tag:blogger.com,1999:blog-27389758661968910472024-02-19T07:13:03.671+03:30ارتش شاهنشاهی ایرانImperial Iranian Army ForcesArashhttp://www.blogger.com/profile/10630664041516455012noreply@blogger.comBlogger84125tag:blogger.com,1999:blog-2738975866196891047.post-8549083763566107242010-06-16T12:38:00.005+04:302010-06-20T09:51:12.674+04:30معرفي جنگنده سوپر هورنت (2)<div align="center"><span style="font-size:130%;color:#ff0000;">با توجه به فيلتر شدن وبلاگ در ايران اسلامي، خوانندگان گرامي زين پس از <a href="http://iiaf6.blogspot.com/"><strong>اين آدرس</strong> </a>ديدن فرمايند.</span></div><div align="center"><span style="color:#ffffff;">.<br /></span>قسمت پيشين نوشتار را در <a href="http://iiaf5.blogspot.com/2010/06/blog-post_07.html"><strong><span style="color:#3366ff;">اينجا</span></strong></a> خوانديد.<br /><span style="color:#ffffff;">.<br /></div></span><div align="justify"><strong><span style="color:#ff0000;">سامانه های آويونيك سوپر هورنت</span></strong><br />قسمتهاي آويونيك جنگنده سوپر هورنت تا 90 درصد با هورنت هاي C و D يكسان است. نمايشگرهاي رنگي سوپر هورنت، لمسي هستند. نمايشگر بزرگ در وسط، يك رسانه چندكاره است؛ ضمن اينكه يك نمايشگر پيشرفته جهت نشان دادن ميزان سوخت موجود نيز در كابين تعبيه شده است.<br /></div><span style="color:#ffffff;"></span><div align="center"><span style="color:#ffffff;">.<br /></div></span><a href="http://img16.img98.com/out.php/i92758_1.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 500px; CURSOR: hand; HEIGHT: 284px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://img16.img98.com/out.php/i92758_1.jpg" border="0" /> <p align="justify"></a></p><br /><span style="color:#ffffff;">.</span><br />سوپر هورنت از سيستم ديجيتال كنترل «پرواز با سيم» چهاركاناله بهره مي برد و به هنگام وارد آمدن برخي آسيبها به بدنه در ميدان نبرد، وظيفه تصحيح پرواز را نيز انجام مي دهد. نور درون كابين و همچنين نمايشگرها و سوئيچ هاي سوپر هورنت به نحوي طراحي شده اند كه خلبانان قادر مي شوند از دوربين هاي ديد در شب بدون نگراني از انعكاس نامطلوب و كوركننده نورهاي كابين، بهره ببرند.<br /><p align="justify"><span style="color:#ffffff;">.<br /></p></span><a href="http://img16.img98.com/out.php/i92759_2.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 400px; CURSOR: hand; HEIGHT: 317px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://img16.img98.com/out.php/i92759_2.jpg" border="0" /> <p align="center"></a></p><p align="center"><strong><span style="color:#ff0000;">JHMCS</span></strong><br /></p><p align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span></p><p align="justify">یکی از بهینه سازی های انجام شده در کابین سوپر هورنت، نصب سامانه سخنگو و هدفياب (<a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Joint_Helmet_Mounted_Cueing_System"><strong><span style="color:#3366ff;">JHMCS</span></strong></a>) در داخل کلاه خلبانی می باشد که نخستین بار به تاریخ 18 می 2007 بر روی سوپر هورنت های اسکادران VFA-213 نصب گردید. این سامانه كه در گونه F بر روی هر دو کابین قرار میگیرد، چندين نياز و آگاهي همچون هدفگيري درست و بجاي موشك گرماياب سايدوايندر AIM-9X در زاويه كاملن بسته را بدون نياز به گردش جنگنده حول محور عرضي به سمت هدف، به خدمه گوشزد مي نمايد. به هنگام عملياتهاي شبانه، تصاوير بدست از سامانه هاي FLIR و IRST، بر روي نمايشگر JHMCS كه درون كلاه خلباني قرار دارد، پديدار مي شود كه البته در چنين عملياتهايي، بهره گيري از <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Night_vision_goggles"><strong><span style="color:#3366ff;">دوربين هاي ديد در شب</span></strong></a> به همراه سامانه JHMCS يك نياز كليدي جهت موفقيت عمليات است. يكپارچگي اين سامانه با موشك سايدوايندر AIM-9X كه داراي جستجوگر كانوني و سيستم تغيير بردار رانش در قسمت راكت مي باشد، از اين گونه سايدوايندر، يك جنگ افزار بسيار كارآمد براي نبردهاي نزديك هوايي يا داگفايت ساخته است. سامانه JHMCS اين امكان را براي خلبان سوپر هورنت فراهم مي سازد تا بدون نياز به گردش، تنها با چرخاندن كلاه خلبانيش، تا 80 درجه نسبت به محل دماغه هواپيما، موشك را به سمت هدف شليك نمايد. سوپر هورنت همچنين داراي سامانه اي موسوم به SHARP يا Share Reconnaissance Pod مي باشد كه سيستمي است بسيار با كيفيت و ديجيتال جهت انجام شناسايي هوايي در روز و شب و تمامي شرايط آب و هوايي.<br /><br /><a href="http://www.raytheon.com/capabilities/rtnwcm/groups/sas/documents/content/rtn_b_sas_ds_apg79aesa.pdf"><strong><span style="color:#3366ff;">رادار پیشرفته AN/APG-79</span></strong></a><br />سوپر هورنت از راداري بهره مي گيرد كه داراي كمترين ميزان آشكارسازي امواج راداري در بين تمامي جنگنده هاي حال حاضر جهان است كه اين ميزان از رادار اف-22 و اف-35 نيز كمتر ارزيابي مي شود! اين امواج باعث افزايش سطح مقطع راداري جنگنده مي شوند. اين در حاليست كه سوپر هورنت همانند اف-22 اساسن يك جنگنده استيلث نيست ولي سطح مقطع راداري آن از نماي روبرو به ميزان فراواني از جنگنده هاي نسل پيشين كوچكتر است.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></p><a href="http://www.tmworld.com/photo/136/136685-TMW08_04F1jet_400px.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 400px; CURSOR: hand; HEIGHT: 201px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.tmworld.com/photo/136/136685-TMW08_04F1jet_400px.jpg" border="0" /> <p align="center"></a></p><p align="center"><strong><span style="color:#990000;">پوشش روي رادار APG-79، بر خلاف ساير جنگنده ها به جاي اينكه به سمت راست باز شود، به سمت جلو مي لغزد و اين طراحي به دليل محدودیت فضا بر روي عرشه ناوهاي هواپيمابر است.</span></strong><br /></p><p align="justify"><span style="color:#ffffff;">.<br /></span>سه رادار پيشرفته هوايي ويژه كار در تمام شرايط آب و هوايي APG-65 ، APG-73 و APG-79 توسط <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Hughes_Aircraft"><strong><span style="color:#3366ff;">شركت هيوز ايركرافت</span></strong></a> جهت نصب بر روي جنگنده هاي هورنت و سوپر هورنت طراحي و ساخته شده اند؛ البته رادار تازه وارد APG-79، گونه AESA يا اسكن الكترونيكي فازي آرايه اي رادار APG-73 مي باشد. امروزه APG-79، رادار اصلي سوپر هورنت به شمار مي رود و APG-73 تنها در شمار اندكي از سوپر هورنت هاي ابتدايي يافت مي شود. هر سه رادار در فركانس I band كه همان 8 تا 12 گيگاهرتز است كار مي كنند و از نوع پالس – داپلر مي باشند. براي اين رادارها جهت عمليات هوا به هوا، ضمن وجود توانمندي ديد پايين – شليك پايين، چندين حالت جستجو، رهگيري و شناسايي نيز پيش بيني شده است.<br /><span style="color:#ffffff;">.<br /></p></span><p align="center"><a href="http://img16.img98.com/out.php/i92760_3.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 400px; CURSOR: hand; HEIGHT: 300px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://img16.img98.com/out.php/i92760_3.jpg" border="0" /></a><strong><span style="color:#990000;"> عكسي كه سامانه ATFLIR از يك تاسيسات روي زمين تهيه كرده است.</span></strong><br /><span style="color:#ffffff;">.</span></p><p><strong>حالتهاي هوا به زمين رادار APG-79 به شرح زير هستند:<br /></strong><span style="color:#cc0000;">1- استفاده از پرتوافكني داپلر براي شناسايي اجسامي با لبه هاي تيز (همچون ساختمانها)<br />2- نقشه يابي بر اساس كنارهم گذاري الگوهاي يافت شده<br />3- نقشه يابي مصنوعي از سطح زمين<br />4- جستجو براي اجسام متحرك و ثابت روي سطح دريا</span><br /><br />رادار APG-79 توانمندي رهگيري و نظارت مداوم اهداف هوايي را دارد و اين ويژگي به دليل استفاده از آنتن هايي با تكنولوژي solid-state بدست آمده است. اين توانايي باعث اعتماد بيشتر و كاهش فراوان هزينه هاي نگهداري آن نسبت به رادارهاي قديمي مي شود.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></p><p align="center"><a href="http://img16.img98.com/out.php/i92761_4.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 500px; CURSOR: hand; HEIGHT: 206px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://img16.img98.com/out.php/i92761_4.jpg" border="0" /></a> <strong><span style="color:#990000;">كابين عقب و جلو در سوپر هورنت F، ضمن اينكه هدفهاي كاملن گوناگون زميني را زيرنظر دارند، مراقب جنگنده هاي دشمن نيز هستند.<br /></span><span style="color:#ffffff;">.</span></strong></p><p align="justify">رادار اسکن الکترونیکی APG-79 چندین برتری بسیار مهم و بی همتا به سوپر هورنت می بخشد. به وسیلهء این رادار، خدمه سوپر هورنت قادر می شوند به راحتی همزمان با اهداف هوایی و زمینی درگیر شوند. این رادار، کیفیت بسیار بالایی را با نقشه سازی سطح زمین برای اهداف بسیار دوردست در اختیار می گذارد. همچنین به راحتی اهداف بسیار کوچک را نیز شناسایی میکند؛ اهدافی همچون موشکهای شلیک شده. این رادار، اهداف هوایی را در فاصله هایی بسیار دورتر از برد موشکهایی همچون آمرام شناسایی میکند.<br /><br />رادار APG-79 با تمامي جنگ افزارهاي موجود براي اف-18 هورنت سازگاري كامل دارد، ضمن اينكه توانايي شليك موشك مدرن آمرام نيز در آن پيش بيني شده و قادر است همزمان چندين موشك آمرام را به سمت هدفهای گوناگون كه در پهناي افق و در ارتفاعهاي بالا و پايين پراكنده شده اند، هدايت كند. آزمونهاي رسمي رادار APG-79 كه اصطلاحن OPEVAL (برگرفته شده از واژه هاي Operation Evaluation) در دسامبر 2006 كامل گشته و تا پايان ژانويه 2007، شمار 28 جنگنده سوپر هورنت با اين رادار تجهيز شدند. برخي از اين رادارها اشكالات نرم افزاري داشتند كه تا پايان سال مالي 2007، همگي برطرف گشتند. تا پايان جولاي 2008، كمپاني رايتئون، 100 دستگاه رادار APG-79 را به نيروي دريايي ايالات متحده تحويل داد و در سوم ژوئن 2008، نيروي دريايي، نخستين هواپيماي جنگ الكترونيك سوپر هورنت به نام EA-18G Growler با رادار APG-79 را دريافت نمود. نيروي دريايي ايالات متحده قصد دارد تا 400 دستگاه از اين رادار را دريافت كند.<br /><br /><a href="http://www.raytheon.com/products/atflir/"><span style="color:#3366ff;"><strong>AN/ASQ-228 يا ATFLIR<br /></strong>Advanced Targeting Forward Looking InfraRed</span></a><br />سامانه هدفيابي مادون قرمز بسيار پيشرفته ATFLIR كه نام رسمي آن AN/ASQ-228 مي باشد، يكي از عوامل برتري سوپر هورنت به جنگنده هاي همرده اش ارزيابي مي گردد. اين سامانه حسگر الكترواپتيكال و سامانه هدفگيري ليزري سوپر هورنت مي باشد.<br /><br /></p><a href="http://img17.img98.com/out.php/i96079_ATFLIR2.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 410px; CURSOR: hand; HEIGHT: 280px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://img17.img98.com/out.php/i96079_ATFLIR2.jpg" border="0" /> <p align="center"></a><strong><span style="color:#990000;"><a href="http://www.chinalakealumni.org/IMAGES/patch/ATFLIR.jpg">ای تی فلیر (حسگر جلونگر پیشرفته) در زیر جنگنده اف-18 هورنت</a><br /></span></strong><br /><span style="color:#ffffff;">.<br /></p></span><p align="center"><a href="http://img16.img98.com/out.php/i92776_5.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 400px; CURSOR: hand; HEIGHT: 259px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://img16.img98.com/out.php/i92776_5.jpg" border="0" /></a> <strong><span style="color:#990000;">تصويري كه از رهگيري يك بمب افكن B-2 به وسيله سامانه ATFLIR با دوربين الكترواپيتكال ثبت شده است!<br /></span></strong></p><p align="justify"><br /><strong><span style="color:#ff0000;">سیستمهای دفاع الکترونیک در سوپر هورنت<br />Integrated Defensive Countermeasures</span></strong><br />سامانه هاي دفاعي سوپر هورنت به صورت یکپارچه درون مجموعه اي كه IDECM ناميده مي شوند، قرار گرفته اند. اين مجموعه شامل سیستمهای زير مي باشد:<br /><span style="color:#cc0000;">* سيستم ضدعمل الكترونيك ALE-47<br />* فريبنده راديويي بسیار پیشرفته <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/AN/ALE-55_Fiber-Optic_Towed_Decoy"><strong><span style="color:#3366ff;">ALE-55</span></strong></a> براي از كار انداختن فرستنده رادار دشمن و خارج ساختن جنگنده از قفل راداري<br />* گيرنده اخطار راداري AN/ALR-67(V)3<br />* پيش اخطار و محافظ كننده در برابر پارازيت به نام ALQ-165 ASPJ<br />* هشدارگر مادون قرمز و ماوراي بنفش <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Missile_Approach_Warning"><strong><span style="color:#3366ff;">نزديك شدن موشك</span></strong></a> موسوم به MAWS<br />* پارازیت انداز AN/ALQ-214</span><br /></p><p align="justify"><br /><strong><span style="color:#ff0000;">سوپر هورنت به نقش تانكر<br /></span></strong>بر خلاف هورنت، کمپانی مک دانل داگلاس سوپر هورنت را به نحوی طراحی کرده است که بتواند نقش یک تانکر سوخترسان (ARS) را بازی کند. بدین ترتیب با بازنشست شدن هواپیماهای قدیمی S-3B Viking و KA-6D که با انجام برخی دگرگونیها، نقش تانکر را در نیروی دریایی داشتند، سوپر هورنت جای آنها را به راحتی پر می نماید. مخزن میانی تا 330 گالن آمریکایی (1200 لیتر) سوخت را به وسیله لوله خرطومی شکل انتقال می دهد. در کنار مخزن میانی، چهار مخزن خارجی هریک به ظرفیت 480 گالن آمریکایی (1800 لیتر) و مخازن داخلی جمعن به وزن 29000 پاوند (13000 کیلوگرم) کل سوخت سوپر هورنت تانکر را شامل می شوند.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></p><p><a href="http://img16.img98.com/out.php/i92777_6.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 500px; CURSOR: hand; HEIGHT: 375px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://img16.img98.com/out.php/i92777_6.jpg" border="0" /></a><span style="color:#ffffff;">.</span> </p><p align="justify">سوپر هورنت ها به زودي به سامانه رهگيري هوايي بر اساس پرتوهاي فرو سرخ يا <a href="http://www.defenseindustrydaily.com/f-18-super-hornets-to-get-irst-03429/"><strong><span style="color:#3366ff;">IRST</span></strong></a> مجهز خواهند شد كه اساسن سامانه اي پسيو يا بدون آشكارسازي است، به وسيلهء حسگرهاي دوربرد خود، پرتوهاي موج بلند فرو سرخ را شناسايي مي كند. اين سامانه به شكل يك سنسور در قسمت جلويي مخزن سوخت مياني بدنه نصب خواهد شد و انتظار مي رود زودتر از سال 2013 عملياتي نشود. به تاريخ 19 مي 2009 كمپاني لاكهيد مارتين اعلام كرد كه براي ساخت اين سنسور توسط بوئينگ برگزيده شده است.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></p><p align="center"><a href="http://img16.img98.com/out.php/i92778_7.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 500px; CURSOR: hand; HEIGHT: 350px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://img16.img98.com/out.php/i92778_7.jpg" border="0" /></a><strong><span style="color:#990000;">سنسور فرو سرخ (IRST) در قسمت جلويي تانك سوخت مياني سوپر هورنت به خوبي مشخص است.<br /></span></strong><span style="color:#ffffff;">. </span></p><p><br /><strong>برخي از عملياتهاي قابل انجام توسط سوپر هورنت عبارتند از:<br /></strong><span style="color:#cc0000;">* بمباران ضربتي در شب يا روز به وسيله جنگ افزارهاي بسيار دقيق هدايت شونده<br />* انجام عمليات ضد پدافند هوايي<br />* اسكورت جنگنده ها<br />* پشتيباني نزديك هوايي (CAS)<br />* شكستن پدافند هوايي دشمن روي زمين (SEAD)<br />* انجام عمليات ضربتي روي دريا<br />* انجام عمليات شناسايي – جاسوسي<br />* انجام عمليات پيش آگاهي از خطرات هوايي (FAC)<br />* انجام عمليات سوخترساني به ساير جنگنده ها<br />* پرتاب محموله از طريق جايگاه موسوم به PDU-5</span><br /></p><p align="justify"><br /><strong><span style="color:#ff0000;">سوپر هورنت در جنگ</span></strong><br />بر خلاف بسياري از جنگنده هاي امروزي كه هيچگاه امكان شركت در كارزار واقعي را بدست نياورده اند و شايد هم هيچگاه بدست نياورند، سوپر هورنت اين فرصت را براي حضور در جنگ داشته و بدين ترتيب كاستي هاي آن در چنين موقعيتهايي آشكار و برطرف شده اند. نخستين يگان از جنگنده هاي سوپر هورنت كه در جنگ شركت جستند، اسكادران VFA-115 بود كه در ششم نوامبر 2002 دو جنگنده بمب افكن سوپر هورنت E از اين يگان در پاسخ به واكنش دشمن، در يك عمليات ضربتي در منطقه پرواز ممنوع در جنوب عراق وارد كارزار شدند. آنها دو جنگ افزار هوا به زمين را به سمت مركز فرماندهي پدافند هوايي در الكوت و يك ساختمان در پايگاه الطليل شليك نمودند. با انجام اين عمليات، نخستين بار اين امكان فراهم شد تا بمب 2000 پوندي هدايت شونده ماهواره اي JDAM توسط سوپر هورنت پرتاب گردد.<br /><span style="color:#ffffff;">. </span><br /></p><p align="justify"><a href="http://img16.img98.com/out.php/i92779_8.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 400px; CURSOR: hand; HEIGHT: 267px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://img16.img98.com/out.php/i92779_8.jpg" border="0" /></a><span style="color:#ffffff;"> .<br /></span>در جريان عمليات آزادسازي عراق در سال 2003، اسكادرانهاي VFA-14، VFA-41 و VFA-115 به وسيله جنگنده هاي سوپر هورنت، عملياتهاي پشتيباني نزديك هوايي (CAS)، شكستن پدافند هوايي عراق (SEAD)، پيش آگاهي (FAC) و سوختگيري هوايي انجام دادند. در هشتم سپتامبر 2006، جنگنده هاي سوپر هورنت اسكادران VFA-211 با استفاده از بمبهاي هدايت ليزري GBU-12 و GBU-38 به مقرهاي گروهك آدمكشي طالبان در غرب و شمال غرب قندهار حمله كردند. اين نخستين ماموريت جنگي اسكادران ياد شده به شمار مي آمد. در بين سالهاي 2006 تا 2007، جنگنده هاي سوپر هورنت اسكادران VFA-103 ناو هواپيمابر دوايت آيزنهاور، در چندين ماموريت جنگي بر فراز عراق و سومالي شركت جستند. همزمان اسكادرانهاي VFA-131 و VFA-83 شمار 140 بمب هدايت شونده بسيار دقيق بر روي 70 هدف پرتاب نمودند.<br /><br />تا اكتبر 2008، نيروي دريايي ايالات متحده شمار 367 فروند جنگنده سوپر هورنت را در خدمت داشت. همچنين با انجام برخي بهينه سازيها، عمر خدمتي سوپر هورنت در نيروي دريايي ايالات متحده به 10000 ساعت رسيده است كه در برابر عمر 2400 ساعتي MiG-29K در نيروي دريايي روسيه، بسيار قابل توجه و ارزشمند مي نمايد. در 14 مي 2010 بوئينگ اعلام كرد كه پنتاگون قصد دارد 66 فروند سوپر هورنت و 58 فروند گونه جنگ الكترونيك آن يعني EA-18G را خريداري نمايد. با حساب آخرين سفارش نيروي دريايي، تا چهار سال آينده، شمار سوپر هورنت ها به 515 فروند و شمار گونه EA-18G به 114 فروند خواهد رسيد.<br /><br />استراليا كه يكي از مشتريان جهاني اف-35 بود، با طولاني شدن زمان ورود به خدمت اين جنگنده، تصميم گرفت 24 فروند جنگنده سوپر هورنت از سري Block I را تا زمان آماده شدن اف-35 ها به خدمت گيرد و جايگزين بمب افكن هاي قديمي اف-111 خود نمايد. اما اين خريد در استراليا باعث بحث و جدلهاي فراواني در بين نظاميان ارشد و سناتورهاي استراليا گرديد. آنها استدلال مي كردند پرداخت هزينه بسيار گزاف 6 ميليارد دلار براي خريد 24 جنگنده در نقش مقطعي تا زمان آماده شدن اف-35 منطقي نيست و اصولن بمب افكن هاي اف-111 مي توانستند تا سال 2020 همچنان در خدمت باقي بمانند؛ ضمن آنكه اف-111 بمب افكن هاي بسيار توانمندي بودند و برد عملياتي قابل توجهي نيز داشتند.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">ويژگيهاي سوپر هورنت</span></strong><br />تعداد خدمه: در گونه E يك نفر و در گونه F دو نفر<br />طول: 18.31 متر<br />گستردگي بالها: 13.62 متر<br />ارتفاع:4.88 متر<br />مساحت بالها: 46.45 متر مربع<br />وزن خالي: 13900 كيلوگرم<br />وزن بارگذاري شده: 21320 كيلوگرم<br />بيشترين وزن قابل برخاست: 29900 كيلوگرم<br />پيشرانه: دو دستگاه موتور توربوفن F414-GE-400 ساخت جنرال الكتريك<br />كشش خشك: 14000 پاوند فيت = 62.3 كيلونيوتن براي هر موتور<br />كشش با پس سوز: 22000 پاوند فيت = 97.9 كيلونيوتن براي هر موتور<br />ميزان سوخت ذخيره شده داخلي: 6530 كيلوگرم براي گونه E و 6145 كيلوگرم براي گونه F<br />ميزان سوخت خارجي: 5 مخزن 480 گالني = 16380 پاوند = 7430 كيلوگرم<br />قيمت: 60 ميليون دلار<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">توانمندي</span></strong><br />بيشترين سرعت: 1.8 ماخ = 1190 مايل بر ساعت = 1900 كيلومتر بر ساعت در ارتفاع 40000 فوتي (12190 متر)<br />برد پروازي: 1275 ناتيكال مايل = 2346 كيلومتر با دارا بودن تنها دو موشك سايدوايندر در نوك بالها<br />شعاع پروازي جنگي: 390 ناتيكال مايل = 449 مايل = 722 كيلومتر<br />برد عبوري: 1800 ناتيكال مايل = 2070 مايل = 3330 كيلومتر<br />سقف پرواز خدمتي: 50000 فوت = 15000 متر<br />ميزان بارگذاري بالها: 453 كيلوگرم براي هر متر مربع<br />نسبت كشش به وزن: 0.93<br />حد تحمل شتاب گرانش: g 7.6<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">جنگ افزارها:<br /></span></strong>يك دستگاه مسلسل 20 م م از گونه M61 Vulcan با 578 تير فشنگ<br />داراي 11 جايگاه سخت جهت آويز انواع جنگ افزار: 2 در نوك بالها، 6 در زير بالها و 3 در زير بدنه براي 8050 كيلوگرم بار<br />موشكهاي هوا به هوا: سايدوايندر، آمرام و اسپارو<br />موشكهاي هوا به زمين: ماوريك، SLAM-ER، موشك ضدرادار HARM، بمب بالدار هدايت شونده JSOW و موشك ضدكشتي هارپون<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">بمبها:</span></strong><br />بمب هدايت شونده ماهواره اي JDAM<br />بمب هدايت هدايت ليزري Paveway<br />انواع بمبهاي سري MK 80<br />بمب خوشهاي CBU-87، CBU-78 Gator، CBU-97 و MK 20 Rockeye II<br /><br />جنگنده سوپر هورنت F با ادوات شناسايي و عكسبرداري، دستمايه فيلم ديدني <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Behind_Enemy_Lines_(film)"><strong><span style="color:#3366ff;">پشت خطوط دشمن</span></strong></a> گرديد. در جريان اين فيلم، خدمه يك سوپر هورنت، مامور انجام عمليات شناسايي بر فراز يوگوسلاوي در جريان نسل كشي صربها در بوسني و هرزگوين مي گردند. پس از برخاست از عرشه ناو هواپيمابر، خلبان با دريافت علائمي مبني بر وجود سامانه هاي پدافند هوايي موشكي صربها، اندكي از مسير اصلي پروازي خود خارج مي شود و از سامانه هاي و ادوات جنگي صربها كه حضورشان در آن منطقه غيرقانوني است عكسبرداري مي نمايد اما به هنگام بازگشت، هدف يك موشك SA-9 صربها قرار مي گيرد؛ خلبان و كمك هر دو اجكت مي كنند و در كوههاي منطقه مخفي مي شوند. تيم جستجوي صربها، خلبان را دستگير كرده و درجا وي را مي كشد. كمك خلبان در جريان تعقيب و گريز در كوهها و جنگلها، متوجه كشتار گسترده مردم توسط صربها مي گردد و سرانجام توسط تيم نجات نيروي دريايي ايالات متحده در حالي كه موفق شده حافظه مربوط به داده هاي عمليات شناسايي را با خود به همراه بياورد، نجات داده مي شود.<br /><br /><em><span style="color:#ff6666;">ادامه دارد.</span></em></p><p align="justify"><em><span style="color:#ffffff;">.</span></em></p>Arashhttp://www.blogger.com/profile/10630664041516455012noreply@blogger.com4tag:blogger.com,1999:blog-2738975866196891047.post-4572470897607681462010-06-07T12:12:00.002+04:302010-06-07T12:37:50.604+04:30معرفي جنگنده سوپر هورنت<p align="center"><a href="http://www.irupload.ir/images/4mix3gufyvwt68z84p1.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 246px; CURSOR: hand; HEIGHT: 108px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.irupload.ir/images/4mix3gufyvwt68z84p1.jpg" border="0" /></a><br /><br /><br /><strong><span style="font-size:130%;color:#ff0000;">Super Hornet vs Eurofighter Typhoon<br />سوپر هورنت در برابر یورفایتر تایفون<br /></span></strong></p><p align="justify">جنگنده بمب افکن ساخت بوئینگF-18E/F که به نام Super Hornet شناخته میشود، هواپیمایی است دو موتوره، از نسل + 4.5، ویژه نشست و برخاست روی ناو و البته با توانمندی انجام چندمنظوره عملیات. این جنگنده، گونه بزرگتر شده هواپیمای قدیمی اف-18 هورنت است که در دهه 1970 توسط شرکت نورثروپ به نام YF-17 Cobra طراحی گردید و با سرمایه گذاری و تجدیدنظر در برخی نقاط از طراحی، توسط کمپانی صاحبنام مک دانل داگلاس، با نام اف-18 هورنت تولید شد و در اختیار نیروی دریایی ایالات متحده قرار گرفت. اساس جنگنده سوپر هورنت نیز توسط کمپانی مک دانل داگلاس در دهه 1980 و با نام Hornet 2000 طراحی شد.<br /><br /></p><a href="http://www.irupload.ir/images/kb0zdbxnbupz2l2gbd.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 500px; CURSOR: hand; HEIGHT: 375px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.irupload.ir/images/kb0zdbxnbupz2l2gbd.jpg" border="0" /> <p align="justify"></a> <span style="color:#ffffff;">.</span><br />هورنت پیشینه ای بیش از 30 سال دارد و با ورود آن به خدمت در نیروی دریایی ایالات متحده، جنگنده بمب افکن های قدیمی F-4B Phantom و A-7 Corsair از رده خارج شدند. سوپر هورنت در قیاس با هورنت، داراي 4.2 فوت درازاي بيشتر، 25% مساحت بال بيشتر و قابليت حمل 33% بيشتر سوخت در مخازن داخلي می باشد که اين سوخت اضافه تا 41% برد عملياتي و تا 50% استقامت پروازي آنها را افزايش ميدهد. در سوپرهورنت همچنين دو جايگاه حمل مهمات باهم ادغام شدهاند. اين به معني افزايش ميزان بارگذاري مهمات به دليل مخلوط کردن محل بارگذاري انواع جنگ افزارهاي هوا به هوا يا هوا به زمين ميباشد. سوپرهورنت همچنين ميتواند انواع گوناگوني از جنگ افزارهای هوشمند را حمل کند. از جملهء اين جنگ افزارها ميتوان به بمبهاي هدايت شونده ماهواره ای همچون JDAM و JSOW اشاره کرد.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></p><a href="http://www.irupload.ir/images/58yv7i94s0c39xvwd6gm.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 500px; CURSOR: hand; HEIGHT: 333px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.irupload.ir/images/58yv7i94s0c39xvwd6gm.jpg" border="0" /> <p align="justify"></a><span style="color:#ffffff;"> .</span><br />سوپر هورنت مي تواند 17.750 پاوند (8032 کيلوگرم) مهمات را در 11 مقر خارجي حمل تسليحات بارگذاري نمايد که از این نظر سوپر هورنت را می توان مشابه بمب افکن تازه ساخت روسی Su-34 Fullback دانست. اين جنگنده داراي راداري ویژه کار در همه نوع شرائط آب و هوايي است که داراي توانايي رهگيري اهداف هوايي و همچنین سيستمي جهت افزايش دقت پرتاب بمبهاي عادي يا هدايت شونده است.<br /><span style="color:#ffffff;">.<br /></p><p align="center"></span><a href="http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/4/45/Superhornet_vs_hornet.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 203px; CURSOR: hand; HEIGHT: 211px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/4/45/Superhornet_vs_hornet.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#990000;">ورودی های هوای مستطیل شکل موتورها در سوپر هورنت و بیضی شکل در هورنت<br /></span><span style="color:#ffffff;">.</span></strong></p><p align="justify">سوپر هورنت در قیاس با هورنت، 20 درصد بزرگتر، 3200 کیلوگرم (7000 پاوند) وزن خالی بیشتر، 6800 کیلوگرم (15000 پاوند) وزن افزونتر برای بیشترین وزن قابل برخاست، 35 درصد موتور قویتر، 33 درصد سوخت داخلی بیشتر، 41 درصد برد عملیاتی بیشتر و 50 درصد پایداری افزونتر می باشد. وزن خالی سوپر هورنت 5000 کیلوگرم (11000 پاوند) کمتر از وزن خالی اف-14 تامکت است.<br /><br />سوپر هورنت قادر است به میزان بیشتری نسبت به هورنت مدل پایه با سوخت و جنگ افزار مصرف نشده به ناو هواپیمابر بازگردد و فرود سالم انجام دهد. این ویژگی اصطلاحن Bringnback نامیده میشود که برینگ بک سوپر هورنت، بیش از 4100 کیلوگرم (9000 پاوند) می باشد. دو محل بارگذاري در نوک بالها، چهار مقر در زير بالها براي حمل سوخت يا مهمات هوا به زمين و دو مقر در زير بدنه و نزديک دماغهء هواپيما جهت نصب موشکهاي هوا به هواي اسپارو / آمرام يا غلافهاي شناسايي و يک محل در مرکز بدنه براي حمل مخازن سوخت يا تسليحات هوا به زمين است. ضمن اينکه يک مسلسل 20 ميلي متري از نوع M61 A1 Vulcan در دماغه هواپيما تعبيه شده است.<br /><br />ميزان حمل بارگذاري در سوپرهورنت (نسبت به هورنت) به ميزان 9000 پاوند افزايش يافته است و قدرت کشش موتور آن نيز از 36000 پاوند به 44000 پاوند افزايش يافته است. در اين جنگنده از دو موتور پرقدرت توربوفن ساخت جنرال الكتريك به نام F414 استفاده شده است.<br />اگرچه در مدلهاي جديدتر ساخته شده F/A-18C/D Hornet اندکی از تكنولوژي مدرن جنگندههای نسل 4 به بالا استفاده شده، ولي در مدلهاي E و F از ابتدا و به طور گسترده از تكنولوژيهاي نوين بهره گیری شده و توان دفاعي جنگنده نيز افزايش قابل توجهي يافته است.<br /><br />سيستم پيشرفته جستجوگر مادون قرمز ساخت هيوز (ATFLIR)، سيستم اصلي هدفيابي سوپ هورنت ها به شمار ميرود. اين سيستم همچنين قرار است در مدلهاي قبلي F/A-18 Hornet نيز نصب شود. غلاف ساخت هيوز، داراي جهتياب و هدفياب مادون قرمز بسيار دقيق اهداف ميباشد و از تكنولوژي نسل سوم اين نوع غلافها در آن استفاده شده است (MWIR)، كه در ميان هواپيماهاي موجود، تكنولوژي بسيار برجستهاي به شمار ميرود.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></p><a href="http://www.irupload.ir/images/7hcgfz96hp3yjp90h.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 500px; CURSOR: hand; HEIGHT: 357px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.irupload.ir/images/7hcgfz96hp3yjp90h.jpg" border="0" /> <p align="justify"></a><span style="color:#ffffff;"> .</span><br />مک دانل داگلاس بر اساس نیازهایی که نیروی دریایی پس از جنگ سال 1991 خلیج فارس اعلام نیاز کرده بود، اقدام به طراحی سوپر هورنت بر اساس بازتولید از هورنت نمود و نخستین پرواز سوپر هورنت در 29 نوامبر 1995 انجام پذیرفت. در سپتامبر 1997، یعنی یک ماه پس از مالکیت بوئینگ بر مک دانل داگلاس، تولید انبوه سوپر هورنت کلید خورد و سوپر هورنت در سال 1999 رسمن وارد خدمت در یگانهای نیروی دریایی ایالات متحده گردید؛ ضمن اینکه آزمونها توسط سوپر هورنت تا سال 1999 همچنان دنبال شدند. در جریان این آزمایشات، 3100 پرواز آزمایشی به میزان 4600 ساعت انجام پذیرفت.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></p><a href="http://www.utexas.edu/cola/depts/navymarine/_files/images/Careers/SubCareers/F18_From_Careers_Aviation.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 375px; CURSOR: hand; HEIGHT: 255px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.utexas.edu/cola/depts/navymarine/_files/images/Careers/SubCareers/F18_From_Careers_Aviation.jpg" border="0" /> <p align="justify"></a><span style="color:#ffffff;"> .</span><br />به واسطهء بزرگ شدن اندازه هاي هورنت، نياز بود تا گونه بزرگتري از لبه هاي حمله گسترش يافته يا LEX ها طراحي و تعبيه گردد كه باعث مي شدند نيروي برآر حاصل از جريانهاي گردابي به هنگام انجام مانور در زواياي حمله بالا بيشتر شود. همچنين با LEX هاي بزرگتر، پايداري استاتيكي در لبه هاي آن كاهش مي يابد تا بدين ترتيب باعث بهبود شاخص چرخش عمودي و افقي آن مي گردد (pitch). بدين ترتيب شاخص چرخش، از 40 درجه بر ثانيه نيز افزون مي گردد و پايداري بسيار بيشتري به هنگام هدايت پرواز بدست مي آيد.<br /><br />سوپر هورنت از سال 2006 جایگزین گربه های افسانه ای اف-14 تامکت گردید؛ ضمن اینکه هورنت های قدیمی نیز در کنار برادر بزرگتر خود ادامه حیات می دهند. در سال 2007، نیروی هوایی سلطنتی استرالیا که از مدتها پیش به دنبال جایگزینی برای بمب افکن های قدیمی و از رده اف-111 خود می گشت، اقدام به خرید سی فروند سوپر هورنت دو نفره نمود و نخستین F/A-18F خود را در مارس 2010 به خدمت گرفت. تاکنون 400 فروند سوپر هورنت تولید شدهاند که قرار است تا زمان به ورود خدمت جنگندههای رادارگریز F-35C همچنان در خدمت باقی بمانند.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></p><a href="http://www.irupload.ir/images/7hcgfz96hp3yjp90h.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 500px; CURSOR: hand; HEIGHT: 357px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.irupload.ir/images/7hcgfz96hp3yjp90h.jpg" border="0" /> <p align="justify"></a><span style="color:#ffffff;"> .</span><br />هورنت و سوپر هورنت، نقاط مشترک بسیاری دارند: آویونیک، صندلیپران، رادار، جنگ افزارها، کامپیوتر برنامه ریزی جنگ و از همه مهمتر سیستم تعمیر و نگهداری مشابه. به ویژه اینکه که در سوپر هورنت، بسیاری از سیستمهای آویونیک F/A-18C/D استفاده شده است که جملگی اینها، باعث کاهش فراوان هزینه های نیروی دریایی ایالات متحده می گردند. کمپانی بوئینگ در اوایل سال 2008 برآن شد با همکاری ارتش استرالیا، نسل سوم سوپر هورنت را با درنظر گرفتن ویژگیهای رادارگریزی و برد پرواز افزایش یافته طراحی کرده و بسازد. این سوپرفایتر از نسل 4.75 خواهد بود و قرار است تا سال 2024 یعنی سال ورود جنگندههای نسل ششم، همچنان در خدمت باقی بماند. همچنین بهبود کارکرد موتورهای F414 برای پایداری بیشتر در برابر برخورد اشیاء خارجی و مصرف سوخت کمتر در سال 2009 کلید خورد. در صورت امکان، افزایش کشش موتور به میزان 20% نیز در دستور کار قرار دارد.<br /><br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">كاهش سطح مقطع راداري</span></strong><br />امكان ادامه حيات براي سوپر هورنت دست كم تا 20 سال آينده، ويژگي بسيار مهمي است. نيروي دريايي ايالات متحده برنامه اي به نام balanced approach را جهت پايداري طرح سوپر هورنت در گذر زمان آغاز كرده است. اين بدان معني است كه نيروي دريايي چندان به تكنولوژي پنهانكاري اندك از رادار تكيه ندارد و تمامي فاكتورها را درنظر گرفته است. يعني در كنار پنهانكاري، به عواملي همچون سامانه هاي پيشرفته جنگ الكترونيك، كاهش آسيب پذيري بالستيك، بكارگيري جنگ افزارهاي دورپرتاب، و تاكتيكهاي ابتكاري در نظر گرفته مي شود كه جملگي باعث ايمني بيشتر خدمه جنگنده مي گردند. ميزان سطح مقطع راداري سوپر هورنت بر خلاف جنگنده F-15 Silent Eagle كه تنها از نماي روبرو كاسته شده، در تمامي نماها كاهش داده شده است، به ويژه در نماي جلو و عقب. طرح تازه ورودي هواي موتورها، باعث كاهش سطح مقطع راداري از روبرو مي گردد. چيدمان لبه هاي LEX مربوط به ورودي هواي موتور نيز به نحوي كار شده تا از پراكندن امواج راديويي به دور و بر جلوگيري كند. قسمتهاي ثابت فن موتور، امواج رادار دشمن را به درون تونل بين دو موتور بازتاب مي كند و قسمتهاي چرخنده موتور، امواج رادار را منحرف مي سازد.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></p><a href="http://www.irupload.ir/images/fqqyrhjbgjnntt9o7xo.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 500px; CURSOR: hand; HEIGHT: 333px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.irupload.ir/images/fqqyrhjbgjnntt9o7xo.jpg" border="0" /> <p align="center"></a><strong><span style="color:#660000;"> دو جنگنده سوپر هورنت متعلق به اسكادران 31 ام،؛ مشغول پرواز جنگي بر فراز افغانستان (15 دسامبر 2005)<br /></span></strong><span style="color:#ffffff;">.<br /></span></p><p align="right"><em><span style="color:#ff6666;">ادامه دارد.<br /></span></em><span style="color:#ffffff;">.</span></p>Arashhttp://www.blogger.com/profile/10630664041516455012noreply@blogger.com1tag:blogger.com,1999:blog-2738975866196891047.post-6202055287853680632010-06-03T10:27:00.005+04:302010-06-03T11:17:30.488+04:30تاثیرات شگرف جرم آسمانی UB313 بر زمین،واقعیت یا خیالپردازی؟<div align="center"><strong><span style="color:#ffffff;">.</span></strong></div><div align="center"><strong><span style="color:#ff0000;">به درخواست دوست گرامي آقاي مجيد<br /></div></span></strong><a href="http://www.irupload.ir/images/2q8c6hu6ocukv7gvsyzt.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 500px; CURSOR: hand; HEIGHT: 185px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.irupload.ir/images/2q8c6hu6ocukv7gvsyzt.jpg" border="0" /></a><br /><div align="center"><br /><strong><span style="color:#ff0000;">ستارهای بزرگ، هفت روز خواهد سوخت.<br />از ورای ابرها، دو خورشید نمایان میشود.<br />سگ «ماستیف» (Mastiff) در طول شب زوزه میکشد.<br />در این هنگام، پاپ محل اقامت خود را تغییر میدهد.<br /></span></strong>(پیشگویی نوسترآداموس - قرن 2 ، قطعهء 41)<br /><span style="color:#ffffff;">.<br /></span></div><a href="http://web.gps.caltech.edu/~mbrown/planetlila/hubble.jpeg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 390px; CURSOR: hand; HEIGHT: 390px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://web.gps.caltech.edu/~mbrown/planetlila/hubble.jpeg" border="0" /> <p align="center"></a><strong><span style="color:#990000;">اریس یا همان UB313 آنقدر از زمین دور است که تلسکوپ هابل، توانسته تنها این عکس بی کیفیت را از آن بگیرد.<br /></span></strong><span style="color:#ffffff;">.</span></p><p align="justify"><br /><span style="color:#ff0000;"><strong>نخستين بار چه کسی UB313 را کشف نمود؟</strong><br /></span>این شیء نخستین بار در تاریخ 31 اکتبر 2003 به وسیلهء پروفسور مایک براون و همکارانش در انیستیتو تکنولوژی کالیفرنیا رهگیری شد. اگرچه پیشتر به وسیله تلسکوپها نیز مشاهده شده بود، اما هنوز مشخص نگشته بود که یک سیاره است تا اینکه حرکت آن توسط <a href="http://www.astro.caltech.edu/palomarnew/sot.html"><strong><span style="color:#3333ff;">تلسکوپ ساموئل اوسشین</span></strong></a> ردگیری شد و نحوه حرکت نجومی آن در 8 فوریه 2005 معلوم گردید. نخستین اخبار پیرامون کشف آن نیز در 29 جولای 2005 چاپ شدند.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">بزرگی این سیاره چقدر است؟</span></strong><br />پروفسور براون تخمین زده است که UB313 بین 2390 تا 3550 کیلومتر قطر دارد. این اندازه نصف سیاره پلوتو است. زمان بازپخش روشنی از این سیاره (درصد نور بازتابش شده) هنوز معلوم نشده و به نظر می رسد ممکن است اندازه اعلام شده برای قطر آن دقیق نباشد. با این حال سیاره ای با میزان بازتابش نور به میزان 100 درصد یافته شد و روشن تر از سیاره پلوتور به نظر می رسد. از این رو تیم بررسی کننده مطمئن شده که آن یک سیاره است.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">این سیاره چقدر دور است؟</span></strong><br />بیش از نه میلیون مایل از زمین فاصله دارد. اخیرن فاصله اش از خورشید رقم حدود 97 واحد نجومی تخمین زده شده است. (یعنی 97 مرتبه دورتر از فاصله زمین تا خورشید)<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">چه زمانی می تواند دیده شود؟</span></strong><br />سیاره UB313 اخیرن و به طور تقریبی در صبح خیلی زود، در قسمت شرقی آسمان و درست بالای سر ما قرار میگیرد و در صورت فلکی Cetus (نهنگ) قرار داد. این سیاره حدود 6 ماه از سال با تلسکوپهای بسیار قوی قابل مشاهده است.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">وضعیت این سیاره چطور است؟</span></strong><br />اجرام آسمانی قابل مشاهده به طور معمول با پوششی از متان یخزده دیده می شوند.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">نام تازه آن چه خواهد بود؟</span></strong><br />یابندگان این سیاره، پیشنهادی به اتحادیه ستاره شناسان جهانی ارائه دادهاند. خیالپردازان، سیاره یافت شده را زینا (Xena) و لیلا (Lila) نامگذاری کرده اند. زینا نام مستعاری است که توسط کاشفان UB313 مورد استفاده قرار میگیرد و لیلا نام دختر پروفسور مایک براون بر اساس کتاب انجیل است. اگرچه پروفسور براون گفته است که قادر به پیشنهاد نامی برای این سیاره نیست. پس از كشف ظاهرن قرار بود نام Persephone (سیاه ای که اصطلاحن همسر پلوتو نامیده می شد و به یکباره ناپدید گردید) به UB313 اطلاق شود (كه البته اينطور نشد و نامهاي چون نيبرو، زينا و دست آخر اريس براي آن درنظر گرفته شدند).<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">چرا این سیاره تاکنون یافت نشده بود؟</span></strong><br />دهمین سیاره منظومه شمسی در زاویه 45 درجه نسبت به منظومه قرار دارد که این مکان به نام Kuiper Belt شناخته شده است. (یافته های جدید دانشمندان نشان می دهد که UB313 سیاره نیست) از اینرو UB313 در مکانی قرار گرفته است که برای یافتن جرمی آسمانی، باید کاوشهای بسیاری در آن نقطه صورت گیرد. با توجه به گفته های پروفسور براون، اخبار پیرامون کشف این سیاره، بسیار زودتر از زمانی که انتظار می رفت پخش شدند و البته هنگامی اینطور شد که هکرها به وبسایت پروفسور نفوذ کرده و تمامی اخبار مربوط به UB313 را به سرقت برده بودند. بنابراین تیم همکاران پروفسور بر آن شدند تا تمامی اخبار مربوط به UB313 تا زمان کامل شدن پژوهشها، کاملن پنهان بمانند.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></p><p align="center"><a href="http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/0/00/Animation_showing_movement_of_2003_UB313.gif"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 512px; CURSOR: hand; HEIGHT: 512px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/0/00/Animation_showing_movement_of_2003_UB313.gif" border="0" /></a> <strong><span style="color:#990000;">در این انيميشن، حرکت اریس دیده میشود. این سه عکس پیاپی در درازای سه ساعت گرفته شده که از کنار گذاشتن آنها حرکت جسمی در بالا سمت چپ تصویر به دست آمده و اریس یافته شد.<br /></span><span style="color:#ffffff;">.</span></strong></p><p align="justify"><strong><span style="color:#ff0000;">جرم UB313، حدود 27 درصد بیشتر از پلوتو است!</span></strong><br />اما تازه ترین یافته های دانشمندان نشان می دهد که UB313 که به نام Eris نیز شناخته میشود، سیاره نیست بلکه یک <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Dwarf_planet"><strong><span style="color:#3333ff;">کوتوله</span></strong></a> است؛ آنهم بزرگترین کوتوله ای که تاکنون بشر قادر به یافتنش شده است. البته نام Eris به طور رسمی در تاریخ 6 سپتامبر 2006 به این کوتوله داده شد. <a href="http://web.gps.caltech.edu/~mbrown/whatsaplanet/requiem.html"><strong><span style="color:#3333ff;">این تغییر مداوم نامها</span></strong></a>، باعث برخی کدورتها گردید. Eris در یونان باستان، به عنوان الهه جنگ و دعوا شناخته می شد. بر پایه تازه ترین نشست انجمن ستاره شناسان در پراگ، سیاره های پلوتو و اریس، هردو کوتوله شناخته شدند و رسمن عنوان گردید که <a href="http://web.gps.caltech.edu/~mbrown/eightplanets"><strong><span style="color:#3333ff;">منظومه شمسی دارای هشت سیاره است</span></strong></a>. برای اریس یک قمر نیز یافت شد که به ترتیب زمان، به آن دو نام گابریل (جبرئیل = Gabrielle) و Dysnomia داده شده است که برای آسانی کاربرد، کوتاه شده آن Dy مورد استفاده ستاره شناسان قرار میگیرد.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></p><a href="http://www.irupload.ir/images/zfgksd8pmhdoys4hkm8o.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 400px; CURSOR: hand; HEIGHT: 320px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.irupload.ir/images/zfgksd8pmhdoys4hkm8o.jpg" border="0" /> <p align="center"></a><strong><span style="color:#990000;">تصويري گرافيكي از اريس و قمر آن ديسنوميا؛ جرم روشن در دوردست، خورشيد است!</span></strong></p><p><span style="color:#ffffff;">.</span><br />اریس را تنها می توان با بهترین تلسکوپهای آماتوری مشاهده نمود که البته نیاز است تا مختصات دقیق آن را بدانید. برای دانستن این مختصات، کافی است با استفاده از سامانه افق بینی JPL، بر روی Select Target کلیک کنید، سپس واژه های 2003 UB313 را در قسمت اجرام کوچک آسمانی وارد کنید.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><a href="http://web.gps.caltech.edu/~mbrown/planetlila/lonly.JPG"></p><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 504px; CURSOR: hand; HEIGHT: 399px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://web.gps.caltech.edu/~mbrown/planetlila/lonly.JPG" border="0" /> <p align="center"></a><span style="color:#ffffff;">.</span><strong><span style="color:#990000;">بر پایه جدیدترین یافته های دانشمندان، مدار گردش اریس و پلوتو به دور خورشید مطابق شکل بالا است. توپ زرد مرکزی، خورشید است. چهار دایره سیاه رنگ به ترتیب از بیرون به درونی، مدارهای گردش به دور خورشید سیاره های ژوپیتر (مشتری)، ساترن (کیوان، زحل)، اورانوس و نپتون هستند. مدار گردش زمین و سه سیاره دیگر منظومه شمسی در این شکل گرافیکی به توجه به کوچکی مدارشان، بسیار نزدیک به خورشید قرار میگیرد و بنابراین در همان نقطه زرد رنگ که نماد خورشید می باشد حل شده است. </span></strong></p><p align="justify"><span style="color:#990000;">.</span></p><p align="justify">يكسال خورشيدي بر روي اريس، برابر 5567 سال خورشيدي در زمين است. بسیار روشن است که مدار گردش اریس یا همان UB313، هیچگاه آنقدر به زمین نزدیک نخواهد شد که بتوان آن را خورشید دوم نامید و بدون ابزار مناسب به تماشایش نشست. بنابراین داستان سرایی و خیالپردازی های سایت های مذهبی شیعیان در مورد UB313 نادرست است و اگر هم قرار است ستاره دنباله دار یا هر جرم آسمانی در سال 2012 یا هر زمان دیگری از نزدیکی زمین عبور کند که همانند خورشید به روشنی و بزرگی دیده شود، معلوم است که آن جرم، دست کم UB313 نیست.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">پیوندها:</span></strong><br /><a href="http://neo.jpl.nasa.gov/cgi-bin/db_shm?sstr=2003+UB313&group=all&search=Search"><strong>تماشای نمای گرافیکی سه بعدی منظومه شمسی</strong> </a><br /><a href="http://web.gps.caltech.edu/~mbrown/planetlila/moon/index.html"><strong>داستان کشف بزرگترین کوتوله منظومه شمسی</strong> </a><br /><a href="http://www.ub313.com/"><strong>دهمین سیاره منظومه شمسی</strong> </a><br /><a href="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D9%87_%DA%A9%D9%88%D8%AA%D9%88%D9%84%D9%87"><strong>سياره كوتوله چيست؟<br /></strong></a><span style="color:#ffffff;">.</span></p>Arashhttp://www.blogger.com/profile/10630664041516455012noreply@blogger.com4tag:blogger.com,1999:blog-2738975866196891047.post-79615011425495241452010-06-02T11:51:00.002+04:302010-06-02T12:35:42.834+04:30كاروان آزادي!<div align="center"><span style="color:#ffffff;"></span><br /><strong><span style="font-size:130%;color:#ff0000;">ماجراجويي حكومت اسلام پرست تركيه<br />و مدعيان به اصطلاح حقوق بشر<br /></span></div></strong><div align="justify"><br />به دنبال معضلی که در صحنه جهانی در رابطه با درگیری خونین در کشتی ترکیه در آبهای دریای مدیترانه رخ داد، رسانه های جمهوري اسلامي و سازمان ترور و آدمكشي، روز گذشته شمار تلفات را "بیش از 20 نفر" گزارش کرده بودند. از میان تکاوران نيروي دریايي اسرائیل نیز ده نفر در این عملیات زخمی شدند که حال یک تن از آنان وخیم گزارش شده است. تصاویری که انتشار یافت نشان می دهد که چگونه سرنشینان تعلیم دیده کشتی ترک، با قاچو و گرزن و لوله های آهنین به سربازان اسرائیلی حمله برده و آنان را مضروب می سازند و حتا یک سرباز اسرائیلی را با سر به پايین پرتاب می کنند.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></div><p align="center"><a href="http://www.irupload.ir/images/tp4n1mxuunqm38j3p2c.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 268px; CURSOR: hand; HEIGHT: 170px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.irupload.ir/images/tp4n1mxuunqm38j3p2c.jpg" border="0" /></a> <strong><span style="color:#990000;">سرنشینان کشتی مرمره با لوله فلزی به جان سربازان اسرائيلي افتاده اند<br /></span><span style="color:#ffffff;">.</span></strong></p><p align="justify">در مجموع 669 نفر در کشتی ها مستقر بودند که بیشترین آنها بر کشتی ترک به نام "مرمره" سوار بودند که اكنون كاملن روشن شده كه سرنشینان آن تعلیمات نظامی و چریکی دیده بودند. بخش بزرگ سرنشینان کشتیها از کشورهای عرب و ترکیه هستند و شماری از افراد گروهك تروريستي "اخوان المسلمین" مصر (قاتلين شادروان انور سادات) و افرادی از الجزائر و اردن نیز در میان آنها شناسائی شدند. در بندر اشدود در جنوب اسرائیل که در فاصله سی کیلومتری از نوار غزه قرار دارد، تخلیه محموله کشتیها ادامه دارد. این محموله ها به صورت غیراستاندارد در انبار کشتی ها نهاده شده و قواعد ایمنی کشتی و امور بهداشتی رعایت نشده بود. ماموران وزرات کشاورزی و وزارت بهداشت و درمان اسرائیل به معاینه این محموله ها پرداخته اند و مقامات ارتش ابراز امیدواری کردند که در ظرف چند روز آینده، پس از اتمام این بازرسی ها به توان محموله ها را با کامیون به غزه انتقال داد و در اختیار اهالی فلسطینی گذاشت.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">بحث کشتیها، به تلاش شورای امنیت علیه برنامه اتمي ایران لطمه زد<br /></span></strong>شورای امنیت در روزهای اخیر دست اندرکار تدوین قطعنامه ای علیه برنامه های اتمی جمهوری اسلامی ایران بود و با پیش آورده شدن قضیه کشتیها، عملن توجه اعضای شورا به یک موضوع بسیار حاشیه ای منحرف گشته است، که نتیجه نهايي آن دلگرمی و تشویق عناصر تروریستی و ضد صلح مستقر در قم و تهران است. متاسفانه وضعيت نابرابر رسيدگي به حقوق بشر جای شگفتی بسيار دارد. <a href="http://mpahlavi199.blogspot.com/search/label/کشته%20شدگان%20توسط%20اسلام"><strong>جمهوری اسلامی كه براي ادامه حياتش ابايي از كشتن مردم ندارد</strong></a> و جوانان برومند آريايي را به بهانه هاي واهي اعدام می کند، ولی واکنشی از جانب شورای امنیت دیده نمی شود و هنوز در مورد قطع برنامه های اتمی ایران تصمیمی گرفته نشده، اما برای دفاع از سازمانهای ترور عربي این چنین شتابزده اقدام می کنند.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">چرا درگيري پيش آمد؟<br /></span></strong>در پاسخ به این اعتراض که چرا سربازان اسرائیلی به سوی"تلاشگران صلح" آتش گشودند و شماری كشته شدند، یک سخنگوی نظامی گفت: «ارزیابی پیشین آن بود که سرنشینان کشتیها به مقاومت شدید دست بزنند، ولی هرگز تصور نمی رفت که آنها درصدد کشتن سربازان اسرائیلی برآیند. در چنین شرائطی سربازان اسرائیلی ناچار شدند از جان خود دفاع کنند و چاره ای جز گشودن آتش برای دور کردن خطر وجود نداشت.» یک سرباز نیز که در عملیات شرکت کرده بود توضیح داد که آنان دستور داشتند با وسائل ضد شورش (که موجب زخمی شدن یا مرگ نمی گردد) مقاومت سرنشینان کشتی را در هم شکنند؛ ولی هنگامی که دریافتند با تبر و قمه و چاقو و میله های آهنین و سلاحهای دیگر مورد حمله قرار گرفته اند و جان آنها به شدت در خطر است، چاره ای جز کاربرد سلاح گرم نيافتند. این سرباز گفت: در همان حالی که آنان یک به یک از هلیکوپتر به روی عرشه کشتی پیاده می شدند، ده ها تن از افرادی که بی تردید از قبل آموزشهاي لازم را دیده بودند، به آنها حمله برده و به مضروب کردن سربازان پرداختند.<br /><br /></p><p align="center"><a href="http://www.irupload.ir/images/0e33psfjejlxli7fdj2.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 268px; CURSOR: hand; HEIGHT: 170px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.irupload.ir/images/0e33psfjejlxli7fdj2.jpg" border="0" /></a><strong><span style="color:#990000;"> انواع سلاحهاي سرد يافت شده در كشتي مرمره<br /></span><span style="color:#ffffff;">.</span></strong></p><p align="justify"><strong><span style="color:#ff0000;">بهره برداري تبليغاتي اسلام پرستان تركيه و جمهوري اسلامي</span></strong><br />تردیدی نیست که جمهوری اسلامی ایران، دولت اسلام گرای ترکیه، سازمان تروریستی – آدمكشي حماس و دیگر گروههای جنگ افروز خاورميانه همچون حزب الله لبنان خواهند کوشید از آن رویداد بیشترین بهره گیری تبلیغاتی را به عمل آورند. مسعود جزایری که یکی از سرکردگان سپاه پاسداران ایران است، روز دوشنبه گفت: «باید یک انتفاضه جهانی علیه اسرائیل به راه انداخت.» رسانه های همگانی جمهوري اسلامي از گروهی که قصد شکستن محاصره غزه و رویارويي با ارتش اسرائیل را داشتند با عنوان "ناوگان آزادی غزه" نام بردند، که به خوبی از هدفهای نظامی - سیاسی این تلاش پرده بر می دارد.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">چرا اسرائیل به کشتی های غیرنظامی، با سرباز حمله برد؟</span></strong><br />به روشني هدف نهايي آنانی که این کاروان کشتیها را به راه انداختند، رویارويي خشونت بار با ارتش اسرائیل به هدف بهره گیری های تبلیغاتی و جهانی بود. آنها به روشني اعلام داشتند که با این اقدام قصد دارند محاصره اسرائیل علیه غزه را به زور در هم شکنند و با گروهك حماس تماس بگیرند. حماس یک سازمان آدمكشي است که علیه اسرائیل اعلام جنگ کرده و حتا ابايي از كشتن و سر بريدن مخالفان فلسطيني اش ندارد.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">اسرائیل کشتی ترک را به طور ناگهانی مورد حمله قرار داد و فاجعه آفرید</span></strong><br />عملیات سپیده دم روز دوشنبه (10 خردادماه – 30 مه) به هیچوجه ناگهانی نبود: اسرائیل از هفته ها پیش اعلام کرده بود که به کشتیها اجازه نزدیک شدن به سواحل غزه و شکستن محاصره را نخواهد داد. شب حادثه نیز اسرائیل از ساعت 30ر2 بامداد ده ها بار با بلندگو به سرنشینان کشتی هشدار داد که آن ها قصد ورود به آب های ممنوعه را دارند و چنین اجازه ای به آنان داده نخواهد شد. با بلندگو به ناخدایان کشتی ها توصیه شده بود از ماجراجوئی بپرهیزند و از خطر دور شوند. ساعت 30ر3 بامداد به سرنشینان کشتی ها اطلاع داده شد که تکاوران اسرائیلی قصد ورود دارند و توصیه شده بود که از مخالفت خشونت بار بپرهیزند.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">چرا اسرائیل اجازه کمکرسانی انسان دوستانه به سرنشینان کشتیها را نداد؟</span></strong><br />برخلاف ادعای اسلام پرستان، در غزه "فاجعه انسانی" وجود ندارد - یعنی، کسی از گرسنگی یا نبود دارو در خطر مرگ قرار ندارد. اسرائیل هر روز و به طور مرتب به ده ها کامیون امکان می دهد صدها تن خوراکی و مایحتاج به غزه منتقل کنند. ولی از ورود سیمان، تیرآهن و کود شیمیائی که براي ساخت خرج و سوخت پيشرانه موشكهاي قسام مورد استفاده مي گیرند جلوگیری می کند. اسرائیل پیشنهاد کرده بود که کشتیها با آرامش در بندر اسرائیلی اشدود لنگر بیاندازند و بار خود را تخلیه کنند و اسرائیل تعهد می کند آن را (جز سیمان، تیرآهن و کود) از راه زمینی به غزه برساند. آنها این پیشنهاد را رد کردند و حتا پیشنهاد دیگر را مبنی بر این که کالاها را به مصر بسپارند که به غزه منتقل سازد، رد کردند. سخنگوی گروه به صراحت گفت: «هدف، آزادسازی غزه از محاصره دشمن است».<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">چرا اسرائیل اکنون بیش از سه سال است که غزه را در محاصره دارد؟<br /></span></strong>از هنگامی که حماس با انجام یک کودتای نظامی خونین بر نوار غزه مسلط شد و اعضای برجسته حکومت خودگردان فلسطینی از جناح فتح را بیرحمانه به قتل رساند، اعلام داشت که همه قراردادهای امضا شده فلسطین با اسرائیل باطل است و آنها حاضر به مذاکرات صلح با اسرائیل و یا امضای پیمان صلح و به رسمیت شناختن موجودیت این کشور نیست، اعلام کرد که با عملیات چریکی و آدمکشی به مبارزه مسلحانه با اسرائیل ادامه خواهد داد. حماس همچنین بر گذرگاه مرزی با مصر مسلط شد و این در حالی که طبق قرارداد اوسلو و موافقتنامه های بین المللی، این گذرگاه می بایست زیر نظارت نمایندگان اسرائیل، مصر، جامعه جهانی و حکومت خودگردان فلسطینی باشد.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">آیا اقدام سریع جامعه بین المللی و اعتراضهای جهانی نشان مقصر بودن اسرائیل نیست؟</span></strong><br />شوربختانه برخی کشورهای جهان و سازمان های سیاسی برحسب منافع خود رفتار می کنند و سیاست های دوگانه در پیش گرفته اند. دولت ترکیه که نخست وزیر آن رجب طیب اردوغان پرچم حمایت از ترور و آدمكشي حماس را بدست گرفته و خواهان خودداری اسرائیل از عملیات دفاعی است، بخش شرقی قبرس را در عملیات جنگی به اشغال درآورده و بی رحمانه کردهای آن کشور را سرکوب می کند و اعتراضی از زبان جهانیان و مدعيان حقوق بشر شنیده نمی شود!<br /><br />کوبا مدت ده ها سال در محاصره دریايي ایالات متحده بوده و هست و کشورهای دنیا نه تنها به آن اعتراض ندارند، بلکه برخی حکومتها در انجام این محاصره با ایالات متحده همکاری می کنند. در این رابطه، رفتار ارتش روسیه با جدايي طلبان چچن، رفتار بریتانیا با تروریستهای ایرلند شمالي و موارد دیگر را نباید از نظر دور داشت. یک مثال آموزنده دیگر: چند سال پیش، هنگامی که یک کشتی گروه جنبش "صلح سبز" (Green Peace) به هدف حفظ جهانی محیط زیست می خواست با حضور خود در دریا مانع از انجام آزمایش اتمی فرانسه شود، سازمان اطلاعات فرانسه آن کشتی را غرق کرد تا مزاحمت بر طرف شود. ترکیه و لبنان که دو کشور اسلامی و عربی عضو موقت شورای امنیت هستند، از موقعیت خود سوء استفاده کرده و موجب تشکیل فوری نشست شورا شدند. تلویزیون الجزیره و شبکه ایرانی العام و برخی رسانه های همگانی وابسته نیز به این آتش دامن می زنند.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">هزينه گزاف خريد ده هزار تن كالا و اجاره كشتيها از كجا آمده است؟</span></strong><br />سیاست سنتی حکومت اسلامي به جز كشتن جوانان دگرانديش، یاری رسانی به تروريستهاي حماس و همه سازمانهای ترور و آدمكشي ضداسرائیلی بوده و هست. مسلم آن است که به راه انداختن 9 فروند کشتی با ده هزار تن کالا و حدود هفتصد نفر افراد، هزینه ای بسيار کلان دارد که از عهده یک سازمان یا گروه بر نمی آید و هنوز معلوم نیست کدام دولت این پول كلان را در اختیار آن سازمان ترک نهاده است که به بنیادگرايي اسلامی و کمک به سازمانهای ترور شهرت دارد. در هر حال، مسلم آن است که حکومت اسلامي ایران از این ماجرا بیشترین بهره برداری سیاسی را می کند و با استفاده از این بحران امید دارد که مسئله هسته اي ایران در شورای امنیت تحت الشعاع قرار گیرد و گرفتن تصمیماتی علیه حکومت اسلامي به تعویق افتد.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">چرا ترکیه خود را در صف اول سازمانهای بنیادگرای اسلامی قرار داده است؟</span></strong><br />ترکیه از آنجا که به عضویت اتحادیه اروپا پذیرفته نشد (که یکی از علل آن کشتار بي رحمانه کردهای ترکیه و نقض حقوق انسانی و اسلام گرايي افراطی بود) به سوی کشورهای عرب و اسلامی همسایه روی آورد که بتواند رهبری آنها را به دست گیرد. منافع اقتصادی را نیز در این جریان نباید فراموش کرد. ترکیه اکنون دارای شکوفاترین اقتصاد در میان کشورهای همسایه است و می خواهد از حكومت اسلامي امتیازات مالی و اقتصادي بسيار بیشتری بگیرد و به سوریه و عراق و دیگر کشورها کالا و خدمات صادر کند. یکی از امیدهای ترکیه آن است که به دل خوشخدمتی به حکومت اسلامی و از جمله امضای "بیانیه تهران"در مورد مبادله اورانیوم، انحصار انتقال گاز ایران به اروپا را به دست آورد و همچنین مقادیر بیشتری گاز ارزان قیمت از ایران دریافت کند.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">تکاوران دریايي اسرائیل با اسلحه سرد و گرم هدف قرار گرفتند</span></strong><br />در حالی که سرنشینان پنج کشتی کوچک پس از مقاومت کوتاهی خود را تسلیم کردند و تکاوران نیروی دریائی اسرائیل بر کشتیها مسلط شدند و آنها را به سوی بندر اشدود در اسرائیل هدایت كردند، سرنشیان یک کشتی دیگر به نام"مرمره" متعلق به یک سازمان اسلامگرای ترک که در زیر پوشش نهاد کمک رسانی انسانی به مساجد و مراکز اسلامی، عملن به حمایت از سازمانهای ترور و از جمله حماس دست می زند، شدیدن با سربازان اسرائیلی درگیر شدند و آنها را با قمه و ساطور و چاقو و میله های آهنین مورد حمله قرار دادند. در جریان این رویارويي صدای شلیک چندين گلوله نیز شنیده شد که چند سرباز اسرائیلی هدف گلوله قرار گرفتند و زخمی شدند. شماری از سرنشینان کشتی کوچک "مرمره" (که در واقع یک قایق بسیار بزرگ است)، با کمک سلاحهای سرد کوشیدند از تسلط سربازان اسرائیلی بر عرشه کشتی جلوگیری کنند و آنان را به قتل برسانند. پس از آن که تلاش سربازان برای عقب راندن مهاجمان با وسائل ضد شورش سودمند نیافتاد، و سربازان جان خود را در خطر جدی می دیدند، به دفاع از خویش پرداختند و به سوی مهاجمان آتش گشودند.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></p><p align="center"><a href="http://www.irupload.ir/images/fst6wyh7di9gkuseopig.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 268px; CURSOR: hand; HEIGHT: 170px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.irupload.ir/images/fst6wyh7di9gkuseopig.jpg" border="0" /></a> <strong><span style="color:#990000;">افراد حاضر روي كشتي مرمره، سرباز اسرائیلی را از عرشه به پايین می اندازند<br /></span><span style="color:#ffffff;">.</span></strong></p><p align="justify">هدف اصلي سازمان دهندگان این کاروان تبلیغاتی کشتیها، به راه انداختن جنجال و کمک رسانی به سازمان تروریستی حماس و درهم شکستن محاصره دریايي غزه است که اگر در هدف خود موفق می شدند، موجب تقویت حماس و افزایش قتل و خونریزی و شدت گرفتن عملیات تروریستی می شدند و سازمانهای ترور را در رویاروئی با اسرائیل جری تر می کردند. اکنون بیش از پیش معلوم می شود که هدف اصلی راه اندازی کاروان کشتیها ایجاد یک هیاهوی بین المللی، به ویژه در رسانه های همگانی، به هدف بهره گیری های سیاسی در داخل برخي كشورها بوده تا ياري رساني به اعراب غزه. این واقعیت که شمار سرنشینان این شش کشتی کوچک (و یا در واقع، قایقهای بزرگ) به چند صد نفر می رسید، نشان می دهد که هدف اصلی، رساندن آذوقه و دارو نبوده است. ادعای رساندن کمک انساندوستانه به اهالی سرزمینی که ظاهرن در محاصره دشمن هستند و در آستانه مرگ قرار دارند، می تواند هر فرد بشر دوستی را به تکان درآورد، و این در حالی است که در غزه همه مایحتاج اساسی به وفور یافت می شود، هیچکس بر اثر گرسنگی و یا نبود دارو در حال مرگ نیست و تنها مصالحی که کمبود در مورد آن وجود دارد، تیرآهن و سیمان و کودشیمیايي و برخی کالاهای دیگر است. حماس از سیمان برای ساخت سنگرهای جنگی، از آهن برای تولید راکت و از کودشیمیايي برای تولید مواد منفجره استفاده می کند. رستورانهای مجللی که در غزه گشایش یافته و همچنین ساخت استخر المپیک شاید بتواند نشانی بر تبلیغاتی بودن ادعاهای کمبود باشد.<br /><br /><span style="color:#ff0000;"><strong>پيوند:<br /></strong></span><a href="http://www.mfa.gov.il/MFA/Government/Communiques/2010/Israel_Navy_warns_flotilla_31-May-2010.htm"><strong>چند فیلم کوتاه درباره عملیات کشتی مرمره و حمله به سربازان اسرائیلی</strong></a></p><p align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span></p>Arashhttp://www.blogger.com/profile/10630664041516455012noreply@blogger.com1tag:blogger.com,1999:blog-2738975866196891047.post-6655818301038204822010-06-01T09:14:00.007+04:302010-06-01T13:37:36.985+04:30گفتگو با ویکتور بلنکو (1996)<div align="center">قسمت نخست اين ماجرا را در <a href="http://iiaf5.blogspot.com/2010/05/25.html"><strong><span style="color:#3333ff;">اينجا</span></strong></a> بخوانيد.</div><div align="center"><br /><a href="http://www.irupload.ir/viewer.php?file=rnfjzoxwbygbl0yvs1.jpg"><img alt="rnfjzoxwbygbl0yvs1.jpg" src="http://www.irupload.ir/images/rnfjzoxwbygbl0yvs1_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#990000;">در بعد از ظهر ششم سپتامبر 1976، با سوختي كه تنها براي 30 ثانيه پرواز كفايت مي كرد، يك فروند جنگنده ميگ-25 كه يكي از باارزشترين و سريترين جنگ افزارهاي اتحاد شوروي به شمار مي آمد، ابرها را شكافت و به فراز فرودگاه هاكوديت در شما ژاپن رسيد. از نزديكي يك هواپيماي مسافربري ژاپن ايرلاينز كه به تازگي برخاسته بود گذشت و به سمت بند تجاري، جايي كه در مقابلش صدها ژاپني متحير سوار بر خودروهايشان قرار داشتند، شيرجه زد و فرود آمد.<br /><span style="color:#ffffff;">.<br /></span><a href="http://www.anquoc.vn/images/ImgNews/6.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 390px; CURSOR: hand; HEIGHT: 222px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.anquoc.vn/images/ImgNews/6.jpg" border="0" /></a>صداي جيغ شديد ترمزها به گوش رسيد، هواپيما ليز خورد، صداي خروج باد از يك تاير هواپيما به گوش مي رسيد، هواپيما با سرعت زيادي كه داشت، 800 فوت خارج از باند فرود را نيز شخم زد و به جلو رفت و سرانجام چند فوت جلوتر از يك آنتن بزرگ متوقف شد.<br /></span></strong><span style="color:#ffffff;">.<br /></span><a href="http://www.irupload.ir/viewer.php?file=3g0ccd7kuluyebmrpbd.jpg"><img alt="3g0ccd7kuluyebmrpbd.jpg" src="http://www.irupload.ir/images/3g0ccd7kuluyebmrpbd_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#990000;">ويكتور بلنكو به غرب رسيده بود. بي شباهت به پناهنگي ورزشكاران، هنرمندان و ديپلماتها، وي مي دانست كه حقيقت درباره ايالات متحده چيست. بلنكو به واسطه تبليغات دروغين شوروي، دانسته هاي كمي درباره غرب داشت. وي خلبان يك جت جنگنده و يكي از نبخگان نظامي اتحاد شوروي به شمار مي آمد، وي آيندهء مطمئني داشت، بهترين فردي بود كه جامعه مي توانست عرضه كند. اما دروغها، رياكاري و فساد ذاتي نظام، زندگي در آنجا را براي وي غيرقابل تحمل نمود.<br /></span></strong><span style="color:#ffffff;">.<br /></span><br /><strong><span style="font-size:130%;color:#ff0000;">متن پرسش و پاسخ با ستوان ويكتور بلنكو<br /></span></strong><br /></div><div align="justify"><span style="color:#990000;">پ: هنگامی که شما در شوروی خلبان جنگنده بودید، می بایست زندگی بسیار بهتری نسبت به طبقه کارگر داشته باشید. چه چیزی شما را وادار ساخت تا از روسیه فرار کنید در حالی که نمی دانستید چه وضعیتی را در ایالات متحده خواهید داشت؟<br /></span>بلنکو: تبلیغات شوروی در آن زمان بر مردم، از آنجایی که نظامی پوسیده و بسیار فاسد بود، (برای ادامه حیاتش) سایر مردم جهان را دروغگو نشان می داد، اما من همواره ابهاماتی را در ذهنم داشتم.<br /><span style="color:#ffffff;"></div></span><p align="center"><a href="http://www.videofact.com/english/belenko3_opt.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 232px; CURSOR: hand; HEIGHT: 212px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.videofact.com/english/belenko3_opt.jpg" border="0" /></a><strong><span style="color:#ff0000;">1996</span></strong><br /></p><p align="justify"><br /><span style="color:#990000;">پ: چه چیزی باعث به وجود آمدن آن ابهامات بود؟</span><br />بلنکو: زیرا من فردی کاردان و از نظر تکنیکی نیز به کار خودم وارد بودم. به جای آنکه بخواهم دارای پول زیاد باشم و در شلوغی و هیاهو زندگی کنم، عاشق این بودم که زندگیم را در طبیعتی بزرگ با یک چاقوی سوئیسی سپری نمایم. هنگامی که دور و بر شما پر از تجهیزات پیچیده باشد، در شما نیز چنین علاقمندی ایجاد شده و از انجام آن لذت خواهید برد و اگر آن را انجام ندهید، خواهید مرد. شما نمی توانید با داشتن چنین اندیشه ای به زندگی ادامه دهید یا همانند وکلای آمریکایی درباره خود، خارج از هر چارچوبی سخن برانید. بدین ترتیب بود که ابهامات و پرسشهای من از نظام اتحاد شوروی با بکارگیری این اطلاعات تکنیکی شکل گرفتند. من به آمریکایی ها بله گفتم. زیرا اگر آنها آنقدر بد بودند، چطور برنامه ریزی کرده بودند که انسانهایی را به کره ماه برده اند، سالم برگردانند؟ (روسها تنها می توانستند انسانها را به ماه ببرند، ولی بازگشتی درکار نبود!) اگر آمریکایی ها (طبق تبلیغات نادرست شوروی) آنقدر نظام بدی داشتند، چگونه بهترین جنگندههای جهان را می ساختند؟ اگر ایالات متحده دارای نظامی ورشکسته بود، چگونه قادر بود این همه برنده جایزه نوبل داشته باشد در حالی نظام به اصطلاح مترقی اشتراکی، چنین توانی را نداشت؟ در آن زمان (اواخر دهه 1960)، من برای پرسشهای این چنینی خود، هیچ پاسخی را پیدا نمی کردم. مسلمن اگر پاسخی را پیدا می کردم، به چنین پرسشهای خورندهء روحم، پایان می دادم. بدین ترتیب به این نتیجه رسیدم که نظام ایالات متحده به هیچ وجه نادرست نیست. هرچند که در آن زمان، تصویر روشنی از جامعه آمریکا نداشتم. هنگامی که به ایالات متحده وارد شدم، احساس کردم وارد کره دیگری در جهان گشته ام! من در موقعیتهای بسیار شگفت انگیزی قرار گرفتم. آمریکایی ها به من می خندیدند. من از شخصیت Mork نیز بدتر رفتار می کردم. (مورک از کتاب Mork and Mindy)<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></p><p align="center"><a href="http://afwing.com/combat/belenko/1.gif"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 200px; CURSOR: hand; HEIGHT: 202px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://afwing.com/combat/belenko/1.gif" border="0" /></a><span style="color:#ff0000;"> <strong><span style="color:#ff0000;">1966</span></strong><br /></span><span style="color:#ffffff;">.</span></p><p align="justify"><span style="color:#990000;">پ: برای مثال دوست داشتید چه کاری را انجام دهید؟</span><br />بلنکو: نخست اینکه از تمامی سوپر مارکتهای آمریکا بازدید کنم. نخستین دیدارهای من از ایالات متحده، تحت نظر مامورین سیا انجام گرفتند و به نظرم می آمد این دیدارها از قبل پیش بینی شدهاند. من هیچگاه گمان نمی کردم چیزی به نام سوپر مارکت حقیقت داشته باشد. پیش خودم می گفتم خوب من یک میهمان ناخوانده هستم. لابد آمریکایی ها (به هنگام حضور من) مردم را از سوپر مارکت بیرون می اندازند. اما چقدر زیبا بود. مکانی بزرگ با مقادیر باورنکردنی از اجناس گوناگون و البته بدون هیچ محدودیت. شما در روسیه به محدودیتهای فراوانی باید عادت می کردید. کمی بعد، هنگامی که فهمیدم سوپر مارکت واقعیت دارد، با اجناس که جملگی برایم تازگی داشتند، بسیار سرگرم شدم. من می خواستم خرید کنم، آن هم هر روز یک چیز جدید تا آن را خارج از چارچوبی که برایش درنظر گرفته اند، بیازمایم. آن زمان در روسیه (و حتا امروز) یافتن غذای کنسرو شده باکیفیت خوب بسیار دشوار بود. اما (در اینجا) من هر روز می توانستم کنسروهای تازه غذاهای گوناگون را خریداری کنم. یکبار کنسروی را که به من گفته شده بود برای شام مناسب است خریدم. من آن را با سیب زمینی، پیاز و سیر پختم؛ بسیار خوشمزه از آب درآمد. صبح روز بعد، دوستم از من پرسید: «ویکتور، می خواهی یک گربه خانگی بخری؟» یک نوع کنسرو نیز به عنوان غذای گربه وجود داشت که از مرغ درست شده بود، اما بسیار لذیذ بود! در واقع بسیار بسیار از آن چیزی که به نام غذای کنسروی به خورد مردم روسیه آن زمان می دادند، بهتر و خوشمزه تر بود که من آن پیشتر در روسیه آزمایش کرده بودم. سال گذشته این غذا را برای چهار نفر که از روسیه برای کارهای تجاری به اینجا آمده بودند آوردم. این بار کنسرو غذای گربه ای را خریدم که کمی بزرگ بود و برای اندازه دهان انسانها مناسب می آمد. قطعات کنسرو را در ظرف قرار دادم و آنها از آن خوردند و بسیار از آن خوششان آمد و این نشاندهنده آن بود که هنوز ذائقه مردم روسیه تغییر نکرده است. به هر شکل، آن چهار نفر با غذای گربه آمریکایی آشنا نبودند. هرچند آن غذا بسیار بهداشتی و خوشمزه است و گاهی اوقات بسیار بهتر از غذای ویژه آدمهاست زیرا در یک جامعه مردمی تهیه شده است. من یک جعبه پر از عکسهای زنانی که به نظرم خوش قیافه می آمدند خریداری کردم. هرچند که نمی دانستم که هستند. عکسها را به آپارتمانم آوردم و در جعبه را باز کردم و تلاش کردم آنها را بیرون از عکس تجسم کنم. فکر می کردم احتمالن وسایلی جهت نظافت آشپزخانه موجود است تا به چنین زنان آمریکایی اجازه دهد به راحتی آشپزخانه اشان را تمیز کنند و آت و آشغال را دور نمایند، زیرا حتا امروز نیز زنان روسیه چنین آسودگی ای ندارند.<br /><br /><span style="color:#990000;">پ: آنها (زنان روسی) از چه استفاده میکنند؟</span><br />بلنکو: خوب، آنچه که زنان آمریکایی در دهه 1920 استفاده میکردند. این یک خلاء بزرگ بین دو جامعه است. در مدتی که از حضورم (در ایالات متحده) می گذشت، این وضعیت را با نمونه های از زندگی روزمره دریافتم. ماجراهای شیرین بسیاری در طول زمانی که در جامعهء آمریکا جذب می شدم، بدست آوردم؛ به طوری که از روی آن می توان کتاب نوشت یا یک فیلم سینمایی همچون Top-Gunski in America ساخت. من می دانم روسها امروز چگونه زندگی میکنند و در همین زمانی که در ایالات متحده زندگی می کنم، بر خلاف بسیاری از آمریکایی ها، هیچگاه این چیزها را برای برای کسب سود بدست نیاورده ام.<br /><br /><span style="color:#990000;">پ: برنامه فرار شما چقدر زمان برد و چه چیزی آن را پیچیده نمود؟</span><br />بلنکو: در حقیقت برای ارزیابی اندیشه هایم و رسیدن به این نتیجه که باید فرار کنم، زمان دقیق و مشخصی را سپری نکردم. تصمیم به فرار را بر اساس ناخشنودیم از این کشور (شوروی) اتخاذ کردم. تلاش کردم بهترین روش را بکار بندم. من در آن زمان از بهترین خلبانان جنگنده در اتحاد شوروی بود. هنگامی که جوان بودم، ذهنم را از اندیشه های پوسیده کمونیستی، ضدامپریالیستی و ضدآمریکایی پر کرده بودند. این اندیشه های بسیار جذاب به نظر می رسیدند: امکانات عمومی فراوان، آموزش و پرورش رایگان، بهداشت و درمان رایگان، بازنشستگی آسوده، مهدکودک رایگان و ... اما مدتی بعد، فهمیدم این مسائل، تنها برای شمار بسیار اندکی از شهروندان اتحاد شوروی صدق میکند و بیشتر مردم، بردگان دسته نخست هستند. من تصمیم خودم را گرفتم، زیرا می دانستم قادر به دگرگونی این نظام نیستم. این نظام آنقدر بزرگ بود که هم هیچ راهی برای تغییر آن پیدا نمی شد و هم نمی شد همانند یک فرد عادی درون آن زندگی نمود. برای خود من، امکان این فراهم بود که برای همیشه این نظام پوسیده را طلاق دهم و از آن جدا شوم. من یک خلبان جنگنده بودم، اما نمی دانستم چگونه می توانم تصمیمم برای فرار را عملی کنم. اگر من خلبان جنگنده نبودم، به هر حال راهی را برای فرار از این بازداشتگاه بزرگ پیدا می کردم. حتا امروز هم با تمامی شعارهایی که داده شده و آزادیهایی که (در روسیه) ایجاد شده است، کشور هنوز هم یک جامعهء سوسیالیستی بسته به شمار می رود. مدت زمانی گذشت تا بتوانم از میان انبوهی از اندیشه هایم، تصمیم به فرار بگیرم، اما تصمیم نهایی را درست یک ماه پیش از فرار گرفتم و هنگامی که تصمیم خود را گرفتم، احساس بسیار خوشایندی درباره خودم کردم! احساس کردم بر فراز انبوهی از ابرها قدم می زنم. من احساس آزادی می کردم. اما برای دستیابی به هدفم، می بایست بدانم که آب و هوایی ژاپن در آن موقع کاملن خوب و آفتابی است و بیشترین میزان سوخت را در هواپیما ریخته اند و دستیابی همزمان به این دو پارامتر، یک ماه زمان برد. در طول این یک ماه، وظائفم را به نحو احسن انجام می دادم، به طوری که افسران مافوقم، قصد داشتند به من ارتقاء درجه بدهند. اما در ششم سپتامبر 1976، تمامی شرایط فرار فراهم شد. البته من هواپیما را ندزدیدم، بلکه برای پروازم اجازه رسمی صادر شده بود. فقط اندکی مسیر پروازم را تغییر دادم.<br /><span style="color:#ffffff;">.<br /></span><a href="http://www.videofact.com/english/japan1_opt.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 450px; CURSOR: hand; HEIGHT: 632px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.videofact.com/english/japan1_opt.jpg" border="0" /></a><br /><span style="color:#ffffff;">.<br /></span><span style="color:#990000;">پ: چرا از بین کشورها، ایالات متحده را (برای پناهندگی) برگزیدید؟<br /></span>بلنکو: ما تاریخ ایالات متحده را در دبیرستان فرا گرفتیم. من ایالات متحده را از آن جهت انتخاب کردم که کشور مهاجرپذیری بود و البته نتیجه تجزیه و تحلیل اندیشه هایم نیز به این کشور می رسید. نتیجهء تفکراتم نیز نشاندهنده این بود که ایالات متحده، بهترین کشور جهان است. البته در آن زمان، تصویر روشنی از ایالات متحده نداشتم.<br /><br /><span style="color:#990000;">پ: پس از ورود به ژاپن، سخت ترین چیزی که می خواستید در مورد ایالات متحده بدانید، چه بود؟<br /></span>بلنکو: پس از ورودم به ژاپن، سخت چیز برای من، دانستن آزادی انتخابم بود. هنگامی که شما در یک جامعهء بسته هستید و دولت برای شما تصمیم میگیرد کجا زندگی کنید، چگونه زندگی کنید و حتا کجا بمیرید، درک آزادی انتخاب، بسیار دشوار است. شبیه آنهایی که سالیان بسیاری در زندانهای ایالات متحده بوده اند و پس از آزادی، زمان سختی را سپری کرده اند. اما هنگامی که پی بردم برای رفتن به ایالات متحده آزادم، آن دوران، بهترین روزهای زندگی من تا به امروز شدند.<br /><br /><span style="color:#990000;">پ: از آن زمان تاکنون چه می کنید؟</span><br />بلنکو: من به عنوان مشاور برای سازمانهای دولتی کار می کرده ام و گشت و گذار در ایالات متحده را بسیار هیجان انگیز یافته ام. همچنین با چندین شرکت هوافضا در داخل ایالات متحده و بیرون آن نیز درگیر کار بوده ام. آنچه که من درک کردم این بود که بزرگترین ارزشم برای غربیها، سخت افزارم یعنی میگ-25 نبود، بلکه (دانستن درباره) اندیشه روسها بود. دانشمندان و طراحان آمریکایی و روسی به یکدیگر نزدیکند اما روسها کاستی بزرگی دارند. آنها وسایلی برای تبدیل یافته هایشان به تکنیکهای قابل ساخت ندارند، یا اینکه نمی توانند اکتشافاتشان را وارد پروسه ای کنند که در نهایت عملی شده و منجر به فایده ای برای مردم گردند. دانشمندان نابغه روسی که در حال اکتشافات هستند، هوش سرشاری دارند، اما یافته های آنها در پشت دیوار آهنین باقی می ماند. در سال 1990 و زمان ریاست پرزیدنت گورباچف، وی نقطهء روشنی را برای روسها بنا نهاد. پس از آن کارشناسان روس به (تکنولوژی ساخت) تجهیزات بسیار سری دست یافتند که من در مورد آنها هیچ نمی دانم، البته آمریکایی ها نیز تنها در مورد میگ-25 آگاهی پیدا کرده بودند. به هرحال به واسطهء آزمایشات کاربردی فراوان، تکنولوژی آمریکایی دست کم دو دهه از روسیه جلوتر است.<br /><br /><span style="color:#990000;">پ: آیا (عقب ماندگی روسها) به دلیل مقررات دست و پاگیر است و یا اینکه هر مقامی قادر به تصویب هر تصمیمی می باشد؟<br /></span>بلنکو: تنها به دلیل مقررات دست و پاگیر نبود. دانشمندان در ساختار دولتي، تحرک و انگیزه شخصی نداشتند، زیرا نظام آنها را وادار میکرد یافته های علمیشان را در اختیار سازمان متبوع خویش قرار دهند تا تنها توسط آن سازمان به کار گرفته شود. سپس این یافته های علمی درون قفسه ها برای مدت زمانی بسیار طولانی خاک می خورند. به همين ترتيب، تكنولوژي ارتباط شفاف راديويي كه آمريكايي ها آن را در اف-117 و بي-2 بكار گرفتند، ابتدا توسط دانشمندان روس ابداع شد. يك مهندس آمريكايي اين تكنولوژي را با خواندن نوشتار علمي آن كشف نمود و چنين گفت: «ببينيد، ما هركاري ميتوانيم با آن انجام دهيم.» به بياني ديگر اين مسئله نشان ميدهد كه روسها قادر نيستند اكتشافات خود را كاربردي نمايند. البته همزماني اين يافتهء علمي با كاربردي شدن آن نشان ميدهد كه دانشمندان آمريكايي توانستهاند به همتايان روس خود كمك نمايند. جامعه آمريكا مجهز به وسايلي جهت يافتن راههاي بهتر و سريعتري براي كاربردي كردن يافته هاي جديد علمي است. من درباره يك همكاري دوستانه حرف مي زنم و اينكه چگونه اين همكاري ميتواند به روسها كمك كند. در زمينه صنعت هوافضا ما ميدانيم كه روسها ظرفيت بسيار خوبي براي طراحي و ساخت هواپيما دارند. در حال حاضر روسها فاقد هواپيماهاي مسافرتي كوچك هستند. ما نه تنها به روسيه، بلكه به كشورهاي جهان سوم نيز ميتوانيم كمك نماييم، يعني آن كشورهايي كه تكنولوژي طراحي و ساخت چنين هواپيماهايي را ندارند يا اينكه توان ماليشان اندك است. ما ميتوانيم با ظرفيت مناسب روسيه و مهندسين خوب آمريكايي و بهرهگيري از سيستمهاي آويونيك هر دو كشور، يك هواپيماي كوچك مسافرتي توليد كنيم كه ميتواند گوشهاي از دنياي تجارت را پر كند. به محض اينكه متوجه شدم در انتخاب كشور براي پناهندگي آزادم، شروع به كارهاي گوناگوني كردم. ساخت خانه دلخواهم را از صفر آغاز كردم. تعدادي كارگر را به خدمت گرفتم و به آنها گفتم: «ببينيد، من ميخواهم براي شما كار كنم.» من چيزهاي بسياري را آموختم. اكنون من با معشوقه ام زندگي ميكنم و يك شركت ساختماني دارم. بسيار هم دوست دارم كارهايم را با دستان خودم انجام دهم. چشم اندازی زیبا شبیه به برشی از یک کیک خامه ای. مسابقات حرفه ای ماهیگیری بزرگترین سرگرمیم است و قسمتی از آن را در آلاسکا انجام می دهم.<br /><br /><span style="color:#990000;">پ: چه نوع زبانی و خوشآمدگویی را برای ملاقات کنندگان استفاده می کنید؟<br /></span>بلنکو: چهار گروه ملاقات کننده دارم: تجاری، نظامی، سیاسی و فرهنگی؛ و بدین ترتیب نحوهء ملاقاتم را بسته به میهمانم تنظیم می کنم. سمج ترین ملاقات کنندگانم، دانش آموزان دبیرستانها هستند. اگر شما بتوانید میهمان خود را دست کم یک ساعت و نیم روی صندلی نگه دارید، این بدان معنی است که شما مشغول سخنرانی در مورد تجارت هستید؛ و من این کار را انجام می دهم. برای بچه های دبیرستانها، نمایش پخش اسلاید در مورد نحوه زندگی بچه های دبیرستانی در روسیه امروزی دارم. برای مثال یک روز به آنها زندگی یک روستای دورافتاده در سیبری را نشان می دهم و اینکه چطور روستائیان مشغول انجام کارهای روزمره اشان هستند. این یک مبارزه طلبی برای خود من است و همزمان موفق می شوم ملاقات کنندگانم را در پشت صندلیهایشان نگه دارم.<br /><br />برای گروههای تجاری، به عنوان پلی میان روسیه و ایالات متحده عمل می کنم. امروز در روسیه فرصتهای تجاری زیادی وجود دارد و بسیاری از آمریکایی هایی که مالک شرکتی هستند، تمایل دارند در روسیه نیز کاری انجام دهند. از آنجایی که هر دو طرف را به خوبی می شناسم، آنها را به خوبی می توانم راهنمایی نمایم. برای مثال سال گذشته من چهار میهمان از مسکو داشتم که برای پنج پروژه گوناگون به ایالات متحده آمده بودند. من پول زیادی برای سفر آنها پرداخت کردم. روسها بسیار فقیرند و البته بسیار نیز مغرور، اما راههای گوناگونی را یافتم تا آنها را برای سفر به آمریکا متقاعد کنم. این برای هر دو طرف بسیار سودمند است به ویژه برای آمریکایی ها تا به روسیه بروند و البته این سفر بسیار ارزان تمام میشود. برای من میزبانی این گروه روسی، در مدت یک هفته ای که اینجا بودند، بسیار خوشآیند بود. همواره چنین تصور می کردم که چهار بچه را به من سپرده اند؛ رفتار آنها درست مثل ویکتور 20 سال قبل بود. آنها را به سوپر مارکت بردم، به گردشگاههای پردرخت رفتیم، با محلات های فقیر، متوسط و پولدار آشنایشان کردم.<br /><br />برای ملاقات کنندگان نظامی، من دگرگونی های ارتش روسیه را در جریان تجاربی که روسها از جنگهای افغانستان و چچن بدست آورده اند، بازگویی و تحلیل می کنم. برای میهمانان سیاسی، درباره اینکه «چگونه باید یلتسین را نجات داد» و اینکه «یلتسین کیست» و «یک مارمولک دیگر از کرمیلن» سخن می رانم.<br /><br /><span style="color:#990000;">پ: آیا بعد از این جریانات، به وی (یلتسین) فکر نمی کنید؟</span><br />بلنکو: نه، وی تنها یک سمبل است. اگر فردا بمیرد، هیچ چیز دگرگون نمی شود. شما دارید به موقعیت وی به عنوان یک سیستم نگاه می کنید ولی من جزئیات بسیاری ویژه ای از وی می دانم.<br /><br /><span style="color:#990000;">پ: برای سرگرمی چه می کنید؟</span><br />بلنکو: در این کشور، سرگرمی های بسیار زیاد وجود دارد. من یک فرد اهل گردش و بیرون از خانه هستم. من به مدت 16 سال با ژنرال چاک ییگر (Chuck Yeager) در منطقه «های سییرا» (High Sierras) ماهیگیری می کردم؛ که هر بار گاه تا دو هفته نیز طول می کشید.<br /><br /><span style="color:#990000;">پ: قزل آلا می گرفتید؟</span><br />بلنکو: بله، قزل آلا. همانطور که شما نیز می دانید، کالیفرنیا ایالت بسیار پرجمعیتی است، اما حتا در این ایالت نیز می شود حیات وحش طبیعی و دست نخورده، هوای بسیار تمیز و آب پاکیزه پیدا کرد. البته به طور روشن، تا سه و نیم روز پیاده روی برای رسیدن به چنین منطقه ای نیاز می باشد. کار سختی است. در کنار اینها، ایالت کالیفرنیا، زیباترین ایالت آمریکاست. نمی توانم درک کنم چرا برخی آمریکایی ها حاضرند اوقات فراغت خود را با صرف هزینه های گزاف در سوئیس یا ایتالیا یا اصلن کل اروپا بگذرانند. بسیاری از آنان، هیچگاه در طول عمر خویش، پارک جنگلی «یلو استون» (Yellowstone) یا «گلیشر پارک» (Glacier Park) را ندیده اند. اما خوب هرچه باشد، حق گزینش دارند. من نیز انتخاب خود را دارم. پس از دریافت پاسپورت آمریکایی، توانستم به 68 کشور گوناگون سفر کنم.<br /><br />هنگامی که به عنوان شهروند ایالات متحده پذیرفته شدم و پاسپورت آمریکایی دریافت کردم، به دور دنیا سفر نمودم. نخستین سفرم در حقیقت یک سفر تجاری بود که به وسیله نیروی هوایی ایالات متحده انجام شد. من به انگلستان رفتم. هنگامی به آمریکا آمدم، نمی توانستم انگلیسی صحبت کنم و من انگلیسی آمریکایی را یاد گرفتم. هنگامی که به انگلستان رفتم، تصور می کردم انگلیسی همان انگلیسی است. پس از رسیدنم، انگلیسی بسیار عجیبی را شنیدم. آن انگلیسی بریتانیایی بود. برای من بسیار سخت بود تا بدانم آنها چه می گویند. اما بریتانیایی ها انگلیسی صحبت میکردند. اصول زبان همان بود، به جز اینکه گاوهای بریتانیایی، به جای شیر، چای می دهند. البته آنها در خلاف جهت جاده رانندگی میکردند! و آبجو را به صورت گرم سرو می نمودند؛ اینها بسیار مسخره بودند. من پس از تجربه زندگیم در ایالات متحده دریافتم در مشروب فروشی های بریتانیا از غریبه ها به هیچ وجه استقبال گرمی نمی شود. بعدها درباره این موضوع به دوستانم که در ایالت وایومینگ (Wyoming) زندگی میکردند شکایت بردم. آنها گفتند: «ویکتور، بریتانیایی ها عاشق کابوی ها هستند.» من گفتم: «واقعن؟»<br /></p><p align="justify">در جریان سفری بعدیم من یک کلاه کابویی بر سر داشتم و چکمه کابویی پوشیده بودم. بدین شکل و شمایل وارد یک مشروب فروشی شد. آنها با حیرت نگاهم میکردند. از من پرسیدند: «تو یک کابوی هستی؟» من جواب دادم: «آره». البته شمار واژگانی که می دانستم بسیار اندک بودند. اما توجهی به این مسئله نکردم که من را به عنوان یک گاوچران آمریکایی پذیرفته اند. البته نه فقط در انگلستان، بلکه در کل اروپا و سایر کشورها نیز به همین خوبی از من (با لباس کابوی) استقبال کردند. به همین دلیل است که همواره به دوستانم که قصد سفر به خارج دارند پیشنهاد می کنم که کلاه کابویی بر سر بگذارند و چکمه کابویی بپوشند و درست مثل یک کابوی رفتار کنند. یک کابوی آمریکایی متعلق به کل دنیاست!<br /><br />به هر شکل، تفریحات بسیار خوبی در آمریکا انجام دادم. چقدر به ماهیگیری، شکار و مسافرت علاقه پیدا کرده ام. من دوستان زیادی در 50 ایالت پیدا کرده ام و بنابراین در 50 ایالت، اتاق و منزلگاه دارم. این بدین معنی است که نیاز به پرداخت پول برای هزینه هتل ندارم. حتا در شمال کالیفرنیا، ژنرال چاک ییگر به من چنین دستور داد: «ویکتور، موقعی که می خواهی در شهر بمانی، حتمن به خانه من بیا.» این برای من افتخار بزرگی بود که بتوانم در منزل یک قهرمان واقعی آمریکا بمانم.<br /><br />همچنین مشغول همکاری روی صخره نوردی جهانی با «جک ویلر» (Jack Wheeler) هستم. آنقدر تفریحات فراوان در آمریکا وجود دارد که من هنوز متوجه نشده ام چرا عده ای زیاد از مردم در خانه هایشان جلوی تلویزیون می نشینند و به بالشهای بزرگشان تکیه میزنند و غرغر نیز می کنند!<br /><span style="color:#ffffff;">.</span> <a href="http://g-ecx.images-amazon.com/images/G/01/ciu/6c/aa/35169330dca03b3170a46010.L._SL500_AA300_.jpg"><span style="color:#ffffff;">.</span><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 300px; CURSOR: hand; HEIGHT: 300px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://g-ecx.images-amazon.com/images/G/01/ciu/6c/aa/35169330dca03b3170a46010.L._SL500_AA300_.jpg" border="0" /> </p></a><a href="http://g-ecx.images-amazon.com/images/G/01/ciu/6c/aa/35169330dca03b3170a46010.L._SL500_AA300_.jpg"><p align="justify"></a></p><p align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /><span style="color:#990000;">پ: پس از فرارتان، دولت روسیه درباره شما چه گفت؟<br /></span>بلنکو: در حال حاضر، بیشتر مردم آنجا تصور میکنند ده سال پیش مرده ام. این تابستان (1996)، مرگ من در شهر Smena در روزنامه سن پطرزبورگ تأیید شده است!<br /><br /><span style="color:#990000;">پ: اوه، واقعن؟! آنها هنوز به شما فکر میکنند؟</span><br />بلنکو: اوه بله، این مسئله به وسیلهء یکی از نظامیان عالیربته که در مورد فعالیتهای سرویسهای امنیتی در خارج از روسیه کنکاش میکند، انجام میگیرد. اطلاعات آنها از ده آژانس بدست آمده است که بیشتر آنها در آلمان هستند. هنگامی که نوشته آن روزنامه در مورد مرگم را خواندم که البته به زبان روسی بود، پایان کار من به افراد بزرگی همچون ژنرال الکساندر رودنف (Alexander Rodeonov) شبیه شده بود که هر دویمان رابطه خوبی با روسها نداشتیم و او نیز قسمتی از تشکیلات بود و هر دوی ما منتظر بودیم که تا دهه آینده (در رسانه های دولتی) یا بمیریم یا بازنشست شویم.<br /><br /><span style="color:#990000;">پ: آنها در این روزنامه ادعا کرده اند مرده اید؟!<br /></span>بلنکو: اوه بله، آنها مرگ مرا در حادثه اتومبیل تأیید کرده اند! نام من همچون قابی در اطراف این مقاله است. هنگامی که کتاب من بیرون آمد، می خواهم از این مقاله در کتابم استفاده کنم: «یک مرده سخن می گوید!»<br /><br /><span style="color:#990000;">پ: آنها گفته اند در روسیه مرده اید یا در ایالات متحده؟<br /></span>بلنکو: در ایالات متحده.<br /><br /><span style="color:#990000;">پ: مردم می دانند شما با یک جت از کشور خارج شده اید؟</span><br />بلنکو: اوه بله، اما آنچه که تشکیلات شایعه پراکنی کرده دلالت بر این دارد که من در یک حادثه عمدی اتومبیل کشته شده ام که آنها ترتیبش داده بودند.<br /><br /><span style="color:#990000;">پ: تا دیگران را بترسانند.</span><br />بلنکو: بله، و البته احساس کنند که آژانس امنیتی بسیار مهم و کارآمد است.<br /><br /><span style="color:#990000;">پ: از زمان سرنگونی اتحاد شوروی، آیا تصور می کنید آنها شما را بخشیده اند یا اینکه هیچ بخششی در مورد شما اعمال نخواهد شد؟</span><br />بلنکو: خوب، در حال حاضر من نمی دانم. این موضوع دغدغه من نیست، زیرا من شهروند ایالات متحده هستم. مأمورین امنیتی هنوز هم قادر نیستند با نام حقیقی خودشان ژست بگیرند. اگر من قوانین اتحاد شوروی را زیرپا گذاشته ام، امروز دیگر چیزی از اتحاد شوروی برجای نمانده است! من چیزی در مورد وضعیت فعلی آنها نمی دانم، اما یک چیز را خوب می دانم و آن این است که آنها بسیار با خودشان درگیرند به همین دلیل نیز مسئله من جایگاهی در بینشان ندارد؛ و البته من نیز دغدغه ای (در این مورد) ندارم.<br /><br />به هر حال، برای کسب و کارم (من تماسهایی با سن پطرزبورگ، مسکو و سیبری داشته ام)، هنگامی که با مردم ارتباط دارم، از نام حقیقی خودم استفاده نمی کنم و از نام دیگری استفاده می کنم زیرا نمی خواهم مردم را به خطر بیندازم. ماموریت من، کاربردی سازی فرصتهایی است که بین دو کشور برای انجام فعالیتهای تجاری گوناگون به وجود می آید. من به ایدئولوژی علاقه ندارم. می دانم که نمی توانم تغییراتی در مارمولکهای (کنایه به سران روسیه) ساکن کرملین به وجود بیاورم؛ آنهایی که پشت اسمشان قایم شدهاند. آنها نیز روزی همانند (مارمولک) خواهند مرد. در این میان تنها فرصتی برای ما پیش آمده تا بتوانیم کارهایی را که برای هر دو کشور سودمند است انجام دهیم.<br /><br /><span style="color:#990000;">پ: آیا در زندگی مردم روسیه، پیشرفت قابل ملاحظه ای اتفاق افتاده است؟</span><br />بلنکو: همه چیز بدتر از سال 1976 است!<br /><br /><span style="color:#990000;">پ: چرا؟</span><br />بلنکو: زیرا نظام پوسیده قدیمی هنوز کاملن نمرده است. نظام جدید هنوز قادر نیست به تنهایی کارکردی داشته باشد. بنابراین گذر از آن دوران بسیار دشوار است. شما هنوز نمی توانید به یکبار تمام نظام پیشین را از رده خارج کنید یا به آنها دستور دهید بروند بمیرند. اعضای سازمان nomenclatura (شاخه از نیروهای مسلح و همان KGB پیشین) دیگر به یکدیگر رفیق نمی گویند بلکه می گویند gospoda ، كه اين كلمه پس از انقلاب كمونيستي، يك واژه موهن به شمار مي آمد و افرادي كه آن را بكار مي بردند، مستقيمن به بازداشتگاه مخوف گولاگ (Gulag) در سيبري برده مي شدند. امروز آنها دوباره خود را gospoda صدا مي زنند! اين بدان معني است كه كسي بگويد Sir يا Master. اما پاسخ پرسش شما اين است كه زندگي مردم بسيار بدتر شده است زيرا آنها قصد دارند از اين دوران خلاص شوند. آنها در حال باختن هستند. من آنها را با كسي مقايسه مي كنم كه تازه به دنيا آمده است، رشد كرده است، بالغ شده و البته تمام عمر خود را در زندان گذرانده است و اكنون در باز شده اما آن فرد مي ترسد به بيرون برود، زيرا در بيرون از زندان، سقفي بالاي سرش ندارد، برنامة مشخصي ندارد، غذا ندارد. اين مثال، نزديكترين چيزي بود كه ميتوانستم قياس كنم.<br /><br /><span style="color:#990000;">پ: آيا در آنجا دروغ كمتري توسط دولت گفته مي شود؟</span><br />بلنكو: آنجا آزادي هاي بسيار بيشتر شده اند. من هر روز روزنامه ها را مي خوانم. در آنها دروغ بسيار كمتري يافت مي شود، اما هنوز هم ارتش قديمي روسيه دنبال فرصتي است تا اقدامي در برابر ايالات متحده انجام دهد.<br /><br /><em><span style="color:#ff6666;">برگردان و نگارش: آرش (وبلاگ ارتش شاهنشاهي)</span><br /></em><span style="color:#ffffff;">.</span> </p>Arashhttp://www.blogger.com/profile/10630664041516455012noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-2738975866196891047.post-27507577870516675062010-05-24T22:59:00.004+04:302010-05-25T07:27:25.406+04:30فتح خرمشهر و ورود به خاک عراق<div align="center"><span style="font-size:130%;"><span style="color:#ffffff;">.</span></div></span><div align="justify">پس از فتح خرمشهر که با شهادت 30000 تن از سربازان وفرماندهان ارتش [1] و شمار زیادی از سپاهیان و بسیجیان بدست آمد، بهترین فرصت برای صلح و دریافت غرامت ایجاد شد. اما خمینی سه هفته پس از بازپسگیری خرمشهر چنین گفت:<br /><br />«<strong><span style="color:#ff0000;">ما بايد از راه شكست عراق به لبنان برويم. ما ميخواهيم كه قدس را نجات بدهيم! لاكن بدون نجات كشور عراق از اين حزب منحوس [بعث عراق] نمي توانيم. مقدمه اينكه لبنان را نجات بدهيم، اين است كه عراق را نجات بدهيم.</span></strong>»<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><p align="center"><a href="http://www.irupload.ir/viewer.php?file=m9dpfaukj7vfo87wxv19.jpg"><img alt="m9dpfaukj7vfo87wxv19.jpg" src="http://www.irupload.ir/images/m9dpfaukj7vfo87wxv19_thumb.jpg" border="0" /></a></p><span style="color:#ffffff;">.<br /></span><div align="justify">بنیصدر یک سال پیش، با این طرح به شدت مخالفت کرده بود و گفته بود:<br />«این حرفها که ما میخواهیم جنگ را ادامه دهیم تا رژیم عراق برود، رژیم فلان برود، فلان تغییر و تصوری که ما میخواهیم بشود، ظاهرن شعار جالبی است اما نخست افکار عمومی دنیا را بر ضد ما بسیج میکند؛ دوم اینکه هیچ ملتی حاضر نمیشود ما نقش قیم و متولی را برای او بازی کنیم. اگر هم حاضر شود، ما اگر انقلابی هستیم نباید بپذیریم. شرایط را اگر خود مساعد دیدند آماده اند که به ما بپیوندند. شعارهای ظاهرفریبِ پرزیان ندهید. ما باید در حد و مرز حقانیت خود بایستیم.» [3]<br /></div><p align="center"><a href="http://www.irupload.ir/viewer.php?file=7cxlruxqgmo8h19l8k4n.jpg"><img alt="7cxlruxqgmo8h19l8k4n.jpg" src="http://www.irupload.ir/images/7cxlruxqgmo8h19l8k4n_thumb.jpg" border="0" /></a></p><span style="color:#ffffff;">.</span><br /><div align="justify">اما خمینی نظری جز این داشت:<br />«مصالحه با جنایتکار و سازش با جنایتکار، این یک جنایتی است بر مردم متعهد و یک جنایتی است بر اسلام...هیچ مسلمی نباید خیال کند که بین اسلام و غیرمسلم باید صلح ایجاد شود.» [4]<br /><br />«جنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمیشناسد... اینکه بگوییم تنها خرمشهر یا شهرهای دیگر آزاد شد، تمامی اینها خیال باطل ملیگراهاست. هدفمان پیادهکردن اهداف بینالمللی اسلامی در جهان فقر و گرسنگی است.» [5]<br /><br />«جنگ را تا از بین رفتن حزب بعث ادامه خواهیم داد، این جنگ تا پیروزی ادامه خواهد یافت و کسانی که با جنگ مخالفند، خلاف رضای خدا است.» [6]<br /><br />«تب جنگ در کشور ما جز به سقوط صدام نخواهد نشست و انشاالله تا رسیدن به این هدف فاصله چندانی نمانده است و اکنون که به مرز پیروزی مطلق رسیدهایم، صدام و جهانخواران صلحطلب شدهاند.» [7]<br /></div><p align="center"><a href="http://www.irupload.ir/viewer.php?file=mes424m68b2k8q9xoax.jpg"><img alt="mes424m68b2k8q9xoax.jpg" src="http://www.irupload.ir/images/mes424m68b2k8q9xoax_thumb.jpg" border="0" /></a></p><span style="color:#ffffff;">.</span><br /><div align="justify">آیتالله منتظری درباره خاتمه دادن جنگ و ماجراهای مربوط به آن روزها چنین گفت:</div><div align="justify"><br />«وقتي كه خرمشهر را فتح كرديم و اينها را بيرون رانديم، احساس كرديم كه نيروها به خصوص ارتش، انگيزه داخل شدن به خاك عراق را ندارند، خودشان ميگفتند: ما تا حالا جنگ كرديم كه دشمن را از كشورمان بيرون كنيم ولي حالا اگر بخواهيم در خاك عراق برويم، اين كشور گشايي است و انگيزه نداشتند، روي همين اصل هم من همان وقت پيغام دادم كه هر كاري ميخواهيد بكنيد حالا وقتش است و حمله كردن به عراق درست نيست، آن روز حسابي براي غرامت به كشور ما پول ميدادند و منت ما را هم ميكشيدند و شرايط آماده بود، ولي آقايان فكر ميكردند كه الان ميرويم عراق را ميگيريم، صدام را نابود ميكنيم . ولي خوب رهبري با امام بود و نظر ايشان مقدم بود. ما بعد از فتح خرمشهر مرتب شهيد داديم، مرتب از طرفين كشته شدند، كاري هم از پيش برده نشد. بعد از فتح خرمشهر هشت نفر از سران كشورها آمدند [8] پشت سر امام در تهران نماز خواندند، ياسرعرفات بود، احمد سكوتوره بود، ضياء الحق بود، اينها اصرار داشتند كه امام جنگ را پايان بدهند ولي امام قبول نكردند، همان وقت اگر وساطت آنها قبول شده بود ما در موضع بالا بوديم و ميتوانستيم خسارت بگيريم و عراق را محكوم كنيم، ولي متاسفانه آن فرصت را از دست داديم.» [9]<br /><br />گرچه بنیصدر، این خاطره منتظری را مربوط به بار اول مسافرت سران هشت کشور مسلمان میداند که پیش از فتح خرمشهر انجام شده بود. [10]<br /><br />منتظری در جای دیگر درباره ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر میگوید:<br />«پس از فتح خرمشهر به دفتر ايشان پيغام دادم كه ارتش انگيزه ورود به خاك عراق را ندارد و به علاوه ما را متجاوز به حساب ميآورند و تجاوز از هر كه باشد محكوم است، پس بجاست مقدمات صلح فراهم گردد؛ اين در حالي بود كه كشورهاي عربي زياد بر صلح اصرار داشتند و حاضر بودند خسارتهاي ايران را تا اندازه اي جبران نمايند. پس از پيغام من، شنيدم برخي گفته بودند فلاني بوي دلار به مشامش خورده است.» [11]<br /></div><p align="center"><a href="http://www.irupload.ir/viewer.php?file=zbsub5zqo6qeli51akaz.jpg"><img alt="zbsub5zqo6qeli51akaz.jpg" src="http://www.irupload.ir/images/zbsub5zqo6qeli51akaz_thumb.jpg" border="0" /></a></p><span style="color:#ffffff;">.</span><br /><div align="justify">یاسر عرفات، رهبر فلسطینی ها، به پیش خمینی آمده بود و گفته بود: «به خدا فریبتان میدهند. نمیگذارند هیچوقت پای شما به بغداد برسد. همچنان که نمیگذارند صدام به تهران برسد. دنیا آنقدر بیحساب و کتاب نیست.» [12]<br /><br />عرفات از آن جلسه اینطور یاد میکند:<br />«پس از فتح خرمشهر به ديدن خميني رفتم و با خواندن نماز در پشت سر او به همراه رؤساي جمهور پاكستان، گينه و بنگلادش به طور تلويحي به او گفتم كه اينك تو امام اُمت اسلام هستي، و لازم است همچون يك رهبر وقائد رفتاركني و از ورود به خاك عراق بپرهيزي. خميني اما نگاهي تند به من كرد و گفت برويد خود را اصلاح كنيد تا بلكه در زمان آزادسازي قدس جايي هم به شما بدهيم.» [13]<br /><br />همچنین هاشمی رفسنجانی پس از ردکردن پذیرش خسارت 60 میلیاردی که قرار بود از سوی کشورهای نفتخیز منطقه به عنوان غرامت از طرف صدام به ایران داده شود [14] و بعد از فتح خرمشهر گفت:<br />«کدام بیانصافی پیدا میشود که امروز به جمهوری اسلامی بگوید ما متقاضی کیفر متجاوز و تنبیه صدام نباشیم؟ فردا اگر صدام در عراق بماند ما جواب این همه انسان فداکار عضوباخته را چه میتوانیم بدهیم؟ هیچ چیز جز سقوط صدام و ایجاد حکومت اسلامی در عراق نمیتواند به دل جانبازان و خانواده شهدا آرامش ببخشد. هر نوع عوض مادی را ما بگیریم باز هم قابل مقایسه با این خسارت عظیمی که ما دیدیم نیست.» [15]<br /><br />دو هفته پس از فتح خرمشهر، رئیس هیئت صلح کنفرانس اسلامی در 20 خرداد 61 از دو کشور ایران و عراق خواست که با توجه به حمله اسرائیل به لبنان جنگ را خاتمه دهند و نیروهای خود را برای دفع تجاوز اسرائیل به یک کشور مسلمان آماده سازند. صدام در تاریخ 20 خرداد 61 اعلامیهای صادر کرد و آمادگی عراق را برای عقب نشینی فوری نیروهای خود تا مرزهای بینالمللی شناخته شده در قرارداد 1975 الجزایر اعلام کرد. او اعلام داشت که عقب نشینی ظرف دو هفته به پایان خواهد رسید. برای حل اختلافات نیز مذاکره مستقیم یا ارجاع به سازمان کنفرانس اسلامی یا جنبش غیرمتعهدها یا شورای امنیت سازمان ملل پیشنهاد نمود. عراق در این موقع ضعیفترین موقعیت نظامی خود در سالهای پس از جنگ قرار داشت. [16] در 21 تیر 61 قطعنامه 512 شورای امنیت سازمان ملل متحد که خواستار آتشبس و عقبنشینی نیروها به مرزهای بینالمللی شده بود، به اتفاق آرا تصویب شد. عراق بلافاصله قطعنامه را پذیرفت و جمهوری اسلامی بلافاصله آن را رد کرد. [17]<br /><br />فردای آن روز در 23 تیر 61، سیاست تعرضی ایران با نخستین حمله تهاجمی به خاک عراق تحت نام عملیات رمضان شروع شد که با شکست مواجه گشت. این سیاست با 50 عملیات در خاک عراق [18]، تا 28 فروردین 67 ادامه یافت و دفاع مقدس بدل به حمله نامقدس شد. بنیصدر در طول ده ماه مدیریت جنگ در انسانیترین روش ممکن، نگذاشت حتا یک توپ به سمت شهرهای عراق شلیک شود. حال آنکه فرماندهان سپاه و در راس آنها هاشمی رفسنجانی فشار میآوردند [19] و اسلحههای سنگین میخواستند تا همانطور که صدام، شهرهای ایران را هدف میگیرد، ایران نیز مقابله به مثل و تلافی کند. پس از برکناری بنیصدر، با در اختیار گرفتن سلاحهای سنگین، توپها را به سمت شهرها و منازل مسکونی بصره نشانه رفتند و جنایتی بر جنایتها افزودند. [20] نتایج فاجعه بار ادامه دادن جنگ چنان است که انتظار نمیرود ایران تا سده جدید شمسی از زیر بار تبعات آن کمر راست کند.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><p align="center"><a href="http://www.irupload.ir/viewer.php?file=1cv9fgrlxr187zvpse7r.jpg"><img alt="1cv9fgrlxr187zvpse7r.jpg" src="http://www.irupload.ir/images/1cv9fgrlxr187zvpse7r_thumb.jpg" border="0" /></a></p><span style="color:#ffffff;">.</span><br /><div align="justify">بر طبق آمار دولتی در جنگی که دو سال بیشتر از زمان جنگ جهانی دوم و چهار سال بیشتر از زمان جنگ جهانی اول طول کشید، 217 هزار کشته [21] ، حدود 378 هزار معلول [22] حدود 100 هزار مصدوم شیمیایی [23]، چهار میلیون هکتار زمین آلوده به مین [24]، حدود 16 میلیون مین خنثا نشده [25] و 1000 میلیارد دلار خسارت مادی [26] برجای ماند. گرچه این آمارهای رسمی است و طبق عرف، بازگوکننده کف حداقلی کشتهها و خسارات؛ حال آنکه طبق بیانیه سازمان ملل، میزان خسارات مستقیم وارده به ایران، 97.2 میلیارد دلار و خسارات غیرمستقیم، 34535 میلیارد دلار برآورد شده است. [27] با توجه به اینکه تعداد بسیار زیادی از سربازان ایرانی پس از فتح خرمشهر در بصره و فاو و خاک عراق کشته شدند و در کارون، دجله و فرات غرق شدند، تعداد کشتههای جنگ به نظر میرسد به مراتب بیش از رقم اعلام شده باشد. آنها که پیکرشان هیچگاه پیدا نشد و اکنون نیز در قعر کانالها و مناطق عملیاتی در خاک عراق مدفون و بینشانند. تنها در عملیات کربلای 5 که به منظور اشغال ابوالخصیب در شرق بصره و در خاک عراق انجام شد، بنا برگفته مقامات جنگ، سپاه ایران متحمل 30 هزار کشته گشت. [28] بر طبق آمار بنیاد شهید رجایی، تعداد کشتههای ایران در طول جنگ هشت ساله، حدودن معادل یک میلیون نفر است. به این آمارها، باید پول خرید اسلحههای قاچاق و غیرقاچاق در بازارهای قانونی و غیرقانونی در طول این شش سال، اختناق و استبداد، ضربههای شدید به معنویت و کانون خانواده در اجتماع و فروپاشی دهشتناک اقتصاد کشوررا نیز اضافه کرد.<br /><br /><span style="color:#660000;">[1]- آمار کشتهشدگان ارتش تا زمان فتح خرمشهر، 30 هزار و پس از آن 18 هزار بوده است. در کل ارتش 48 هزار کشته داشته است. (نقل از علی شهبازی، فرمانده کل ستاد ارتش، اطلاعات، 29 فروردین 79)<br /><br />[2]- روزنامه جمهوري اسلامي، 31 خرداد 1361<br /><br />[3]- روزنامه انقلاب اسلامی، 19 اردیبهشت 60<br /><br />[4]- جنگ تحمیلی، انتشارات دفتر نمایندگی سازمان تبلیغات اسلامی، اردیبهشت 63، ص122<br /><br />[5]- نشریه پر، شماره 170، بهمن 78<br /><br />[6]- سخنرانی خمینی، 4 فروردین 1365<br /><br />[7]- پیام خطاب به زائران حج، 7 مرداد 1366<br /><br />[8]- اعضای این هیات عبارت بودند از: احمد سکوتوره، رئیسجمهور گینه؛ یاسر عرفات، رئیس کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین؛ حاج داوود، رئیسجمهور گامبیا؛ ضیاالرحمن، رئیسجمهور بنگلادش؛ ضیاالحق، رئیسجمهور پاکستان،حبیب شطی، دبیرکل سازمان کنفرانس اسلام؛ بولنت الودسو نخستوزیر ترکیه؛ تنکو احمد وزیر امورخارجه مالزی و مصطفی نیاس وزیرامور خارجه سنگال.<br /><br />[9]- خاطرات آیتالله منتظری،ج1، صص589-591. در نامهای که بعدها مهدی کروبی، حمید روحانی و جمارانی در حمله به آیتالله منتظری مینویسند، قید میکنند: «شما در سخنرانيهاي خود روي اين نكته بارها تاكيد داريد كه برخي از شعارهايي كه داديم غلط بوده، تند روي بود، موجب رميدن افكار جهاني شد! حتا در ديدار با هيئت فلسطيني سفارش كرديد كه اشتباهي را كه ما مرتكب شديم شما تكرار نكنيد، شعار نابودي اسرائيل را سر ندهيد.» (خاطرات آیت الله منتظری، جلد دوم، پیوستها، نامه 29 بهمن 67، ص1257)<br /><br />[10]- تحشیه دکتر بنیصدر بر نسخه دستنویس کتاب<br /><br />[11]- خاطرات آیتالله منتظری، ج1، صص 667-668<br /><br />[12]- نقل از درس تجربه، ص 147<br /><br />[13]- تبديل پيروزي به شكست"، كيهان لندن، شماره 25 تا 31 فروردين 1384<br /><br />[14]- عبور از بحران، ص500<br /><br />[15]- روزنامه اطلاعات، 14 / 10 / 61 و اینچنین رفسنجانی مفتخرانه از عملیاتها در عراق میگوید: «ما جزیره مجنون و هور (در داخل عراق) را که هدف نظامی بود گرفتیم. میخواستیم خود را به جاده بصره به عراق وصل کنیم... بعد ازعملیات والفجر مقدماتی، من فرماندهی جنگ را به طور رسمی پذیرفتم... از ماروت و جومان مصطفی عبور کرده وبیش از صد کیلومتر در خاک عراق پیش رفته بودیم. به کرکوک نزدیک میشدیم و امکان حمله به کرکوک از طریق کردستان برای ما به وجود آمده بود... در عملیات کربلای 5 ما به پشت بصره رسیدیم. خیلی برای عراق خطرناک بود... عملیات کربلای 5 نشان داد ما میتوانیم پیشروی کنیم. بصره کاملن در آستانه سقوط قرار گرفته بود.» (هاشمی رفسنجانی، حقیقتها و مصلحتها، در گفتگو با مسعود سفیری، نشر نی،تهران 1378، صص91-94)<br /><br />[16]- تحقیقی درباره تاریخ انقلاب ایران، ناخدا حمید احمدی، ص941<br /><br />[17]- در خاطرات هاشمی رفسنجانی در روز 22 تیر 1361 در اینباره آمده است: «دیشب شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامهای صادر کرده و آتش بس خواسته است. نخست وزیر و وزیرخارجه هم آن را رد کردهاند.» (پس از بحران، خاطرات روز 22 تیر 1361،ص178)<br /><br />[18]- نزديك به ۵۰ عمليات کاملن ناموفق و بی هدف در خاك عراق انجام شد كه از آن جمله مى توان به موارد زير اشاره كرد: والفجر دو در منطقه حاج عمران در 29 / 4 / 62، خيبر در هورالهويزه و جزاير مجنون در 3 / 12 / 62، كربلاى ۳ انهدام اسكله الاميه در خليج فارس 11 / 6 / 65، عمليات نامنظم فتح۳ در عمق ۳۰۰ كيلومترى خاك عراق در زاخو 24 / 8 / 65، كربلاى۵ در منطقه شلمچه 19 / 10 / 65، عمليات نامنظم فتح در عمق ۷۰ كيلومترى در منطقه رواندوز عراق ۲۲ / ۱۱ / ۶۵، كربلاى۷ در حاج عمران 12 / 12 / 65، كربلاى۱۰ در ماووت عراق 30 / 1/ 66، نصر۴ در استان سليمانيان 31 / 3 / 66، نصر۸ در ماووت عراق 29 / 8 / 66، والفجر۱۰ در منطقه حلبچه 25 / 12 / 66. (روزنامه شرق،ویژه نامه جنگ،۴ مهر ۱۳۸۴) هاشمی رفسنجانی نیز پس از این حملات ادعا کرد: «ما فقط دفاع کردیم... از آنچه بدست آوردیم، راضی هستیم.» (خبرگزاری مهر، 2 / 7 / 85)<br /><br />[19]- هاشمی در خاطرات 8 فروردین 60 مینویسد: «... از امام خواستم که به مسئولیت فرماندهی کل قوا، توجه بیشتری بفرمایند و از عدم تحرک در جبههها شکایت کردم و اینکه به ارتش در آبادان، توپ 175 داده نمیشود که بتوانند حمله به شهرها را تلافی کنند.» (عبور از بحران، ص41)<br /><br />[20]- «آقایان جمی و طرفی هم آمدند. قرار شد موقتن توپها شهر بصره را نکوبند.» (عبور از بحران، هاشمی رفسنجانی، خاطرات 28 بهمن60، ص482)<br /><br />[21]- ویژه نامه هفته دفاع مقدس، روزنامه ایران، 31 / 6 / 1382. این در حالی است که سرلشگر رحیم صفوی سخن از 213 هزار شهید به میان میآورد (کیهان، 12 تیر 79). «عباس خامه يار» اما خبر از تدوین فرهنگ زندگینامه 219 هزار شهید داد. (جمهوری اسلامی، 15 شهریور 1384) همچنین ر.ک به آمار عمادالدین باقی در مقاله جامعه شناسی جنگ، ویژه نامه جنگ، شرق، 4 مهر 1384. در یک نگاه آماری پیرامون شهدای ایران در طول جنگ، از نظر تحصیلات 80668 نفر تا مقطع ابتدایی و کمتر، 55677 نفر تا مقطع راهنمایی، 66334 تن تا مقطع متوسطه، 8061 نفر دارای تحصیلات دانشگاهی و 3117 تحصیلات حوزوی داشتند. (ویژه نامه هفته دفاع مقدس، روزنامه ایران، 31 / 6 / 1382)<br /><br />[22]- دقیقن 378540 جانباز که از این تعداد 167898 تن بالای 25 درصد و 210642 تن کمتر از 25 درصد جانبازی داشتهاند. (ویژه نامه هفته دفاع مقدس، روزنامه ایران، 31 / 6 / 1382)<br /><br />[23]- مصاحبه با محمد باقر نيكخواه مسؤول واحد« ش.م.ر» سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، روزنامه قدس، 4 مهر 1385<br /><br />[24]- اعتماد ملی، 1 / 7 / 85، همچنین روزنامه ایران،26 / 2 / 1385. «استانهاى ايلام با مساحت يك ميليون و ۷۰۰ هزار هكتار، خوزستان با مساحت يك ميليون و ۳۸۰ هزار هكتار، استان كرمانشاه با مساحت ۶۹۱ هزار هكتار، آذربايجان غربى با مساحت ۵۹ هزار هكتار و كردستان با مساحتى به وسعت يك هزار و ۴۸۰هكتار، بنا به تحقيق انجمن حمايت از مصدومين مين ايران به ترتيب آلوده ترين نقاط ايران از اين منظر به حساب مى آيند.» (روزنامه ایران، 26 / 2 / 1385)<br /><br />[25]- «وجود 16 ميليون مين در ايران، شامل يك چهارم كل مينهاي خنثي نشده در سرتاسر جهان است.» (ماهنامه گزارش، شماره 166، مرداد 84.) «ايران با داشتن 16 میلیون مین خنثی نشده، همچنان در ميان بيش از ۸۰ كشور جهان بعد از مصر مقام دوم جهان را دارد. طبق اعلام مركز اطلاعات ملل متحد در ايران تخمين زده شده كه سالانه بيش از ۱۵ تا ۲۰ هزار نفر كشته و مجروحين جديد به واسطه بقاياى اينگونه مواد منفجره هستند كه بيش از ۸۰ درصد از اين قربانيان را غيرنظاميان تشكيل مى دهند.» (روزنامه ایران، 26 / 2 / 85) «حدود 16 میلیون مین عمل نکرده و 4 میلیون هکتار آلوده به مین هر روز جان و اعضای 222 نفر را میگیرند.» (اعتماد ملی، 1 / 7 / 85)<br /><br />[26]- نقل از رفسنجانی، کیهان هوایی،12 مهر 1370.<br /><br />[27]- گزارش شماره 36822S/ مورخ سیویكم ژوئیه 1991. دبیر كل در گزارش صد و نود و یك صفحهای خود به شورای امنیت در بیست و چهارم دسامبر 1991، این موضوع را به اطلاع اعضای شورا رساند.<br /><br />[28]- مصاحبه بهزاد نبوی با روزنامه همبستگی، نقل از خبرگزاری انتخاب، 17 آبان 1385</span><br /><br /><em><span style="color:#ff6666;">بن مايه:</span></em> <a href="http://www.box.net/shared/rkc4biugpb"><strong>كتاب ايستاده بر آرمان</strong></a><br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div>Arashhttp://www.blogger.com/profile/10630664041516455012noreply@blogger.com3tag:blogger.com,1999:blog-2738975866196891047.post-42290302895743549622010-05-22T10:24:00.003+04:302010-05-22T11:18:05.501+04:30ماجراي فرار با ميگ-25<div align="center"><span style="color:#ffffff;">.<br /></span><strong><span style="font-size:130%;color:#ff0000;">Viktor Belenko</span></strong><br /></div><div align="justify">ويكتور ايوانويچ بلنكو (Viktor Ivanovich Belenko يا در زبان روسي: Виктор Иванович Беленко) متولد 15 فوريه 1947، هوانورد روسی ساکن ایالات متحده است. بلنكو، خلبان گردان 513 ام نيروي دفاع هوايي اتحاد شوروي بود كه پايگاه آنها واقع در شهر Chuguyevka واقع در جمهوري Primorsky Krai واقع شده بود.<br /></div><p align="center"><a href="http://img6.img98.com/out.php/i60204_ViktorIvanovichBelenko.jpg" target="_blank"><img alt="Free Image Hosting At img98" src="http://img6.img98.com/out.php/t60204_ViktorIvanovichBelenko.jpg" /></a></p><div align="justify"><br /></div><div align="justify">اما موضوعي كه باعث جهاني شدن نام وي گردید، به تاريخ ششم سپتامبر 1976 و در جريان فرار موفقيت آميز وي به غرب به وقوع پيوست. وي در اين روز، با يك فروند ميگ25 فاكسبت در جزيرهء هوكايدو ژاپن فرود آمد. اين نخستین باري بود كه كارشناسان غربي، از نزديك فاکس بت را مشاهده كرده و مورد بررسي قرار دادند و بسياري از رازهاي ميگ25 را آشكار ساختند و البته بسيار نیز متعجب شدند.<br /></div><p align="center"><a href="http://img6.img98.com/out.php/i60205_bU2353uRD.jpg" target="_blank"><img alt="Free Image Hosting At img98" src="http://img6.img98.com/out.php/t60205_bU2353uRD.jpg" /></a></p><div align="justify"><br /></div><div align="justify">به دستور پرزيدنت جرالد فورد، به بلنكو پناهندگي سياسي و مقرري ماهيانه اعطا شد و در سايهء اين پناهندگي، وي زندگي بسيار آسوده ای را در ايالات متحده سپري نمود. ايالات متحده به مدت 5 ماه وي را مورد پرسش و بازجويي قرار داد و پس از آن، وي سالهاي بعد را به عنوان مشاور به استخدام آمریکایی ها درآمد. هواپيماي ميگ25 وي قطعه قطعه شد و مورد بازرسي دقيق قرار گرفت؛ اما به دليل خشم شديد مقامات شوروي، اين قطعات در سه محموله بستهبندي شده و به شوروي ارسال گشتند.<br /></div><p align="center"><a href="http://img6.img98.com/out.php/i60206_1GFHm8.jpg" target="_blank"><img alt="Free Image Hosting At img98" src="http://img6.img98.com/out.php/t60206_1GFHm8.jpg" /></a></p><div align="center"><strong><span style="color:#660000;">هواپیمای C-5 Galaxy جنگنده میگ25 را از ژاپن به مقصد مسکو بارگیری می کند<br /></span></strong></div><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="justify">بلنكو به همراه خود، كتابچهء راهنماي خلباني به وسيلهء فاكسبت را آورده بود. وي با اين كار، انتظار داشت خلبانان آمريكايي بهتر بتوانند اين هواپيما را مورد ارزيابي و سنجش قرار دهند. با اين حال، مقامات دولت ژاپن، به آمريكاييها تنها اجازهء آزمايشات زميني و تست رادار و موتورها را دادند. (هواپيما، پرواز داده نشد) کارشناسان آمریکایی با دیدن لامپهای خلاء به جای ترانزیستور در رادار و سیستمهای آویونیک فاکس بت، به ناتوانی شدید روسها در زمینه الکترونیک پی بردند.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="center"><a href="http://img6.img98.com/out.php/i60207_gwtw07.jpg" target="_blank"><img alt="Free Image Hosting At img98" src="http://img6.img98.com/out.php/t60207_gwtw07.jpg" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">خدای من ! نگاه کنید چه ساخته اند! این حرامزاده ها مگر ترانزیستور ندارند؟ آنها هنوز از لامپهای خلاء استفاده می کنند. این موتورها هیولا هستند! هر کدام به یک پلایشگاه نیاز دارند! به پرچ و جوشها نگاه کنید! چیزی که یک خلبان هرگز نمی تواتند متوجه آنها شود. این هیولا یک هواپیما نیست، یک موشک است! آنها از آلومینیوم استفاده کرده اند؛ چرا به فکر خودمان نرسید؟!<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div></span></strong><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span>بلنكو، تنها خلبان فراري از شوروي محسوب نميشد كه بدين طريق از شوروي يا كشورهاي بلوك شرق، فرار ميكرد. به تاريخ مارس و مي 1953، دو خلبان لهستاني، با هدايت دو فروند MiG-15 به دانمارك فرار كردند. همچنين بين سالهاي 1985 تا 1987، برخي هليكوپترهاي شوروي كه در افغانستان مشغول عمليات بودند، به پاكستان فرار كردند. در 20 مي 1989، خلبانی روسی، سروان «الكساندر ژويف» (Alexander Zuyev) با يك فروند MiG-29 به شهر ترابوزان در تركيه فرار كرد.<br /><br /><em><span style="color:#ff6666;">ادامه دارد.</span></em><br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div>Arashhttp://www.blogger.com/profile/10630664041516455012noreply@blogger.com2tag:blogger.com,1999:blog-2738975866196891047.post-32212315159024714502010-05-18T11:13:00.003+04:302010-05-18T19:58:32.518+04:30شكار فاكس بت (3)<div align="center"><span style="color:#ffffff;">.<br /></span>قسمت نخست این نوشتار را در <a href="http://iiaf5.blogspot.com/2010/05/blog-post.html"><strong>اینجا</strong></a> بخوانید.<br />قسمت دوم این نوشتار را در <a href="http://iiaf5.blogspot.com/2010/05/2.html"><strong>اینجا</strong></a> بخوانید.<br /></div><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="justify">در اواخر دهه 1970، فاكس بت هاي شوروي، از طريق درياي خزر به حريم هوايي ايران تجاوز كرده و در ارتفاع 65000 فوت و سرعت 2.5 ماخ از پايگاه هوايي خاتمي در نزديكي اصفهان كه به تازگي محل استقرار جنگندههاي تازه وارد اف-14 تامكت شده بود، عكسبرداري ميكردند. اين پروازهاي تجاوزگرانه روسها با عملياتي شدن جنگندههاي شكاري تامكت كه به موشكهاي دوربرد و كشنده فونيكس مجهز بودند، پايان پذيرفت؛ موشكهاي ساخت هيوز فونيكس به راحتي ميتوانستند فاکس بت های شوروي را هدف قرار دهند.<br /><span style="color:#ffffff;">.<br /></div></span><a href="http://www.aviapedia.com/files/fighters/Mig-25/Mig-25-Foxbat_2.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 360px; CURSOR: hand; HEIGHT: 270px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.aviapedia.com/files/fighters/Mig-25/Mig-25-Foxbat_2.jpg" border="0" /> <p align="justify"></a><span style="color:#ffffff;">.<br /></span>نامه فوق محرنامه زير، نشاندهنده نتيجه عملياتهاي جاسوسي – عكسبرداري روسها به وسيله ميگ-25 از ایران ميباشد و بر اساس گزارشي از مجموعه داده هاي موجود در بايگاني دفتر وابسته دفاعي ايالات متحده بدست آمده است.<br /><br /><strong><span style="color:#663300;">از: دفتر فرمانده نيروي هوايي شاهنشاهي ايران<br />به: رياست ستاد، نيروي هوايي ايالات متحده، واشنگتن<br />ژنرال آلن عزيز<br />من اخيرن از طريق اخبار اطلاعاتي خاص آگاه شدم كه ممكن است وضعيت دفاع ملي و تهديد در قبال ايران به طور قابل توجهي تغيير كند. در خلال بازديد اخير من از عراق و در ملاقاتهايي كه با سرتيپ حميد شعبان التكريتي، فرمانده نيروي هوايي عراق داشتم، به من شواهدي ارائه شد كه نيروي هوايي عراق داراي اخبار اطلاعاتي راجع به نيروي هوايي شاهنشاهي است كه فقط ممكن است از طريق پوشش عكسبرداري هوايي تهيه شده باشند. سرتيپ حميد شعبان التكريتي قادر بود جزئيات نوسازيها و كوششهاي ساختماني ما در پايگاه هوايي خاتمي را در مركز ايران، تشريح نمايد. نظريات وي راجع به پيشرفتهاي ما در هر مورد بسيار با جزئيات، دقيق، درست و مطابق روز بود. به نحو قابل دركي، من ديدارها با سرتيپ حميد شعبان التكريتي را به پايان رساندم در حالي كه بسيار آشفته خاطر بودم كه محتملترين رقيب (دشمن) نظامي ايران در حال مجهز شدن با اطلاعاتي است كه جزئيات تلاشهاي دفاعي كاملن حفاظت شده ما را تشريح مي كند. بدين سبب، من مايل خواهم بود امكان برقراري يك نامه تبادل اطلاعات كه متقابلن هم براي نيروي هوايي شاهنشاهي و هم نيروي هوايي ايالات متحده سودمند خواهد بود، را پيگيري نمايم. من معتقدم چنين برنامه اي براي دولتهاي ما فوق العاده با ارزش خواهد بود. براي مثال، من مطمئن هستم كه <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/ELINT#ELINT">اطلاعات ELINT</a> ناشي از <a href="http://iiaf5.blogspot.com/2010/01/project-ibex.html">پروژه IBEX</a> نيروي هوايي شاهنشاهي، همچنين پوشش شناسايي عكسبرداري هوايي تاكتيكي، در كيفيت و طبيعتي خواهد بود كه براي ايالات متحده، بسيار ارزشمند است. در عوض، من تصور مي كنم كه نيروي هوايي ايالات متحده مي تواند داده هاي اطلاعات چند منبعي آناليز شده در مورد عراق و افغانستان، از جمله پوشش عكسبرداري ماهواره اي را به نيروي هوايي شاهنشاهي ايران بدهد. در حالي كه تشخيص مي دهم كه هماهنگي لازم و اخذ مجوزها سخت و وقتگير خواهند بود، اضطرار در نياز، مرا ناگزير به درخواست سرعت بخشيدن به آن در حداكثر زمان ممكنه مي نمايد. عميقن از هرگونه مساعدتي كه شما بتوانيد به عمل آوريد، تشكر مي نمايم. من و ستادم منتظر دريافت هرگونه پاسخي هستيم.</span></strong><br /><a href="http://iiaf5.blogspot.com/2010/01/blog-post_14.html"><strong>ارتشبد ربيعي</strong></a><strong><br /></strong><br />عراق در طول جنگ ويرانگر هشت ساله با ايران، از فاكس بت هايش عمدتن براي عكسبرداري و شناسايي استفاده ميكرد. ليبي نيز همچون عراق، از فاكس بت ها براي عكسبرداري از كشورهاي چاد و تونس بهره ميبرد. فاكس بت هاي ليبايي از پايگاه هوايي «اوكبا بن نافي» به عمليات ميپرداختند.<br /><span style="color:#ffffff;">.<br /></span></p><a href="http://www.testpilot.ru/russia/mikoyan/mig/25/images/mig25_j4.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 470px; CURSOR: hand; HEIGHT: 267px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.testpilot.ru/russia/mikoyan/mig/25/images/mig25_j4.jpg" border="0" /> <p align="justify"></a><span style="color:#ffffff;">.<br /></span>افسانه فاكس بت، هنگامي كه خلبان ناراضي اتحاد شوروي، «ويكتور بلنكو» با جنگنده MiG-25P (گونه Foxbat-A) در فرودگاه Hakodate در ژاپن فرود آمد، به سرعت ناپديد ميشود. بررسيهايي كه از نزديك بر روي اين جنگنده انجام پذيرفت، آشكار ساخت از ديدگاه استانداردهاي غربي، هواپيمايي بسيار خام به شمار ميآيد؛ موتورهاي غول پيكر آن، تشنگي فراواني براي مصرف سوخت دارند و هواپیما از آويونيك بسيار ابتدايي بهرهمند است. اگرچه فاكس بت قادر بود به راحتي به سرعت 3 ماخ دست پيدا كند، اما مانورپذيري آن به ويژه در سرعتهاي بالا، بسيار ضعيف بود؛ و مهمتر اينكه موتورهاي توربوجت R-15BD ساخت تومانسكي آن، پس از چنين پرواز پرسرعتي، به نحوي آسيب ميديدند كه ميبايست تعويض گردند.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></p><a href="http://www.aviationtrivia.info/images/mig25.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 396px; CURSOR: hand; HEIGHT: 289px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.aviationtrivia.info/images/mig25.jpg" border="0" /> <p align="justify"></a><span style="color:#ffffff;">.<br /></span>در مي 1997 يك MiG-25RB نيروي هوايي هند، از فراز پاكستان عبور نمود. اين فاكس بت كه در ارتفاع 65000 فوتي و با سرعت زيرصوت وارد حريم هوايي پاكستان شده بود، توسط رادارهاي پاكستان كشف نشده و ناشناس باقي مانده بود. سپس با پرواز بر فراز تاسيسات استراتژيك پاكستان در نزديكي اسلام آباد و عكسبرداري از آنها، به سمت هند بازگشت. شايد بيني پاكستانيها و به ويژه نيروي هوايي آنان با چنين اقدامي به خاك ماليده شده باشد، اما خلبان فاكس بت، عكسبرداري تنها را كافي ندانسته و به هنگام بازگشت، توان موتورهاي هواپيما را به اندازهاي زياد نمود كه به سرعت 2 ماخ دست يابد و باعث گردد صداي مهيب شكستن ديوار صوتي در فضاي پاكستان طنين انداز شود. شماري از شكاري هاي F-16A نيروي هوايي پاكستان كه اسكرمبل (آماده درگيري) بودند، به هوا برخاستند اما زمان و توان كافي براي چنين رهگيري را نداشتند. در سال 1991، هند و پاكستان قرارداد عدم تجاوز به حريم هوايي يكديگر را امضا كردند، اما اين توافقنامه در برخي وقتها به دليل ديگر توافقات جهاني توسط يكي از طرفها شكسته ميشد و پس از اين بود كه آنها هر كاري مي خواستند مي كردند!<br /><br />امروزه دوران طلایی فاکس بت پایان پذیرفته و تنها حدود 15 فروند از نوع MiG-25RBSh (گونه Foxbat-D) در خدمت نیروی هوایی روسیه قرار دارد که آنها هم تنها برای عکسبرداری جاسوسی بکار گرفته می شوند و بر رویشان دوربینهای SLAR از نوع Shampol یا Ramrod نصب است. هندی ها در سال 2006، تمامی فاکس بت های خود را طی مراسم باشکوهی در دهلی نو از رده خارج کردند. شمار قابل توجهی از کاربران فاکس بت را کشورهای عرب متحد شوروی یعنی الجزایر، سوریه و عراق تشکیل می دادند که با توجه به کیفیت بسیار پایین سرویس دهی، تعمیرات و پشتیبانی قطعات یدکی این هواپیماها از سوی روسیه، کسی نمی داند چه تعداد از فاکس بت ها هنوز در خدمت این کشورها قرار دارند و آنچه گفته میشود، تنها بر پایه گمانه زنی می باشد. نیروی هوایی عراق نیز پس از حمله سال 2003 آمریکا و بریتانیا، از هم پاشید و معدود فاکس بت های سالم این کشور نیز پس از بیرون کشیدن از زیر خراوارها خاک، توسط هواپیماهای باربری غول پیکری C-5 Galaxy به ایالات متحده حمل شدند.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></p><a href="http://keeptonyblairforpm.files.wordpress.com/2008/10/mig02_iraq.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 385px; CURSOR: hand; HEIGHT: 289px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://keeptonyblairforpm.files.wordpress.com/2008/10/mig02_iraq.jpg" border="0" /> <p align="justify"></a><span style="color:#ffffff;">.</span><br />در جریان جنگ سال 2003 خلیج فارس، نیروی هوایی عراق برآن شد تا هواپیماهای با ارزش جنگی خود را پنهان کند که فاکس بت ها نیز از این جمله بودند. برای اینکار، عراقیها هواپیماهای خود را زیر صدها تن خاک پنهان نمودند. پس از سرنگونی صدام، شماری از هواپیماهای میگ-25 در محوطهء بیابانی گسترده پایگاه التقدم در 70 کیلومتری غرب بغداد از زیر خاک بیرون کشیده شدند؛ یک پایان بسیار غم انگیز برای این هواپیمايی افسانه ای.<br /><br />پس از فروپاشي شوروي در سال 1991، فاكس بت هايي كه در اختيار كشورهاي تازه استقلال يافته شوروي قرار داشتند، خدمتشان به پايان رسيد. از جمله اين كشورها مي توان به آذربايجان، بلاروس، قزاقستان و اوكراين اشاره كرد. پس از اينكه ويكتور بلنكو با ميگ-25 به غرب پناهنده شد و باعث گرديد از حساسيت مسائل امنيتي مربوط به اين هواپيما كاسته گردد، فاكس بت به طور گسترده به شماري از كشورهاي خارجي صادر شد. جنگنده هاي صادراتي ميگ-25 عمومن از گونه MiG-25PD بودند كه در آنها آويونيك ضعيفتري تعبيه گشته بود. در اين ميگها معمولن سامانه جستجوگر فروسرخ (IRST) به همراه نمونهء قديميتر رادار اسمرچ (Smerch) قرار داده ميشد. از اين ميگهاي صادراتي كه از گونه MiG-25PD بودند، در غرب با نام Foxbat-E ياد ميشد. به هر حال كاربران فاكس بت هاي صادراتي در ليست زير آورده شده اند. شمار هواپيماهاي ميگ-25 تحويل داده شده به آنها نامعلوم است و رقمهايي كه ميخوانيد، بر اساس گمانهزني ارائه شده اند.<br /><br />* الجزائر يكي از تخستين مشتريان ميگ-25 بوده است كه اولين سري فاكس بت هايش را در سال 1979 (برابر 1357) دريافت نموده است. گمان مي رود اين كشور 16 فروند جنگنده شكاري رهگير MiG-25PD و گونه دوسرنشينه MiG-25PU را به همراه 4 فروند گونه شناسايي MiG-25RB دريافت كرده باشد.<br /><br />* بلغارستان 3 فروند MiG-25RBT و يك فروند MiG-25RU را پيش از فروپاشي شوروي دريافت كرده است. بلغارها تنها كاربر اين نوع هواپيما در بين كشورهاي عضو پيمان ورشو بودند. يكي از هواپيماهاي MiG-25RBT در جريان حادثهاي از بين رفت و ديگر هواپيماها پس از گسست پيمان ورشو با 5 فروند ميگ-23 تعويض شدند.<br /><br />* همانطور كه پيشتر نوشتيم، در اوايل دهه 1970، هفت فروند ميگ شناسايي جاسوسي MiG-25R يا MiG-25RB در مصر با نام و نشان اين كشور ولي توسط شوروي عملياتي شده بودند. اين هواپيماها هيچگاه به طور رسمي يا اجارهاي در اختيار نيروي هوايي مصر قرار نداشتند.<br /></p><p align="center"><a href="http://img5.img98.com/out.php/i55946_iafmig25r1.jpg" target="_blank"><img alt="Free Image Hosting At img98" src="http://img5.img98.com/out.php/t55946_iafmig25r1.jpg" /></a></p><p align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></p><p align="justify">* هند در اوايل دهه 1980، شمار 6 فروند ميگ شناسايي جاسوسي MiG-25RB را به همراه 2 فروند نمونه آموزشي MiG-25RU از شوروي دريافت كرد. اين ميگها در هند با نام Garuda شناخته شدند كه يك الهه باستانی هندو به شكل عقاب ميباشد. اين هواپيماها در بهار 2006 از رده خارج گشتند.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span> </p><p align="center"><a href="http://img5.img98.com/out.php/i55299_MIG25IRAQUIPILOTOSESCUADRON96PRE1991GRUPO2.jpg" target="_blank"><img alt="Free Image Hosting At img98" src="http://img5.img98.com/out.php/t55299_MIG25IRAQUIPILOTOSESCUADRON96PRE1991GRUPO2.jpg" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">گروهي از خلبانان فاكس بت اسكادران 96 ام نيروي هوايي عراق </span></strong></p><p align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span></p><p align="justify">* چنين انگاشته ميشود كه عراق چيزي در حدود 20 فروند جنگنده شكاري رهگير MiG-25PD و 8 فروند هواپيماي شناسايي MiG-25RB را در اوايل دهه 1980 دريافت كرده بود. عراق هواپيماهاي MiG-25RB را در چندين بمباران هوايي ارتفاع بالا و قابل توجه بر ضد اهداف متعلق به ايرانيان در طول جنگ هشت ساله به كار گرفت. بسياري از فاكس بت هاي عراقي در دوران جنگ سال 1991 خليج فارس بر روي زمين نابود شدند و دو فروندشان نيز در جريان نبرد هوايي به وسيلهء شكاريهاي اف-15 سرنگون گشتند. در تنها نبرد هوايي جنگ كه به سود عراق به پايان رسيد، در روز 20 ژانويه 1991 يك جنگنده MiG-25PD عراقي، يك جنگنده اف-18 را هدف قرار داد و سرنگون ساخت. در 25 دسامبر 1992، نيروهاي آمريكايي يك ميگ-25 ديگر عراقي را به وسيلهء يك جنگنده اف-16 سرنگون كردند و آن را به عنوان هديه كريسمس به صدام حسين پیشكش نمودند! شماری از میگهای25 عراقی، پس از تاخت و تاز ایالات متحده به عراق در بهار سال 2003، به همراه دسته ای دیگر از جنگندهها در حالی یافت شدند که زیر خاک پنهانشان کرده بودند.<br /><br />* لیبی حدود 30 فروند شکاری رهگیر MiG-25PD، پنج هواپیمای آموزشی MiG-25RU و پنج فروند هواپیمای شناسایی MiG-25RB را توانست در اختیار بگیرد.<br /><br />* سوریه 30 فروند شکاری رهگیر MiG-25PD را به همراه 5 فروند هواپیمای آموزشی MiG-25PU و 8 فروند هواپیمای شناسایی MiG-25RB را در اختیار داشت. در جریان درگیری هوایی 13 فوریه 1981، دو جنگنده اف-15 اسرائیل با دو میگ-25 سوری درگیر شدند که هر طرف یک جنگنده را از دست داد.<br /><br />* درمجموع چیزی حدود 1190 فروند میگ-25 از تمامی گونه ها مابین سالهای 1969 تا 1984 ساخته شدند که به این تعداد، باید چند پیش نمونه آزمایشی این هواپیما را که در کارخانه Gorkiy (ماکسیم گورکی = نویسنده کمونیست) ساخته شدند، افزود. دقیقن مشخص نشده که چه تعداد میگ-25 هنوز در سرویس هستند، اگرچه آنهایی هم که در خدمت باشند، زمان چندان درازی از زندگی خدمتیشان باقی نمانده است.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">از دست رفتگان (توسط اسرائیل)</span></strong><br />13 فوریه 1981، یک فروند Foxbat-B نیروی هوایی سوریه بر فراز لبنان توسط یک جنگنده F-15A اسرائیلی به خلبانی بنیامین زينکر (Benyamin Zinker) سرنگون شد.<br /><br />29 جولای 1981، یک فروند Foxbat-B نیروی هوایی سوریه بر فراز لبنان توسط یک جنگنده F-15A اسرائیلی به خلبانی شائول سیمون (Sha'ul Simon) سرنگون شد.<br /><br />7 جولای 1982، یک فروند Foxbat-B نیروی هوایی سوریه بر فراز دره بقاء توسط یک جنگنده F-15A اسرائیلی سرنگون شد.<br /><br />31 آگوست 1983، یک فروند Foxbat-B نیروی هوایی سوریه در نزدیکی نوار ساحلی لبنان در منطقه قونیه هدف یک موشک MIM-23 HAWK قرار گرفت و آسیب دید؛ سپس توسط یک جنگنده F-15C اسرائیلی به خلبانی شائول سیمون سرنگون شد.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">از دست رفتگان (توسط ایران)</span></strong><br />آوریل 1982: جنگندهء F-14A متعلق به اسكادران 84 ام، با یک موشک AIM-54A، جنگندهء MiG-25RB عراقی را سرنگون ميکند.<br /><br />16 سپتامبر 1982: جنگندهء F-14A متعلق به اسكادران 84 ام، به خلبانی سروان شهرام رستمی، با یک موشک AIM-54A، جنگندهء MiG-25RB عراقی را بر فراز آبهای خلیج فارس و در نزدیکی ترمینال نفتی خارک، در ارتفاع 55 هزار فوتی سرنگون ميکند.<br /><br />اول دسامبر 1982: جنگندهء F-14A متعلق به اسكادران 84 ام، به خلبانی سروان شهرام رستمی، با یک موشک AIM-54A، جنگندهء MiG-25RB عراقی را سرنگون ميکند.<br /><br />4 دسامبر 1982: جنگندهء F-14A متعلق به اسكادران 81 ام، به خلبانی سروان شهرام رستمی، با یک موشک AIM-54A، جنگندهء MiG-25PD عراقی را سرنگون ميکند.<br /><br />6 آگوست 1983: جنگندهء F-14A متعلق به اسكادران 73 ام مستقر در پایگاه یکم شکاری مهرآباد، با یک موشک AIM-54A، جنگندهء MiG-25RB عراقی را سرنگون ميکند.<br /><br />6 آگوست 1983: جنگندهء F-5E متعلق به پایگاه دوم شکاری تبریز، به خلبانی سروان یدالله جوادپور، با یک موشک سایدوایندر، جنگندهء MiG-25RB عراقی را سرنگون ميکند.<br /></p><p align="center"><a href="http://img5.img98.com/out.php/i55312_image1241.jpg" target="_blank"><img alt="Free Image Hosting At img98" src="http://img5.img98.com/out.php/t55312_image1241.jpg" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">یدالله جواد پور (تکخال F-5E در جنگ ویرانگر هشت ساله با عراق)<br /></span></strong><span style="color:#ffffff;">.</span></p><p align="justify">15 فوریه 1986: جنگندهء F-14A متعلق به اسكادران 73 ام مستقر در پایگاه یکم شکاری مهرآباد، با یک موشک AIM-54A، جنگندهء MiG-25RB عراقی را سرنگون ميکند. (احتمالن هواپیمای سرهنگ محمد ریان، تکخال میگ25 در جهان)<br /><br />3 جولای 1986: جنگندهء F-5E متعلق به پایگاه دوم شکاری تبریز، به خلبانی سروان مجید شعبانی، با آتش مسلسل، جنگندهء MiG-25PD عراقی را سرنگون ميکند.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></p><p align="center"><a href="http://img5.img98.com/out.php/i55313_saffn83p27medium.jpg" target="_blank"><img alt="Free Image Hosting At img98" src="http://img5.img98.com/out.php/t55313_saffn83p27medium.jpg" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">مجید شعبانی (نفر سمت راست)<br /></p></span></strong><p align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br />3 سپتامبر 1986: جنگندهء F-14A متعلق به پایگاه هشتم شکاری خاتمی (اصفهان)، با یک موشک AIM-54A، جنگندهء MiG-25RB عراقی را سرنگون ميکند.<br /><br />17 نوامبر 1986: جنگندهء F-14A متعلق به اسكادران 73 ام مستقر در پایگاه یکم شکاری مهرآباد، با یک موشک AIM-54A، جنگندهء بسیار پیشرفته و جنگ الکترونیک MiG-25BM عراقی را که توسط خلبان روس پرواز میکرد در ارتفاع 67 هزار فوتی سرنگون ميکند.<br /><br />11 نوامبر 1987: جنگندهء F-14A متعلق به اسكادران 73 ام مستقر در پایگاه یکم شکاری مهرآباد، با یک موشک AIM-54A، جنگندهء بسیار پیشرفته و جنگ الکترونیک MiG-25BM عراقی را که توسط خلبان روس پرواز میکرد در ارتفاع بسیار بالا هدف قرار داده و سرنگون ميکند.<br /><br />19 مارس 1988: جنگندهء F-14A متعلق به اسكادران 82 ام مستقر در پایگاه ششم شکاری بوشهر، با یک موشک AIM-54A، هواپیمای جاسوسی MiG-25RBS عراقی را سرنگون ميکند.<br /><br />در طول جنگ ويرانگر هشت سالهء ايران و عراق، تعدادي از ميگهاي25 عراقي نيز توسط پدافند زميني سرنگون گشتند كه از جملهء آنها ميتوان به هدف قرار گرفتن MiG-25RB عراقي در بهمن 1365 در ارتفاع 67 هزار فوتي در اصفهان توسط سيستم دفاع موشكي HQ-2 و سرنگونی يك ميگ25 ديگر در اواخر جنگ، در منطقهء مسجد سليمان توسط پدافند موشكي HAWK اشاره نمود.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">پيوندها:</span></strong><br /><a href="http://vayu-sena.tripod.com/other-1997mig25-1.html"><strong>ماجراي شكستن ديوار صوتي بر فراز اسلام آباد توسط فاكس بت هندي</strong></a><br /><a href="http://www.indiapicks.com/stamps/Gallery/1981-83/1053_IAF.jpg"><strong>تمبر يادبود پنجاهمين سالگرد تاسيس نيروي هوايي هند با عكسي از فاكس بت</strong></a><br /><span style="color:#ffffff;">.</span></p>Arashhttp://www.blogger.com/profile/10630664041516455012noreply@blogger.com1tag:blogger.com,1999:blog-2738975866196891047.post-33392073418502990982010-05-15T23:54:00.005+04:302010-05-17T21:44:53.923+04:30شکار فاکس بت (2)<div align="center"><span style="color:#ffffff;">.</span><br />قسمت نخست این نوشتار را در <a href="http://iiaf5.blogspot.com/2010/05/blog-post.html"><strong><span style="color:#3333ff;">اینجا</span></strong></a> بخوانید.<br /></div><p align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br />به دنبال تصمیم کنگره ایالات متحده در 31 جولای 1960 برای تخصیص بودجه جهت طراحی و ساخت بمب افکن سنگین، دوربرد، بلندپرواز و سه برابر سرعت صوت XB-70 Valkyrie، دولت شوروی ساخت یک شکاری رهگیر با توانایی پرواز در ارتفاع 70 تا 90 هزار فوت و سرعت 3 ماخ را در دستور کار خود قرار داد.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></p><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=li4cuw9w7qim02iuj2t.jpg"><img alt="li4cuw9w7qim02iuj2t.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/li4cuw9w7qim02iuj2t_thumb.jpg" border="0" /></a></p><span style="color:#ffffff;">.</span><br /><div align="justify">بدین ترتیب بود که جنگنده رویایی میگ-25 در پاسخ به تهدیدات آینده پا به عرصه وجود نهاد. جنگنده ای که پیش نمونه نخستین آن به نام Ye-266 در آپریل 1965 به راحتی قادر شد در اولین پروازش، به ارتفاع 80 هزار فوتی دست یافته و با سرعت سرسام آور 3.2 ماخ پرواز کند. تولید انبوه نخستین سری این جنگنده به نام Foxbat-A در سال 1969 آغاز شد و این هواپیما سرانجام در سال 1973 به طور رسمي وارد خدمت گردید.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><a href="http://www.spyflight.co.uk/images/JPGS/MiG-25%20Foxbat/MiG-25RBV%20Foxbat-B%20camera%20bay.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 300px; CURSOR: hand; HEIGHT: 234px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.spyflight.co.uk/images/JPGS%5CMiG-25%20Foxbat%5CMiG-25RBV%20Foxbat-B%20camera%20bay.jpg" border="0" /> <p align="justify"></a><span style="color:#ffffff;">.</span><br />خیلی زود برای شرکت میگ آشکار شد که فاکس بت 40 تنی، یک قالب بسیار مناسب برای هواپیمای شناسایی است و بنابراین گونه شناسایی – عکسبرداری بر اساس نوع دوسرنشینه جنگنده میگ-25 طراحی گردید و بین سالهای 1969 تا 1977، شمار 200 فروند از گونه شناسایی فاکس بت ساخته شد. گونه MiG-25RB، هواپیمای دومنظوره شناسایی – بمب افکن بود که قادر بود مهمات خود را از ارتفاع بسیار بالا و در سرعت مافوق صوت رهاسازد. بر اساس همین گونه بود که میگهای شناسایی MiG-25RBS، MiG-25RBSh و MiG-25RBV گسترش یافته و ساخته شدند. این دسته از میگهای شناسایی با نام Foxbat-B یاد میشوند که همگی مجهز به دوربین عکسبرداری SLAR هستند: یک دوربین عمودی و چهار دوربین اریب.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></p><p><a href="http://farm3.static.flickr.com/2560/3664666648_767d21457b.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 500px; CURSOR: hand; HEIGHT: 375px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://farm3.static.flickr.com/2560/3664666648_767d21457b.jpg" border="0" /></a> <span style="color:#ffffff;">.</span><br />نخستین گونه از فاکس بت که برای شناسایی سایتهای رادار ساخته شده بود، MiG-25RBK نام داشت و همراه با گونه ELINT فاكس بت (شنود و جمع آوری داده های الکترونیک) یعنی MiG-25RBF ساخته شد که از این دسته با نام Foxbat-D یاد میشود.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></p><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=tffhg0belmw2y51sngm.jpg"><img alt="tffhg0belmw2y51sngm.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/tffhg0belmw2y51sngm_thumb.jpg" border="0" /></a></p><p><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></p><p align="justify">در نخستین حضور خارجی، چهار فروند Foxbat-B همراه با خلبانان و تکنیسین های شوروی، به یگانهای کشورهای دوست: الجزایر و ویتنام پیوستند. اولین صادرات میگ-25 در سال 1982 امکان پذیر شد و هشت فروند Foxbat-B به هند فروخته شدند. آن طور که گزارش شد، میگهای هندی به وسیله اسکادران ویژه 106 ام مستقر در پایگاه هوایی «اوتار پرادش» جهت شناسایی و عکسبرداری اهدافی در پاکستان بکار گرفته شدند. همچنین در دهه 1980، میگهای شناسایی Foxbat-B به طور گسترده به عراق، سوریه و لیبی نیز واگذار گشتند.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></p><a href="http://home.pacbell.net/pfile/xplane/okb_tvkp/common/mig25_pilot_small.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 365px; CURSOR: hand; HEIGHT: 339px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://home.pacbell.net/pfile/xplane/okb_tvkp/common/mig25_pilot_small.jpg" border="0" /> <p align="justify"></a><span style="color:#ffffff;">.</span><br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">فاکس بت بر فراز صحرای سینا</span></strong><br />در مارچ 1971، قطعات جداگانه چهار میگ-25 توسط هواپیمای باربری آنتونف An-22 Cock در مصر پیاده شدند. همراه با این هواپیماها، خلبانان و تکنیسین های شوروی نیز آمده بودند. نخستین هواپیما به تاریخ 26 مارچ 1971 اسمبل گردید و از فرودگاهی در غرب قاهره به پرواز درآمد. در این پرواز آزمایشی که جریان آن دقیقن توسط سرویسهای امنیتی اسرائیل و ایالات متحده نظارت می شد، هواپیما به سرعت 3.2 ماخ در ارتفاع 63 هزار فوتی دست پیدا کرد. در دومین پرواز آزمایشی، هواپیما به ارتفاع 73 هزار فوت رسید و توانمندیهای بالای خود را در برابر جنگنده اسرائیلی اف-4 فانتوم به نمایش گذارد. در ابتدا گمان می رفت که فاکس بت ها هواپیماهای رهگیر هستند؛ زیرا در آن زمان، کسی از وجود Foxbat-B (فاکس بت شناسایی – جاسوسی) خبری نداشت.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></p><a href="http://www.spyflight.co.uk/images/jpgs/mig-25%20foxbat/mig-25%20overflight%20map.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 300px; CURSOR: hand; HEIGHT: 435px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.spyflight.co.uk/images/jpgs/mig-25%20foxbat/mig-25%20overflight%20map.jpg" border="0" /> <p align="justify"></a><span style="color:#ffffff;">.</span><br />به تاریخ 10 اکتبر 1971، دو فاکس بت، پروازی را در ارتفاع بسیار بالا و در قسمت پایین دریای مدیترانه صورت دادند و با سرعت 2.5 ماخ تا 17 مایلی سواحل اسرائیل پرواز کردند. در این هنگام، دو جنگنده اسرائیلی F-4E کوشش کردند فاکس بت ها را رهگیری کنند که ناکام ماندند. در 6 نوامبر 1971، یک فاکس بت با پرواز مستقیم به عمق صحرای سینا، باعث دستپاچگی نیروی هوایی اسرائیل گردید. این فاکس بت با سرعت 2.5 ماخ در ارتفاع 75 هزار فوت، اقدام به عکسبرداری از مواضع پدافندی ارتش اسرائیل در منطقه Mitla Pass نمود. اما این بار نیروی هوایی اسرائیل، انتظار ورود فاکس بت ها را داشت و دو جنگنده سبک شده F-4E با موشکهای اسپارو AIM-7E را برای پذیرایی از خفاشها آماده نگه داشته بود. میگ-25 در ارتفاع 76 هزار فوت و رو در رو توسط دو فانتوم اسرائیلی که با زاویه حمله بالا در ارتفاع 44 هزار فوت قرار داشتند، مورد حمله قرار گرفت. اما حملهء فانتومها سرانجامی نداشت، زیرا فیوزهای مجاورتی موشکهای AIM-7E از عهدۀ سرنگونی فاکس بت ای که با سرعت 3 ماخ به آنها نزدیک می شد را نداشتند و بدین جهت به هنگام ترکیدن، فاکس بت از محدودهء تاثیرگذاری آنها خارج شده بود. با این وجود، این درگیری هوایی در خلبان فاکس بت احساس ناخوشایندی را ایجاد میکرد، زیرا موشکی را که به سمتش می آمد، می دید.<br /><br /></p><p align="justify"><a href="http://www.spyflight.co.uk/images/jpgs/mig-25%20foxbat/mig-25b%20from%20below.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 300px; CURSOR: hand; HEIGHT: 210px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.spyflight.co.uk/images/jpgs/mig-25%20foxbat/mig-25b%20from%20below.jpg" border="0" /></a><br /><br />دومین پرواز عبوری در 10 مارچ 1972 انجام گرفت. این بار نیز دو فاکس بت با سرعت 2.5 ماخ و در ارتفاع 75 هزار فوت از فراز صحرای سینا گذر کردند و از پایگاههای هوایی اسرائیل به نام Refidim در نزدیکی «بیرقفقفا» (Bir Gafgafa) عکسبرداری نمودند. آخرین پرواز گذری از فراز صحرای سینا در 16 می 1972 صورت گرفت. در این پرواز، فاکس بت ها به سمت پایین صحرای سینا از «پورت سعید» تا «شرم الشیخ» پرواز کردند و از مواضع گوناگون پدافندی ارتش اسرائیل عکسبرداری نمودند. اما از آنجایی که این هواپیماها توسط تکنیسین های روس آماده پرواز شده و توسط خلبانان روس به پرواز درمی آمدند، سرانجام اعتراضهای پرزیدنت انور سادات مبنی بر اینکه روسها نه خلبانان مصری را برای پرواز با فاکس بت آموزش می دهند و نه حاضرند فاکس بت ها را به مصر بفروشند، فزونی گرفت. در جولای 1972، پرزیدنت سادات یک هفته به دولت شوروی وقت داد که یا هواپیماها را به مصر بفروشد، یا اینکه آنها را از مصر خارج کند. در 16 جولای 1972، فاکس بت ها به روسیه بازگشتند.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">شعله های جنگ یام کیپور</span></strong><br />اسرائيل هرگز باور نمىكرد كشورهايى كه ۶ سال قبل زير ضربات او له شدهاند، جسارت حملهء مجدد را به خود بدهند اما در ارتش اسرائيل نيز دو نابغه بزرگ نظامى بودند كه از اواخر سپتامبر 1973 مى دانستند توفان بزرگ در راه است. ژنرال موشه دايان طراح حملات جنگ شش روزه 1967 (وزير دفاع دولت گلداماير نخست وزير وقت اسرائيل) و نفر دوم ژنرال زرهى آريل شارون.<br /><br /><a href="http://i.dailymail.co.uk/i/pix/2008/05/08/article-1018604-03C00DEF0000044D-127_468x367.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 468px; CURSOR: hand; HEIGHT: 367px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://i.dailymail.co.uk/i/pix/2008/05/08/article-1018604-03C00DEF0000044D-127_468x367.jpg" border="0" /></a><br /><br />گزارشهای اين دو ژنرال ارشد اسرائيلي دربارهء نقل و انتقالات گستردهء مصر در جبهه غرب به جايى نرسيد اما آنها نيز طرحهاى خود را داشتند. ژنرال آريل شارون با علامتگذارى صحراى سينا، خود را براى روزى آماده كرد كه صحرا به تصرف مصريها درآيد و موشه دايان نيز نيروى هوايى را كاملن آماده نگه داشت تا هيچ هواپيمايى بر روى زمين غافلگير نشود حال آنكه برنامه مصريها و سوريها چيز ديگرى بود.</p><p></p><p></p><p align="justify">در ۲۲ اكتبر 1973، شمار نيروهاى اسرائيل در شمال مصر به ۲۰ هزار سرباز و ۵۰۰ تانك و نفربر زرهى رسيد اين در حالى بود كه عمدهء قواى مصر در صحرا مشغول بودند. در روز ۲۳ اكتبر اسرائيلىها با كنترل كامل محور سوئز – قاهره، به ۱۰۱ كيلومترى پايتخت مصر رسيدند! (در جبهه شمال نیز تا 40 کیلومتری دمشق پیشروی کرده بودند.) مصریها با آتش بس موافقت کردند و شعله های جنگ فروکش نمود. چهار فاکس بت به مصر بازگشتند و دو فروند از آنها، پروازهای شناسایی را بر فراز کانال سوئز آغاز نمودند. عکسهای هوایی آنها تایید کردند که تهدید اصلی برای سپاه سوم ارتش مصر، از ساحل غربی کانال سوئز، جایی که نیروهای ژنرال آریل شارون در آن موضع گرفته اند، می باشد. بدین ترتیب پرزیدنت سادات ناچار شد تا تن به آتش بس دهد.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></p><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiqG0GyrF5W9r24mVU758sK_roslj9kMVc5TB5OtIjjT9CcHEdBDZvHVg8SFowbTQ9Bny0awoO-RV6O1aYAOOHjUCmEGXPBB8_czelNkSA9tr0VZ2BPI85oG4KVBb05yBhthMz_cZ7w3yGT/s320/MiG-25R+Foxbat-B.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 320px; CURSOR: hand; HEIGHT: 304px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiqG0GyrF5W9r24mVU758sK_roslj9kMVc5TB5OtIjjT9CcHEdBDZvHVg8SFowbTQ9Bny0awoO-RV6O1aYAOOHjUCmEGXPBB8_czelNkSA9tr0VZ2BPI85oG4KVBb05yBhthMz_cZ7w3yGT/s320/MiG-25R+Foxbat-B.jpg" border="0" /> <p align="justify"></a><span style="color:#ffffff;">.</span><br />در سال 1974، شماری از فاکس بت ها در پایگاه هوایی غرب قاهره دوباره توسط خلبانان و خدمه زمینی شوروی عملیاتی شدند، اما تمرکز کاری آنها بیشتر بر روی فعالیتهای نیروی دریایی ایالات متحده در شرق مدیترانه قرار داشت. پرزیدنت سادات یکبار ادعا کرد که یک فاکس بت توانسته از فراز تل آویو عبور کند، اما چنین چیزی هیچگاه تایید نگردید. انور سادات همچنان از حضور نظامی شوروی در خاک مصر ناراضی بود، ضمن اینکه از نبود اجازه برای بکارگیری فاکس بت ها توسط خلبانان مصری همچنان گله داشت. سرانجام بین 12 تا 13 سپتامبر 1975، فاکس بت ها توسط هواپیماهای باربری An-22 Cock به روسیه بازگردانده شدند؛ روابط شوروی با مصر بسیار تیره گشت و ایالات متحده جای شوروی را در مصر پر نمود. پرزیدنت انور سادات، به جای خونریزی بیشتر، با بستن پیمان دوستی کمپ دیوید، صحرای سینا را بدست آورد.<br /><br />میگهای Foxbat-B پس از سردی روابط مصر و شوروی، از اواخر سال 1975 در سوریه استقرار یافتند و در ابتدا توسط خلبانان و تكنيسين هاي روس به پرواز درآمدند. به تاریخ 13 فوریه 1981، دو هواپیمای شناسایی RF-4E اسرائیلی برای انجام یک ماموریت شناسایی بر فراز لبنان، به ارتفاع بسیار بالا صعود کردند تا بدین وسیله، فاکس بت های سوری را جهت درگیری هوایی به سمت خود بکشانند. خيلي زود دو شكاري فاكس بت سوري پشت سر آنها اوج گرفتند. فانتومهاي اسرائيلي با وجود سرعت و ارتفاع بالايي كه داشتند، اقدام به رهاسازي فريبندههاي Chaff و پخش پارازيت از غلافهاي الكترونيكي هواپيماهايشان نمودند و رادار ميگها را از كار انداختند. هنگامي خلبانان سوري همچنان تلاش ميكردند هواپيماهاي اسرائيلي را شكار كنند، تله اسرائیلی ها كارگر ميافتد. دو جنگنده اسرائيلي F-15A كه توسط رادار پرنده E-2C Hawkeye و كنترلر رادار زميني مستقيمن به سمت فاكس بت هاي سوري هدايت ميشدند، موشكهاي اسپارو AIM-7F خود را به سمت ميگها شليك مينمايند. يكي از فاكس بت ها در آسمان متلاشي ميشود اما ديگري قادر به فرار ميگردد. ارتش اسرائيل چندين بار از چنين تلهاي استفاده ميكند و به تاريخ 29 جولاي 1981، فاكس بت سوري ديگري را سرنگون ميسازد. در 31 آگوست 1983، يك فاكس بت سوري پس از آنكه هدف موشك بهينه شده HAWK قرار گرفته و آسيب ميبيند، توسط يك F-15A شكار ميشود.<br /><br /><a href="http://www.aviapedia.com/files/fighters/Mig-25/Mig-25-Foxbat_3.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 360px; CURSOR: hand; HEIGHT: 270px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.aviapedia.com/files/fighters/Mig-25/Mig-25-Foxbat_3.jpg" border="0" /></a><br /><br /><em><span style="color:#ff6666;">ادامه دارد. </span></em><br /><span style="color:#ffffff;">.</span> </p>Arashhttp://www.blogger.com/profile/10630664041516455012noreply@blogger.com2tag:blogger.com,1999:blog-2738975866196891047.post-86655538797970883612010-05-15T15:23:00.002+04:302010-05-15T15:28:42.806+04:30به یاد پنج جوان پاک نهاد آریایی سفر کرده<div align="center"><br /><strong><span style="color:#cc0000;">بگو چگونه بنویسم یکی نه، پنج تن بودند<br />نه پنج، بلکه پنجاهان به خاطرات من بودند<br /><br />*<br /><br />بگو چگونه بنویسم که دار از درخت آمد<br />درخت آن درختانی که خود تبرشکن بودند<br /></span></strong><br /></div><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjR0vrzwsKPN_Q2gxsW6BmeL3X8rpiNobHK2eMWg-rU1FStGFRvbajIFklnFjp7pZPcuxv1erhVvlkNUul8uE_Qm5MUbo9oZUZXAtjM-dIWqLBapwf00b5rAng9d42FNDIisMl1wvCoqi49/s320/shirin-alamhooli.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 110px; CURSOR: hand; HEIGHT: 162px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjR0vrzwsKPN_Q2gxsW6BmeL3X8rpiNobHK2eMWg-rU1FStGFRvbajIFklnFjp7pZPcuxv1erhVvlkNUul8uE_Qm5MUbo9oZUZXAtjM-dIWqLBapwf00b5rAng9d42FNDIisMl1wvCoqi49/s320/shirin-alamhooli.jpg" border="0" /> <p align="center"></a><br /><br /><strong><span style="color:#cc0000;">*<br /><br />بشنویدشعری از <span style="color:#3333ff;">سیمین بهبهانی</span><br />بگو چگونه بنویسم که چوب دارها روزی<br />فشرده پای آزادی به فرق هر چمن بودند<br /><br />*<br /><br />نسیم در درختستان به شاخه ها چو می پیوست<br />پیام هاش دست افشان به سوی مرد و زن بودند<br /><br />*<br /><br />کنون سری به هر داری شکسته گردنی دارد<br />که روز و روزگارانی یلان تهمتن بودند<br /><br />*<br /><br />چه پای در هوا مانده چه لال و بی صدا مانده<br />معطل اند این سرها که دفتری سخن بودند<br /><br />*<br /><br /></span></p></strong><a href="http://darbaremasahelemelli.files.wordpress.com/2010/02/farzadkamangar01.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 285px; CURSOR: hand; HEIGHT: 339px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://darbaremasahelemelli.files.wordpress.com/2010/02/farzadkamangar01.jpg" border="0" /> <p align="center"></a><br /><br /><strong><span style="color:#cc0000;">مگر ببارد از ابری بر این جنازه ها اشکی<br />که مادران جدا مانده ز پاره های تن بودند<br /><br />*<br /><br />ز داوران بی ایمان چه جای شکوه ام کاینان<br />نه خصم ظلم و ظلمت ها که خصم ذوالمنن بودند<br /><br /></span></strong><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=pwf7383ijxj5axlc6m.jpg"><img alt="pwf7383ijxj5axlc6m.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/pwf7383ijxj5axlc6m_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><span style="color:#ffffff;">.</span></p><p align="right">پیوند: <a href="http://ladan2007-azad7.blogspot.com/2010/05/blog-post_12.html"><strong>پیام اعلاحضرت رضا پهلوی</strong></a></p><p align="right"><span style="color:#ffffff;">.</span></p>Arashhttp://www.blogger.com/profile/10630664041516455012noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-2738975866196891047.post-27261992993721746432010-05-10T20:15:00.006+04:302010-05-10T21:10:25.328+04:30عمليات اپرا (ماجرای بمباران رآکتور اتمی عراق)<div align="justify"><br />«<strong><span style="color:#ff0000;">اگر ما، تاسیسات هستهای عراق را نابود نكرده بوديم، آنها موفق ميشدند نخستین بمب اتمي خود را بر روي يكي از شهرهاي ايران آزمايش كنند.</span></strong>»</div><div align="left"><br /><span style="font-size:85%;color:#ff0000;"><strong><span style="color:#cc0000;">ازر وايزمن (رئيس جمهور پيشين اسرائيل - نقل از كتاب دقيقتان فوق بغداد)</span><br /></div></strong></span><div align="left"><span style="color:#ffffff;"><img class="gl_color_fg" alt="رنگ متن" src="http://www.blogger.com/img/blank.gif" border="0" />.</span></div><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=jtxjvstz3ms6zktuzzaw.jpg"><img alt="jtxjvstz3ms6zktuzzaw.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/jtxjvstz3ms6zktuzzaw_thumb.jpg" border="0" /></a></p><div align="left"><span style="color:#ffffff;">.<br /></span></div><div align="justify">در اواخر دههء 1970، عراق، يك رآكتور كلاس اوسيريس (Osiris class) را از فرانسه خريداري نمود. سازمان اطلاعات نظامي اسرائيل در گزارش خود اعلام كرد كه عراقيها قصد دارند از پلوتونيوم توليد شده، جهت پيشبرد سريعتر برنامهء ساخت سلاح هستهاي خود سود جويند. سرويس اطلاعاتي اسرائيل همچنين بر اين باور بود كه تابستان سال 1981 (برابر تابستان 1360)، آخرين بخت براي نابود كردن آن قبل از بارگذاري سوخت هستهاي ميباشد. به تاريخ 7 ژوئن 1981، يك اسكادران از جنگندههاي F-16A با اسكورت شكاريهاي F-15A، رآكتور اتمي اسيراك را به شدت بمباران كردند و به آن خسارات سنگين و غيرقابل جبراني وارد كردند.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">برنامه اتمي عراق</span></strong><br />عراقيها برنامهء اتمي خود را از دهه 1960 آغاز كرده بودند و در اواسط دههء 1970، از طريق دريافت رآكتور هستهاي، قصد داشتند آن را گسترش دهند. پس از اينكه متقاعد كردن فرانسويها براي ارسال رآكتور گرافيت-گاز توليد كنندهء پلوتونيم و بازفرآوري آن ناكام ماند، و همچنين درخواست از ايتاليا براي ارسال رآكتور نوع <span style="color:#ff0000;">Cirene</span> بينتيجه شد، عراقيها بر آن شدند تا از فرانسه، رآكتور تحقيقاتي نوع <span style="color:#ff0000;">Osiris</span> را به همراه لابراتوارهاي مربوطه خريداري نمايند. ساخت نيروگاه آب سبك 40 مگاواتي عراق، در سال 1979، در «مركز اتمي التواريث» در نزديكي بغداد، و اندكي پس از انقلاب نوامبر 1979 در ايران آغاز شد. فرانسويها به رآكتور، نام اوسيراك (<span style="color:#ff0000;">Osiraq</span>) دادند، كه برگرفته شده از نام كشور عراق و نام رآكتور اوسيريس بود؛ عراقيها، رآكتور را <span style="color:#ff0000;">تموز 1</span> ناميدند كه در تقويم عربي، بيانگر ماه به قدرت رسيدن حزب بعث در سال 1968 بود.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">واكنشهاي ديپلماتيك اسرائيل</span></strong><br />اسرائيليها در زمان دولت اسحاق رابين، از وجود برنامهء اتمي عراق آگاه شدند و نظارهگر دريافت رآكتور اتمي توسط عراق بودند كه ميتوانست منجر به توليد سلاح هستهاي و ايجاد يك تهديد جدي براي اين كشور باشد. عراقيها همواره اظهار ميكردند كه علاقهء آنها به انرژي هستهاي، صلحآميز است و آنها قرارداد منع گسترش سلاحهاي هستهاي (NPT) را امضاء كردهاند و فعاليت رآكتور آنها به طور كامل زير نظر آژانس بينالمللي انرژي اتمي (IAEA) قرار دارد؛ با اين حال، برنامههاي نظارتي آژانس، به اندازهء كافي نميتوانستند مانعي بر سر تحقيقات ساخت سلاح هستهاي ايجاد نمايند. وزير امور خارجهء وقت اسرائيل، موشه دايان، مذاكرات ديپلماتيك را با فرانسه، ايتاليا و ايالات متحده بر سر اين موضوع آغاز نمود. (اسرائيل ادعا ميكرد كه برخي بازرگانان يا شركتهاي ايتاليايي، به عنوان فروشندهء قطعات يا به عنوان شركتهاي پيمانكاري در برنامهء اتمي عراق دخالت دارند) اما اين مذاكرات شكست خوردند، زيرا اسرائيليها نتوانستند تضمينهاي كافي را براي متوقف ساختن برنامهء اتمي عراق، بدست آورند؛ ضمن اينكه موفق نشدند دولت <span style="color:#3333ff;">ژيسكار دستن</span> و <span style="color:#3333ff;">فرانسوا ميتران</span> در فرانسه را متقاعد به توقف كمك به برنامهء اتمي عراق نمايند.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">برنامهريزي عمليات جنگي</span></strong><br />فاصلهء بين پايگاههاي نظامي اسرائيل و رآكتور اتمي عراق، تا حد قابل توجهي دور بود (در حدود 1600 كيلومتر)، و اين بدان معنا بود كه نيروهاي نظامي عمل كننده، قادر به تجديد آماد نخواهند بود، ضمن اينكه ميبايست از ميان قلمرو كشورهاي اردن و عربستان سعودي عبور نمايند؛ به جز اينها، سازمان اطلاعات اسرائيل، اطلاعات دقيقي از وضعيت سيستمهاي دفاعي عراقيها در اختيار نداشت. پس از مشورتهاي فراوان، اسرائيليها تصميم گرفتند كه يك اسكادران با حداكثر سوخت قابل بارگذاري و حداكثر مهمات قابل نصب از جنگندههاي F-16A را آماده نمايند؛ ضمن اينكه يك گروه از شكاريهاي F-15A را به منظور پشتيباني و ايجاد پوشش هوايي اين اسكادران، همراه كنند. هدف عمليات نيز انهدام كامل مركز اتمي عراق، بدون نياز به سوختگيري مجدد، بود. اسرائيليها همچنين بر اين عقيده بودند كه انهدام كامل و اساسي رآكتور اتمي عراق، ميبايست قبل از سوختگيري آن به انجام رسد تا تأثيرات ناشي از انهدام رآكتور، به كمترين ميزان كاهش يابد. با توجه به اطلاعات رسيده مبني بر بارگيري كشتي حامل سوخت هستهاي از فرانسه به سمت عراق، كابينهء اسرائيل، به رياست مناخيم بگين، نخست وزير وقت اسرائيل، در جلسهاي، مجوز عمليات نظامي را صادر نمود.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">مرگهاي اسرارآميز</span></strong><br />بر اساس گزارش سري سرويس اطلاعاتي آمريكا (<a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Stratfor"><strong><span style="color:#3333ff;">Stratfor</span></strong></a>)، در طي ماههاي منتهي به سال 1981، كه منجر به حملهء هوايي اسرائيل به رآكتور اتمي اسيراك در عراق گرديد، در حاشيهء دستيابي به توليد پلوتونيوم جهت برنامهء ساخت سلاح هستهاي، حداقل سه تن از دانشمندان اتمي عراق، به طرز بسيار مشكوكي درگذشتند.<br /><br /><span style="color:#ff0000;"><strong>حمله</strong></span><br />عمليات اپرا ، با دقت هر چه تمام، جهت اجرا در روزي كه يكشنبه باشد طراحي شد تا از تلفات احتمالي خارجيان شاغل در مركز اتمي عراق، كاسته شود؛ ضمن اينكه ساعت بمباران، براي اواخر غروب در نظر گرفته شده بود تا امكان نجات خلبانان احتمالي ساقط شده براي تيم جستجو و نجات اسرائيل، در تمامي طول شب، وجود داشته باشد. يك اسكادران 8 فروند از جنگندههاي F-16A نيروي هوايي اسرائيل، كه هر كدام به دو بمب 2000 پوندي سقوط آزاد و تأخيري Mk 84 و تانكهاي سوخهت خارجي مجهز بودند، آماده شده بود. همچنين يك اسكادران 6 فروند از شكاريهاي F-15A نيز جهت ايجاد پوشش هوايي جنگندههاي F-16A در نظر گرفته شده بودند.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=m47t1c991szx95q8x9et.jpg"><img alt="m47t1c991szx95q8x9et.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/m47t1c991szx95q8x9et_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">يكي از جنگندههاي تاپ کاور F-15A شركت كننده در عمليات اپرا<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div></span></strong><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span>به تاريخ 7 ژوئن 1981، در ساعت 15:55 دقيقه به وقت محلي (برابر 12:55 به وقت گرينويچ)، عمليات آغاز شد. نيروهاي شركت كننده، از پايگاه هوايي اتزيون (Etzion) در صحراي نقب، 240 مايل پرواز بحثانگيز بر فراز كشورهاي اردن و عربستان سعودي را آغاز كردند. پس از طي 1000 كيلومتر، عمليات به دليل وجود تانكهاي سوخت خارجي جنگندههاي F-16A به مشكل برخورده بود. هواپيماها به دليل بارگذاري بيش از حد تانكهاي سوخت، دچار خستگي شده بودند و اين در زماني بود كه نيروهاي عمل كننده، هنوز در راه رسيدن به تأسيسات اوسيراك قرار داشتند. اين تانكها، پس از مصرف سوخت درونشان، بايد رها ميشدند، اما جنگندههاي F-16A كه با بمبهاي Mark-84 مسلح شده بودند، در صورت رهاسازي تانكهاي سوخت، اين امكان برايشان وجود داشت كه به يكي از جايگاههاي حمل بمب، برخورد نمايند.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=0kl0nefd1a86k6ymwuex.gif"><img alt="0kl0nefd1a86k6ymwuex.gif" src="http://www.privateimage.com/images/0kl0nefd1a86k6ymwuex_thumb.gif" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">محل رهاسازی تانکهای سوخت<br /></div></span></strong><div align="justify"><br />عمليات در شرائط بحراني قرار گرفته بود؛ اما رهاسازي مخازن سوخت بدون مشكل به انجام رسيد و جنگندههاي F-16A، تانكهاي خارجي سوخت خود را بر فراز صحراي عربستان رها نمودند. به محض ورود به حريم هوايي عراق، اسكادرانها تقسيم شدند: دو فروند از جنگندههاي F-15A آرايش اسكورت از فاصلهء نزديك را براي اسكادران F-16A را تشكيل دادند و مابقي جنگندههاي F-15A، در آسمان عراق، جهت گمراه نمودن يا در صورت نياز در دسترس بودن، پراكنده شدند.<br /><br />اسكادران تهاجمي، تا ارتفاع حدود 30 متري پائين آمد، تا از ديد رادار عراقيها در امان باشند. در ساعت 18:55 به وقت محلي (برابر 17:35 به وقت اسرائيل و 14:35 به وقت گرينويچ)، در فاصلهء حدود 20 كيلومتري تأسيسات اوسيراك، هواپيماهاي F-16 تا ارتفاع 2100 متري اوج گرفتند تا بتوانند با سرعت حدود 1100 كيلومتر بر ساعت، و با زاويهء 35 درجه، روي تأسيسات رآكتور، شيرجه روند.<br /><br />در فاصلهء حدود 1100 متري، 5 ثانيه مانده به هدف، جنگندههاي اف-16، بمبهاي Mk-84 را به صورت دوتايي رها كردند. طبق گزارش اسرائيل، تمامي 16 بمب به تأسيسات رآكتور اتمي عراق، اصابت نمودند، هرچند كه دو بمب نيز عمل نكردند. هنگامي كه آتشبارهاي ضدهوايي عراق اقدام به گشودن آتش كردند، اسكادران، به ارتفاع 12200 متري صعود كرده و در راه بازگشت به اسرائيل بود. آتشبارهاي ضدهوايي عراق، حالت دفاعي گرفته بودند و بسيار كند عمل ميكردند. به هرحال، آتشبارهاي ضدهوايي عراق، به هيچ وجه نتوانسته كوچكترين خسارتي به اسكادران حملهور، وارد كنند. به منظور دوري از برخورد با رهگيرهاي نيروي هوايي عراق، اسكادران به سرعت و در همان مسيري كه منتهي به اوسيراك شده بود، به اسرائيل بازگشت. تمامي اين 14 هواپيما، به هنگام رسيدن به آسمان اسرائيل، دچار كمبود شديد سوخت بودند.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=o7nz53jqxax5pfwule8.jpg"><img alt="o7nz53jqxax5pfwule8.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/o7nz53jqxax5pfwule8_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">سه تن از خلبانان اف16 هاي اسرائيل پس از انجام عمليات اپرا در غروب هفتم ژوئن 1981<br /></div></span></strong><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /><strong><span style="color:#ff0000;">نتيجه حمله</span></strong><br />راكتور اتمي عراق، مطابق برنامهريزي انجام شدهء عمليات اپرا به شدت آسيب ديد. یازده سرباز عراقي و يك كارشناس فرانسوي در جريان حمله كشته شدند. در آن زمان برخي تحليلگران ادعا كردند كه كارشناس برجستهء اتمي فرانسه، Damien Chaussepied، براي سازمان جاسوسي موساد (Mossad) كار ميكند و عهدهدار نصب چراغهاي راهنما در سايت اتمي عراق، جهت نشان دادن مركز به هواپيماهاي حملهور بوده است؛ اگرچه هيچ مدركي براي اين ادعا تاكنون ارائه نگشته است.<br /></div><div align="center"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=k96l8kewt4y771xkfw7.jpg"><img alt="k96l8kewt4y771xkfw7.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/k96l8kewt4y771xkfw7_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">يكي از اف16 هاي شركت كننده در عمليات اپرا<br /></div></span></strong><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /><strong><span style="color:#ff0000;">واكنشهاي جهاني نسبت به عمليات</span></strong><br />در آن زمان، حمله به اين تأسيسات، به طور گسترده مورد سرزنش قرار گرفت. اسرائيل در پاسخ، گفت كه اين يك عمليات دفاعي بوده است و بنابراين طبق بند 51 منشور سازمان ملل، قابل توجهي است. برخي از منتقدان، توجيه دفاع از خود را به دليل نبود تهديد جدي، نپذيرفتند؛ به ويژه فرانسه كه به دليل كشته شدن يك كارشناس فرانسوي، بسيار خشمگين بود و با وقوع جنگ شديد ديپلماتيك، روابط بين دو كشور فرانسه و اسرائيل تاكنون بسيار تيره مانده است. شوراي امنيت سازمان ملل متحد، اين حمله را به طور شديد محكوم كرد و آن را نقض آشكار منشور سازمان ملل دانست و عراق را براي زیانهای وارد شده، مستحق دريافت خسارت اعلام نمود. يكي ديگر از نتايج اين عمليات، اين بود كه اسرائيل وادار شد فعاليت تأسيسات هستهاي خود را تحت نظر آژانس بينالمللي انرژي اتمي قرار دهد. ايالات متحده از اين اقدام اسرائيل بسيار استقبال نمود؛ ديگر نتيجهء اين حمله، تأخير در واگذاري هواپيماهاي جنگي خريداري شده به اسرائيل بود.<br /><br />از آن زمان تاكنون، به ويژه پس از جنگ اول خليج فارس، چندين كارشناس برجستهء آمريكايي، اجراي عمليات اپرا را درست دانستهاند؛ آنهايي كه بر اين باورند عراقيها در دههء 1980، به شدت برنامهء توليد سلاح هستهاي را دنبال ميكردند، اجراي اين عمليات را بسيار لازم ميدانند، اگرچه اجراي اين عمليات، خارج از قوانين بينالمللي شوراي امنيت سازمان ملل ارزيابي شود. برخي ديگر از پژوهشگران حقوقدان نيز اجراي اين عمليات را در چارچوب اصل دفاع از خود، مجاز ميدانند.<br /><br /><a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Louis_Rene_Beres"><strong><span style="color:#3333ff;">پروفسور لوئيس رنه برس (Louis Rene Beres)</span></strong></a> اينطور نوشته است:<br />«<strong><span style="color:#660000;">شهروندان اسرائيل، چه يهودي چه عرب؛ امريكاييها؛ و ديگر كشورهايي عضو ائتلافي كه در جريان جنگ خليج فارس جنگيدند، شايد زندگي خود را مديون شجاعت، دورانديشي و مهارت نيروهاي اسرائيلي عمل كننده در عمليات ژوئن 1981 باشند. اگر عمليات در اوسيراك موفقيتآميز نبود، نيروهاي صدام در سال 1991 شايد به سلاحهايي با كلاهك اتمي مجهز شده بودند؛ شايد مسخره به نظر برسد، ولي سعوديها نيز به نوعي وامدار اورشليم محسوب ميشوند؛ زيرا اگر مناخيم بگين جهت محافظت مردم اسرائيل در سال 1981، دستور چنين حملهاي را صادر نميكرد، موشكهاي اسكاد عراقي كه در خاك عربستان سعودي فرود ميآمدند، باعث خسارات فراوان شده و تشعشعات مرگبارشان، باعث قتلعام بيشماري ميگرديد.</span></strong>»<br /></div><div align="center"><br /><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=vb5gnhl5md52r3un2ki.jpg"><img alt="vb5gnhl5md52r3un2ki.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/vb5gnhl5md52r3un2ki_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">ساختمان راکتور تموز قبل از بمباران (1979)<br /></span></strong></div><div align="center"><strong><span style="color:#660000;"></div></span></strong><div align="center"><br /><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=ul46gnsu64h9kxaoy3yh.jpg"><img alt="ul46gnsu64h9kxaoy3yh.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/ul46gnsu64h9kxaoy3yh_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">ساختمان راکتور تموز پس از بمباران سال 1981<br /></span></div></strong><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /><strong><span style="color:#ff0000;">نتايج</span></strong><br />عمليات اپرا، يك موفقيت كامل بود. مجموعهء راكتور، براي هميشه از رده خارج شد و برنامهء اتمي عراق به طور قابل ملاحظهاي به عقب بازگردانده شد. عراق در آن زمان گفت كه به آساني آن را بازسازي خواهد نمود و فرانسه نيز موافقت اصولي خود را براي بازسازي اعلام كرد. با اين حال، فرانسه در سال 1984 خود را از اين پروژه كنار كشيد. برخي از پژوهشگران عراقي ادعا كرده بودند از زماني كه برنامهء اتمي عراق، زيرزميني دنبال شد، اين برنامه، بسيار گوناگون و گسترده گرديد. كوششهاي عراق جهت ساخت يك رآكتور توليدگر پلوتونيوم (كه تخمين ميرفت بسته به اندازهاش تا ميزان يك پوند از پلوتونيوم مورد نياز يك سلاح را در هرسال توليد كند، يا هر 10 تا 11 ماه، يك بمب آماده شود) به نظر ميرسيد كه خيلي كمتر از آن چيزي باشد كه جهت برنامهء جديد اتمي نياز دارد.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=ikk1combxz0hoihd0gnx.jpg"><img alt="ikk1combxz0hoihd0gnx.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/ikk1combxz0hoihd0gnx_thumb.jpg" border="0" /></a></p><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></div><div align="justify">تأسيسات اوسيراك، تا زمان جنگ سال 1991 خليج فارس، به همان شكل نیمه خراب و آسيب ديده رها شدند؛ با طولاني شدن حملات هوايي آمريكا، در نهايت باقيماندهء آن نيز طي بمبارانهاي سنگين به طور كامل از ميان برده شد. از لحاظ سياسي، عمليات اپرا داراي نتايج دلپذير و مطلوبي براي حاكميت حزب ليكود به رياست مناخيم بگين بود، زيرا وي دوباره موفق شد با اكثريت قاطع پارلمان اسرائیل، در انتخابات سه هفتهء بعد به قدرت برسد.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">ساير موارد</span></strong><br />در ژوئن 1991، وزير دفاع آمريكا، ديك چني، به فرمانده وقت نيروي هوايي اسرائيل، ديويد ايوري، يك تصوير ماهوارهاي از تأسيسات منهدم شدهء اسرائيل را اهداء نمود و بر روي عكس چنين نوشت: «<strong><span style="color:#660000;">تقديم به ژنرال ديويد ايوري، با تشكر و قدرداني فراوان بابت عمليات برجستهاي كه شما بر عليه برنامهء اتمي عراق در سال 1981 انجام داديد، و باعث شد كار ما در جريان عمليات طوفان صحرا، بسيار آسان شود.</span></strong>»<br /><br /><span style="color:#ff0000;">اسحاق شامير:</span><br />«<strong><span style="color:#660000;">هيچكدام از كشورهاي فرانسه، ايتاليا و ايالات متحده، قادر نشدند مانع فعاليت اتمي عراق شوند. تنها اسرائيل و تصميم نخستوزير آن بود كه عراقيها را (از ادامهء برنامهء اتمي) بازداشت؛ نخست وزيري كه تصميم گرفت، عمل نمود و يك حقيقت را به اثبات رساند: متاسفانه در دنياي امروز، هيچ كشوري، دشمني با آرزوهاي دشمنان ما ندارد.</span></strong>»<br /><br />از بريفينگ ارائه شده توسط سرهنگ زئو راز (Ze'ev Raz) ليدر اسكادران حملهور به اوسيراك جهت توجيه ساير خلبانان:<br />«<strong><span style="color:#660000;">ما در مسيري بر فراز بنادر ايلات و عقبه پرواز ميكنيم، و سپس از جنوب اردن در امتداد خط مرزي عربستان سعودي ادامه ميدهيم. اين مسيري است كه در آن سعي شده از روستاها و شهرهاي اعراب به دور باشد، زيرا امكان شناسايي ما وجود دارد. بعد از آن تا رسيدن به بغداد، ما بايد بر روي منطقهاي بياباني پرواز كنيم. اين كوتاهترين مسير پرواز نيست، اما باعث ميشود به وسيلهء رادار شناسايي نشويم. سپس بايد تا رسيدن به هدف، همانطور شناسايي نشده باقي بمانيم. در مسيري كه به هدف ميرسيم، بايد در ارتفاع 150 فوتي پرواز كنيم. ارتفاع مسير بازگشت، ارتفاع بالا خواهد بود. ما از نظر سوخت، محدوديت بسيار داريم. آنهايي كه درگير داگفايت شوند، امكان بازگشت نخواهند داشت!</span></strong>»<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=cqmqroynhiyf4lruzep5.jpg"><img alt="cqmqroynhiyf4lruzep5.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/cqmqroynhiyf4lruzep5_thumb.jpg" border="0" /></a></p><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></div><div align="justify">«<strong><span style="color:#660000;">در 20 كيلومتري شرق رآكتور، پسسوز ها را جهت دستيابي به حداكثر كشش، روشن كرده و اقدام به افزايش ارتفاع ميكنيم. در قله، به سمت هدف چرخيده و شيرجه را با سرعت 600 نات در زاويهء 35 درجه آغاز ميكنيم. رهاسازي بمبها در ارتفاع 3500 فوت انجام ميشوند تا به قسمت اصلي ساختمان اصابت كنند، سپس فليرها را رها ميكنيم تا از گزند موشكهاي زمين به هوا، ايمن باشيم. تمام خلبانها، ميبايست در فاصلهء زماني 5 ثانيه مانده به هدف، بمبها را رها كنند. شما بايد در مجموع تعداد 16 بمب را بيندازيد، اما اصابت تنها 8 بمب براي تمام شدن كار، كافي است.</span></strong>»<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=nwhsoaliref32fvjebo.png"><img alt="nwhsoaliref32fvjebo.png" src="http://www.privateimage.com/images/nwhsoaliref32fvjebo_thumb.png" border="0" /></a></p><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></div><div align="justify">«<strong><span style="color:#660000;">شما با دو بمب 1000 كيلوگرمي مسلح خواهيد شد كه به فيوزهاي تأخيري مجهز شدهاند تا اطمينان حاصل شود انفجار در عمق قسمت مركزي رآكتور انجام ميشود و حداكثر خسارت به آن وارد ميآيد.</span></strong>»<br /><br />«<strong><span style="color:#660000;">راكتور خود داراي سيستمهاي دفاع هوايي ميباشد كه تركيبي از آتشبارها و موشكهاي ضدهوايي ميباشد. پيرامون هدف را استحكاماتي بلندي فرا گرفتهاند.</span></strong>»<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=0a2exaam8lpenemvxbq.jpg"><img alt="0a2exaam8lpenemvxbq.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/0a2exaam8lpenemvxbq_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">ايلان رامون</span></strong><br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="justify"><span style="color:#cc0000;">سرهنگ ايلان رامون</span> (که در سال 2003 بر اثر سانحهء شاتل كلمبيا كشته شد) پروازش را شرح ميدهد:<br />«<strong><span style="color:#660000;">ما در عمق عراق پرواز ميكرديم، تمام دور و اطراف ما، به هنگام رسيدن به نقطههاي علامتگذاري شدهء مسير پرواز، تا چشم كار ميكرد بيابان بود. من سعي ميكردم تنها بر روي هدايت هواپيماي اف-16 ام تمركز داشته باشم، اما لحظه به لحظه تنها به هدفي كه قرار بود به آن حمله كنيم و مسئوليتي كه بر گردنم گذاشته شده بود، فكر ميكردم. اين اوّلين بار در طول زندگيم بود كه واقعن حس ميكردم مسئول سرنوشت مردم كشورمان بر دوشم قرار دارد. مدتي بعد، نماي بيرون تغيير كرد، يك رودخانهء آبي رنگ در وسط كوير ديدم. <span style="color:#ff0000;">م</span><a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Babylonian_captivity"><span style="color:#ff0000;">ا 2500 سال پيش اينجا بودهايم.</span></a> (اشاره به اسارت يهوديان توسط پادشاه بابل) من ساختمانها و يك پايگاه هوايي متروك را ميديدم. ناگهان شخصي از طريق راديو فرياد كشيد: مواظب شليك توپهاي ضدهوايي باشيد! و به ناگه، آسمان از انفجار گلولههاي توپهاي ضدهوايي انباشته شد. من پسسوز را روشن كردم و اهرم كنترل را جهت افزایش ارتفاع كشيدم. درست در مقابل چشمانم، استحكامات سطح زمين پديدار شدند و پشت آنها، شما نميتوانيد احساس كنيد، گنبد نقرهاي شكل راكتور ...</span></strong> »<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=e0vaf1wep0ujrn0grnc.gif"><img alt="e0vaf1wep0ujrn0grnc.gif" src="http://www.privateimage.com/images/e0vaf1wep0ujrn0grnc_thumb.gif" border="0" /></a></p><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></div><div align="justify">«<strong><span style="color:#660000;">اشكول هشت (Eshkol 8) در راديو گفت: Everybody Charlie! كه چارلي كد رمزي به معناي انداخته شدن تمامي بمبها بود.</span></strong>»<br /><br />«<strong><span style="color:#660000;">بسيار شگفتانگيز بود، من به طور مستقيم شاهد برخورد بمبها به ساختمان گنبدي شكل و فرو ريختن ساختمان آن بودم! اين بمباران بسيار عالي انجام گرفت و ما اكنون در ارتفاع بالا در حال پرواز به سمت پايگاهمان بوديم. من اميدوارم آنها اقدام به تعقيب ما نكنند تا دچار كمبود سوخت نشويم ...</span></strong> »<br /><br />«<strong><span style="color:#660000;">ما از ميان آراوا (<a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Arabah"><span style="color:#ff0000;">Arava</span></a>) عبور كرديم و به اسرائيل بازگشتيم. صداي فرمانده نيروي هوايي اسرائيل در راديوي هواپيما شنيده شد و گفت: همگي شما كه اين كار انجام ديد، اكنون زمان فرود است...</span></strong> »<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=jaupimmjncy75xgo7o55.jpg"><img alt="jaupimmjncy75xgo7o55.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/jaupimmjncy75xgo7o55_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">تصويري كه از نمايشگر HUD يكي از اف16 هاي اسرائيلي به هنگام رهاسازي بمبها بر روي اوسيراك برداشته شده است<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div></span></strong><div align="justify"><span style="color:#990000;">نوشتهء زیر، نقل قولی است از دوست گرامی آقای <strong>برخیا </strong>:<br /></span>ترديد دانستن اين موضوع كه بايد بخشي از اين موفقيت قابل توجه اين عمليات را سهم خلبانان ايراني نيروي هوايي اسراييل دانست ميتواند براي شما جالب و افتخارآميز باشد. اگر ما اين عمليات را كه به نام عمليات اپرا (Opera) مشهور است در دو بخش مورد بررسي قرار دهيم؛ بخش اول: طراحي و برنامهريزي عمليات و بخش دوم: اجراي عمليات؛ متوجه خواهيم شد اين عمليات با وجود تمام برنامهريزي دقيق و طراحي هوشمندانه خود بيشتر موفقيت خود را مديون خلبانان كارآزموده و شجاعي ميباشد كه با لياقت و مهارت خود اين عمليات را به انجام رساندند. نيروي هوايي اسراييل براي اين عمليات كه از جهات فراوان داراي اهميت بسيار براي اين كشور بود بهترين و ارزشمندترين خلبانان خود را انتخاب نمود و اين خلبانان نيز اين ماموريت دشوار را با موفقيت به انجام رساندند. اسامي خلبانان هواپيماهاي F-16A عمليات اپرا كه در حمله به نيروگاه اتمي اوسيراك (Osirak) مشاركت داشتند:<br /><br /><span style="color:#000099;">گروه اول (اسكادران 117) :</span><br />Ze ev Raz<br />Amos Yaldin<br /><strong><span style="color:#ff0000;">سروان دو بي يوفه (Dubi Yoffe)</span></strong><br />Hagai Catz<br /><br /><span style="color:#000099;">گروه دوم (اسكادران 110) :</span><br /><strong><span style="color:#ff0000;">سرهنگ امير ناهومي (Amir Nahumi)</span></strong><br />Yiftah Spector<br />Relik Shafir<br />ليدر اسكادران و فرمانده حمله (Ilan Ramon )<br /><br />نام خلبانان ایرانی این عملیات با رنگ قرمز مشخص شده است که نشان از آن دارد 25% از خلبانان هواپیماهای F-16A اين عمليات ایرانی بودهاند و از سوی نیروی هوایی اسراییل به عنوان بهترین خلبانان برای اجرای این عملیات دشوار انتخاب شده بودند. مطالعه خاطرات رلیک شافیر (Relik Shafir) از خلبانان این عمليات به شما در نشان دادن کار بسیار دشوار خلبانان در انجام این ماموریت کمک مینماید: (<a href="http://www.sdjewishjournal.com/stories/july03_5.html"><strong><span style="color:#3333ff;">اینجا</span></strong></a>)<br /><br />سرهنگ <span style="color:#ff0000;">امیر ناهومی</span> و <span style="color:#ff0000;">دو بی یوفه</span> از بهترین خلبانان نیروی هوایی اسراییل بودند و کارنامه بسیار موفقی از خود بر جای گذاشته اند: (<a href="http://www.geocities.com/CapeCanaveral/Launchpad/2671/iaff4ekills.htm"><strong><span style="color:#3333ff;">اینجا</span></strong></a>)<br /><br />البته دیدن سرهنگ امیر ناهومی در رتبه سوم تک خالهای تاریخ نیروی هوایی اسراییل نیز دلیل دیگر بر شایستگی ایشان است: (<a href="http://www.jewishvirtuallibrary.org/jsource/Society_&_Culture/aces.html"><strong><span style="color:#3333ff;">اینجا</span></strong></a>)<br /></div><div align="center"><br /><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=ll8vf9dce3dd2fliomlp.jpg"><img alt="ll8vf9dce3dd2fliomlp.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/ll8vf9dce3dd2fliomlp_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><span style="color:#660000;"><strong>پس از عملیات، این علامت مثلث شکل با زمینه سبز و نقش یک گنبد درون آن بر روی تمامی جنگنده های اف-16 رنگ آمیزی شد، که نشاندهنده شرکت آنان در عملیات نابودسازی رآکتور اوسیراک می باشد.<br /></strong></div></span><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /><span style="color:#330000;">بر طبق برخی اسناد، اسرائیل در این عملیات از نقشه ها، عکسهای هوایی هواپیماهای شناسایی RF-4E و اطلاعاتی بهره برد که توسط ایران به آنها داده شده بود. همچنین طبق هماهنگی انجام گرفته، هواپیماهای اسرائیلی میتوانستند برای حمله از حریم هوایی ایران نیز استفاده کنند. به گفته آری بن مناشه (Ari Ben-Menashe)، مقامات اسرائیلی و فرستاده خمینی یک ماه قبل از این عملیات در پاریس جهت تبادل نظر و اطلاعات محرمانه با یکدیگر دیدار کردند که در آن حتا موافقت شد که در صورت بروز مشکل فنی در حین اجرای این عملیات، بمب افکن های اسرائیلی در پایگاه شکاری تبریز فرود اضطراری انجام دهند.</span></div><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="justify"><strong><span style="color:#ff0000;"></span></strong></div><div align="justify"><strong><span style="color:#ff0000;">پیوندها:</span></strong><br />فیلم مرتبط: <a href="http://youtube.com/watch?v=me2ISsIebc0">Operation Opera 1981: Destroying Saddam's Nuclear Reactor</a><br /><a href="http://www.privateimage.com/images/5qa79mr6uuaql5ymt67.jpg">تمبر یادبود ایلان رامون</a></div><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span></div>Arashhttp://www.blogger.com/profile/10630664041516455012noreply@blogger.com2tag:blogger.com,1999:blog-2738975866196891047.post-70022249502647787142010-05-09T19:11:00.006+04:302010-05-09T19:33:16.366+04:30دكان حجاب اجباري<div align="center"><br /><strong><span style="font-size:130%;"><span style="color:#ff0000;">دكان حجاب اجباري<br />وسيلهاي براي سركوب هرچه بيشتر مردم بيپناه ايران</span> </span></strong><br /></div><div align="justify"><br />آنچه رهبر خودخوانده مسلمين كره زمين و ساير پسمانده هاي اعراب 1400 سال پيش همچون احمد خاتمي دويست كيلويي اين روزها بر طبل مبارزه با بدحجابي ميكوبند و با ميدانداري دو و نيم نفر پيرمرد زهواره در رفته به عنوان نماینده کل مردم ایران و به ویژه نسل جوان!! نمايش پس از نماز جمعه را تدارك ميبينند، مبارزه یا اعتراض به بدحجابي نيست، بلكه مبارزه با مردمي است كه با آفرينش راهپيمايي ميليوني در 25 خرداد 1388، نفرت خود را از رژيمي كه همچون اختاپوس، بر روي منابع و ثروتهای كشورشان و جان و مال و ناموس و زندگيشان افتاده است، ابراز داشتند. </div><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span></div><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=ztpvzv3xhw62x7k6.jpg"><img alt="ztpvzv3xhw62x7k6.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/ztpvzv3xhw62x7k6_thumb.jpg" border="0" /></a></p><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></div><div align="justify">البته این ماجرا اختصاصی به حجاب ندارد. جمهوري اسلامي از همان زمان پيدايش، هر مسئلهاي را كه در جهت منافعش براي ادامه غارت ايران و ايجاد ناامني در منطقه خاورميانه باشد، عين صواب ميداند و ساير مسائل را برابر مخالفت با خدا و دشمني با اسلام ناب ساختهء خود قلمداد ميكند و با آنها به هر قيمتي مبارزه مينمايد. از نظر تهيمغزان جمهوري اسلامي، دین امری اجباری است نه اختیاری و مردم را بايد به زور به سعادتی که مورد نظر حاکمان است رساند و در بكارگيري اين زور، بهرهگيري از هرگونه ابزار و فشار غيرانساني مجاز است.<br /><br />جمهوری اسلامی بر اين اعتقاد است که هر امر دینی را باید بر این مردم سرکش و نادان (البته از ديدگاه خودشان) تحمیل کرد. اما آنچه كه جمهوري اسلامي در عصر حاضر بدان نياز دارد، ادامه حيات و داشتن پشتوانه مردمي است. ادامه سركشيهاي سياسي در جهان، بيتوجهي و زيرپا نهادن حقوق انساني اقليتهاي مذهبي همچون بهائيان، يكهتازي و بلعيدن كل اقتصاد و تجارت ايران توسط بانكها، بنگاهها و شركتهاي متعلق به سپاه پاسداران، ياغيگري در منطقه به واسطهء جلوگيري از برقراري صلح مابين فلسطين و اسرائيل با تجهيز گروهكهاي تروريستي و سازمانهاي بينام و نشان يا بدنام از كيسهء ملت ايران همچون حزب الله لبنان، حماس، جبهه خلق براي بدبختي فلسطين، جيش المهدي و ... اسلام پرستان تهران و قم را در نزد جهانيان، روز به روز منفورتر و منزويتر ميسازد. اما نكتهء جالب در اين است كه با وجود تنگناهاي روزافزون اقتصادي و موج شديد بيكاري و ركود در داخل كشور، آنچه كه اين تهيمغزان بدان نياز ندارند، تنش در داخل كشور است. تنش و خشمي كه با اجراي طرحهاي قرون وسطايي همچون حجاب اجباري، برهم زدن و دستگيري شركت كنندگان در ميهمانيهاي خصوصي مردم و ... به آنها دامن زده ميشود و هر روز جمعي ديگر به ميان ناراضيان و موافقين براندازي اين رژيم ضدمردمي افزوده ميگردد؛ و اين نيز تنها نشان از آن دارد كه دشمنان ايران تا چه حد نادان و تهيمغز هستند.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;"><a href="http://amadeo.blog.com/repository/802949/2026909.jpg">فاطمه حقیقت جو</a></span></strong> نماینده پیشین مجلس و فعال زنان برخوردهای صورت گرفته در زمان فعالیت گشتهای ارشاد در ایران را یادآور میشود. او معتقد است که جمهوري اسلامي، هیچ درک درستی از وضعیت جامعه امروز ايران ندارد و همچنان از زورگویی و زبان فحاشي استفاده میکند. این نماینده پیشین مجلس اسلامي میگوید: «فرهنگ و روال هیئت دولت فعلی بر مبنای دروغ و خرافات است. همیشه سیاه را سفید نشان می دهند.» خانم حقیقت جو همچنين میگوید: «اگر برخودرهای توهینآمیز و تحقیرآمیزی که با زنان در طول چهار سال گذشته تشدید هم شده است، خشونت و برخورد تند با زنان نیست؛ پس خدا رحم کند که چه چیزی مورد نظر رئیس کمیسیون مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری است.»<br /><br />مصطفی محمد نجار، وزیر کشور آخوندها نیز از دیگر مقاماتي است که در خصوص طرح حجاب و عفاف اظهار نظر کرده و گفته طرح حجاب و عفاف باعث امنیت جامعه میشود و تنها شامل زنان نیست، بلکه مردان نیز باید در این زمینه اقداماتی انجام دهند. اما از آنجا كه حاکمان ديكتاتور، در هر حکومتی که به بن بست می رسد، چاره ای جز اعمال زور ندارند، می گویند: «سعادت آرمانی این حاکمان تحمیل امور دین و امور منسوب به دین است.»<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=g6nx1kq8bv1hal1txxo.jpg"><img alt="g6nx1kq8bv1hal1txxo.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/g6nx1kq8bv1hal1txxo_thumb.jpg" border="0" /></a></p><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></div><div align="justify">گشتهای ارشاد فعلی امتداد همان گشتهای کمیته انقلاب اسلامی در سالهای نخست انقلاب است. این کمیتهها در دهه ۶۰ به دلیل دخالتهاي بيجا و فراوان در حوزه خصوصی، زندگی را بر مردم ایران حرام کرده بودند. امروزه با برچیده شدن آن، گشت ارشاد جایگزین شده است و ممکن است با این هم به نتیجه نرسند و در آینده صورت جدیدی را که رئیس کمیسیون مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری مطرح کرده، به کار گیرند. اما نتیجه یکی است: بیزارتر کردن مردم از حکومتی است فاشيستي که در تمامي حوزه خصوصی آنها همچون خوراک، پوشاک و سبک زیستن آنها به نام دین و یا هر نام دیگری دخالت می کند.<br /><br />مسئولان تهي مغز دولتی در ایران معتقدند حجاب در ایران با امنیت اجتماعی رابطه مستقیم دارد. خانم حقیقت جو چنین نظری را رد می کند و می گوید این نگاه غلطی است. در برخی کشورهای دیگری که حجاب مانند ایران وجود ندارد امنیت اجتماعی بالاتری نسبت به کشور ما دیده می شود. فاطمه حقیقت جو ادامه می دهد: «این برخورد بسیار سطحی و غلطی است که با مسئله امنیت اجتماعی می شود. به طور کلی در تاریخ ما زنان از قدرت کافی برخوردار نبودند، همواره هر چیز منفی به زنان نسبت داده شده است. یکی از نمونه های احمقانه آن را هم در خصوص گناه و زلزله تهران شنیدیم.»<br /><br />در پايان، نوشتهاي از <strong><span style="color:#ff0000;">دكتر امير سپهر</span></strong> را ميخوانيم:<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="center"><strong><span style="font-size:130%;color:#ff0000;">آری، ايران من دوباره خواهد درخشيد<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></span></strong></div><div align="justify"><strong><span style="color:#660000;">آن فروغ درخشان که زمانی در برابر ديدگانم بود، برای هميشه از نظرم ناپديد گشته است و اينک هيچ چيز نميتواند شکوه علفزار و عطرگلهای بهاری را در من زنده کند. اکنون بايد حسرت دوران گذشته را خورد.</span></strong> (William Wordsworth)<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="center">******* </div><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br />نگارنده از آن تيپ آدميان هستم که در سختترين روز های زندگی هم هرگز به نوميدی و ياس مجال چيرگی بر خود را نمیدهم. هميشه هم از اميدباخته آدميان و اهالی کوی بن بست آه و افسوس گريزان بودهام. هم امروز به کسی که نثری کهنه دارد و در آثار خاطرات مانند خود نيز زياده شکوه و شکايت و آه و ناله سر میدهد، توصيه کردم که لطفن از واژگان بیروح و اين انشای فرتوت و بیدندان استفاده مکن که بر دل هيچ مشتاق به عشق و زيبايی چنگ در نمیزند و آدمی را به ياد نامههای فلان روضهخوان صد سال پيش میاندازد. نوشتم تو را به صفای دل سرگشتان اين تقديرگرايی يا فاتاليسم بومی ـ تاريخی لعنتی که بلای جان ما شده را از انديشه و کار های خود با تيپا بيرون انداز و عشق و اميد و اراده و زندگی را جايگزين تسليم و تصلب و ناله و دلمردگی کن. نانوشته نماند که خود من نيز زياد با خاطرات زيبا و شيرين خود خلوت میکنم. ليکن نگاه من به خاطرات گذشته نه به شکل زانوی غم به بغل گرفتن و امروز را فدای ديروز کردن، بل که کاملن وارون است. يعنی من از خاطرات خود اميد، انگيزه و نيرو و از همه مهمتر هم، پرسشهايی سازنده و درس میگيرم. اين پرسش را که چه حال افتاد و چه شد که امروزم بسان ديروز پرنشاط و زيبا و رويايی نيست. بيشتر زمانها هم پاسخ اين دگرگشت حال و حتا راه جبران خطا و بازگشت به شهر آرزو ها را هم پيدا میکنم، با اين وجود کار زيادی از دستم بر نمیآيد. زيرا از آنجا که انسان موجودی اجتماعی بوده و تنها زندگی نمیکند، اختيار رقم زدن تمامی سرنوشتش هم در دستان خودش نيست. آخر همهء زندگی ما که در همان چهارديواری خانههامان خلاصه نمیشود که بتوانيم آن را به دلخواه خود با رنگها و اشيايی که دوست میداريم بيارائيم. سرنوشت و زندگی اصلی ما در اجتماع ما است و تعيين سرنوشت اجتماع ما هم نه در دست خودمان، بل که در دست ميليونها انسانی است که با ما در آن جامعه میزيند. به ويژه در دست نخبگان فرهنگی و سياسی جامعهء ما که در اصل هم همين قشر اجتماعی در همه جای گيتی پيش آهنگ حرکات اجتماعی و تعيين کنندهء سرنوشت ملتهای خود و مسئول خوشبختی و سيهروزی آنان هستند. از اينروی هم ميزان درک و مسئوليتپذيری و اقدامات اين گروه اجتماعی است که چه بخواهيم و چه نه، مسير زندگی ما را تعيين کرده و در آن تغييرات ژرفی را سبب ساز میشوند. بدان سان که گاهی ما قربانی جهل همين طايفه گرديده و ناکرده گناه هم سخت مجازات میبينيم.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=37hyarpinqrvfzkz7yoi.png"><img alt="37hyarpinqrvfzkz7yoi.png" src="http://www.privateimage.com/images/37hyarpinqrvfzkz7yoi_thumb.png" border="0" /></a></p><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></div><div align="justify">مثلن منی که پيش از انقلاب هم از روضهخوان جماعت نفرت داشتم و هرگز حتا يک لحظه هم در ويرانگر و حتا مستهجن بودن آن فتنه ترديد نکردم و پيش از انقلاب هم ضد انقلاب گشتم، سی و يک سال است که تاوان جهل و ندانمکاری و به ويژه و باز به ويژه، تاوان «عناد و لجبازی» مشتی ناآگاه روياپرداز را میدهم که خود را هم «نخبگان فرهنگی و سياسی ايران» میپندارند. و هستند بدون شک هزاران هزار ايرانی چون من و همچنين نسل جوان کنونی که آنان هم در آتش جهل و کين و عناد همين قوم الظالمين میسوزند و خاکستر میشوند، و همين هم جگر آدمی را آتش میزند. عناد و لجبازی را از اينروی برجسته کردم که اين طايفه وقيح و خيرهسر، هنوز هم نمیپذيرند که اشتباهی خانمانسوز مرتکب گشته و با اين اشتباه، جدای از اينکه سرنوشت و زندگی چند نسل را سياه و تباه کردهاند، بلکه با سی و يک سال اصرار بر آن جهل هم، اکنون اصلن ميهن ما را بر لبه پرتگاهی کشاندهاند که ای بسا سرنوشت جگر پاره پارهء زليخا در انتظار آن باشد. يعنی اين منگلها در حالی ملت ما را سی و يک سال در عطشی سوزان و کشنده نگاه داشتهاند که به قول سهراب، «آب در يک قدمی» ما قرار داشته. چرا که به شرافت از همين امروز هم حمايت يکپارچه از <a href="http://www.blogger.com/www.rezapahlavi.net"><strong>شاهزاده رضا پهلوی</strong></a>، يعنی برجستهترين شخصيت سياسی کنونی ايران و دموکراتترين در ميان نخبگان و برحقترين چهره، موجب میگردد که ما حتا نوروز آتی در ميهن شاد و سرافراز خود و در ميان تن پارههای خويش باشيم.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=mszepcp5r5hzpk4wn20y.jpg"><img alt="mszepcp5r5hzpk4wn20y.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/mszepcp5r5hzpk4wn20y_thumb.jpg" border="0" /></a></p><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></div><div align="justify">من وقتی به ايران شاهنشاهی دوران جوانی خود میانديشيم و آنهمه اقتدار و شوکت و اعتبار و احترام در جهان و آن اندازه پاکی و معصوميت و شادابی و شادی و امنيت و آسايش در درون ايران را پيش چشم مجسم میکنم، به راستی نمیتوانم بپذيرم که جمهوری اسلامی، همان ميهن گرامی من «دولت شاهنشاهی ايران» است. ايرانی که در آن، من جوان ايرانی در کنار کار و تحصيل، آن اندازه امکانات ارزان و آسان برای جوانی کردن داشتم که گاهی آرزو میکردم که ای کاش انسان نيازمند به خواب نبود و میتوانست تمامی شبانهروز از زندگی خود لذت برد.</div><div align="justify"> </div><div align="justify">روزی که من هژده ساله پراميد و مست از بادهء غرور با دختر زيبا و خوش پوش همسايمان ـ پس از نوشيدن آبجويی خنک در گوشهء دنج يک تريا ـ دست در دست به تماشای فيلم به يادماندنی <strong><span style="color:#006600;">شکوه علفزار</span></strong> در سينما ب. ب، سينمای عشاق تهران آن روزگار رفتم، در افسوس اين بودم که چرا ميهن من پيشرفتهتر و آزادتر از ايالات متحده آمريکا نيست. و امروز چهل سال پس از آن تاريخ در گوشه غربت و تنهايی، از خود میپرسم با اين بیآزرمی و لجبازی و مسئوليتگريزی که بدبختانه در اکثريت نخبگان ما وجود دارد، اصلن ممکن است که با دل بستن به اين طايفه حتا چهل سال بعد و پس از مرگ من هم، دوباره ميهنم مانند زمان هژده سالگی من گردد، تا باز هم در آن، دختران و پسران جوان پراميد و شاد و پرغرور چون من، دست در دست هم بدون ترس از داغ و درفش و بند و تازيانه به دبيرستان و دانشگاه و تئاتر و سينما و تريا و بار و کلوب و کنار دريا رفته و جوانی کنند، و يا رخداد فرخنده دگری در راه است که باعث خواهد شد اصلن حتا من و نسل من نيز دو باره آن شکوه و شوکت ايران درخشان را ببينيم. من که هنوز هم اميد از کف نداده و سرم همچنان پرسودا و دلم پر از آرزوست... </div>Arashhttp://www.blogger.com/profile/10630664041516455012noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-2738975866196891047.post-10273013850617770202010-05-05T22:24:00.004+04:302010-05-05T22:41:49.558+04:30شکار فاکس بت<div align="center"><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="justify">يكي از عملياتهاي فرعي انجام شده در منطقه خاورميانه در دهه 1970 و اوايل دهه 1980، عمليات رهگيري و شكار جنگندههاي بلندپرواز ميگ-25 چه از نوع شكاري و چه شناسايي به وسيلهء ارتش اسرائيل بود كه توسط نيروهاي عرب دشمن به كار گرفته ميشدند. در سال 1973 (برابر 1351)، آمريكاييها پرواز سرسامآور و با سرعت 3.2 ماخ را براي يك ميگ-25 بر فراز اسرائيل به ثبت رساندند كه در مصر فرود آمد و موتورهايش (به دليل كاركرد با بيشترين توان) تمامن نابود شده بودند.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=zl8e0i2gtk8t9gpo8xqi.jpg"><img alt="zl8e0i2gtk8t9gpo8xqi.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/zl8e0i2gtk8t9gpo8xqi_thumb.jpg" border="0" /></a></p><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></div><div align="justify">نخستين ميگ-25 هايي كه در منطقه خاورميانه به عمليات پرداختند، يگاني از هواپيماهاي شناسايي MiG-25R (از گونه Foxbat-B) اتحاد شوروي بود كه در سال 1971 (برابر 1349) در مصر استقرار داده شدند و وظيفة آنها، شناسايي مواضع نظامي ارتش اسرائيل جهت آگاهي از وضعيت جنگ فرسايشي بين اعراب و اسرائيل بود. پس از آنكه هواپيماهاي ميگ-25 آر شوروي، چندين سورتي پرواز بر فراز كانال سوئز به انجام رساندند، به تاريخ 10 اكتبر 1971 يك فروند MiG-25R در ارتفاع بسيار بالا و با سرعت بسيار زياد، با انجام يك پرواز جنجالي، از فراز خاك اسرائيل عبور نمود، به طوري كه جنگندههاي اسرائيلي قادر به شكار آن نشدند.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=3cn3okvsj581iptcj4kg.jpg"><img alt="3cn3okvsj581iptcj4kg.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/3cn3okvsj581iptcj4kg_thumb.jpg" border="0" /></a></p><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></div><div align="justify">در ششم نوامبر 1971 هنگامي كه يك فاكس بت شوروي تلاش كرد چنين پروازي را دوباره انجام دهد، ارتش اسرائيل با استفاده از يك يگان از جنگندههاي فانتوم F-4E كه با موشكهاي اسپارو مسلح شده بودند، آماده پذيرايي از آنان بود. ميگ-25 اينبار در ارتفاع بسيار بالا مورد حمله قرار ميگيرد.</div><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span></div><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=5ym540bl1y3us8cyp81f.jpg"><img alt="5ym540bl1y3us8cyp81f.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/5ym540bl1y3us8cyp81f_thumb.jpg" border="0" /></a></p><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></div><div align="justify">يك فروند جنگنده فانتوم F-4E در حالي كه با زاوية حملة بسيار بالا در حال گذر از ارتفاع 44 هزار فوت به بالا بود، رو در رو با فاكس بت شوروي كه در ارتفاع 76000 فوت پرواز ميكرد، موشك اسپاروي خود را شليك مينمايد. ظاهرن آنچه مانع از موفقيت اين شكار گرديد، عملكرد ديرهنگام فيوز مجاورتي تعبيه شده بر روي موشك اسپارو بود كه احتمالن از آخرين گونههاي سري AIM-7E بوده است. اين فيوز نتوانسته بود از عهدة فاكس بت اي كه با سرعت سرسامآور 3 ماخ در حال پرواز بود، برآيد. زيرا در زماني كه فيوز به سرجنگي اسپارو دستور انفجار را ميدهد، ميگ-25 به دليل سرعت بسيار زياد، از محدودة تأثيرگذاري انفجار موشك خارج شده است. با اين حال، اين رهگيري هوايي بدون ترديد تجربهاي اخطارگونه براي خلبانان ميگ-25 اتحاد شوروي به شمار ميآمد تا آنها بدانند امكان رهگيري موشكي در چنين ارتفاعي را كه براي نخستين بار روي ميداد، وجود دارد. پس از اين رهگيري هوايي، ميگهاي25 تنها دو پرواز (در مارچ و مي 1972) انجام دادند و اين بار به جاي اسرائيل، از فراز صحراي سينا عبور كردند. امروز چنين پنداشته ميشود كه عكسهايي كه در جريان اين پروازهاي شناسايي توسط روسها ثبت شدند، بعدها در اختيار مصريها قرار گرفتند و اين عكسها در طرحريزي جنگ سال 1973 يام كيپور، بسيار باارزش و تأثيرگذار بودند.<br /><br />فاكس بت هاي شوروي در جولاي 1972 به وطنشان رفتند و تنها در پاييز سال بعد و پس از پايان جنگ سال 1973 به منطقه بازگشتند. اين هواپيماها ديگر هيچگاه به حريم هوايي اسرائيل تجاوز نكردند. از آنجايي كه روابط سياسي مسكو با مصريها رو به خرابي شديد بود، يگان ميگ25 به سوريه انتقال داده شد. از راه سوريه، هر دو گونه ميگ-25 يعني جنگنده و شناسايي، پروازهاي عادي خود را ادامه دادند. اين در حالي بود كه جنگنده ها اساسن متعلق به شوروي بودند اما با نشان و علائم مربوط به نيروي هوايي سوريه پرواز مي كردند. با وجود توهماتي كه اعراب درباره آنها داشتند، حضور جنگندههاي ميگ-25 در منطقه، منوط به توصيه مشاوران شوروي و پشتيبانيهاي لجستيكي مورد نيازشان بود. جنگندههاي ميگ-25 اي كه در سوريه باقي ماندند، تا امروز هم به وسيلهء تكنيسينهاي روس سرويس و نگهداري ميگردند.</div><div align="center"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=pd3waepit9v3r4frqkhx.jpg"><img alt="pd3waepit9v3r4frqkhx.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/pd3waepit9v3r4frqkhx_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">جنگنده</span><span style="color:#660000;"> F-15A نیروی هوایی اسرائیل با 6 رکورد سرنگونی میگهای سوری</span></strong><br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="justify">اسرائيليها تا زمان ورود به خدمت جنگندههاي شكاري F-15A ، قادر به رهگيري و سرنگوني ميگ-25 هاي سوريه كه از گونه Foxbat-A بودند، نميشدند. ارتش اسرائيل برآن شد تا يكبار و براي هميشه با طراحي نقشهاي، ميگ-25 هاي سوري را در زمان صلح به نبرد با جنگندههاي F-15A خويش بكشاند و زهر آنها را بگيرد. به تاريخ 13 فوريه 1981، دو هواپيماي شناسايي RF-4E اسرائيل در ارتفاع بسيار بالا بر فراز لبنان به پرواز درآمدند تا از توان واكنش نيروهاي سوريه آگاهي بدست آورند. اسرائيليها از اين راه گمان ميبردند كه نيروهاي سوريه وارد كارزار شده و پاسخ خواهند داد؛ و همينطور هم شد. خيلي زود دو جنگنده شكاري ميگ-25 سوري به هوا برخاستند و پشت سر هواپيماهاي RF-4E اوج گرفتند.<br /><br />به محض اينكه ميگ-25 هاي سوري توانستند فانتومهاي شناسايي اسرائيل را در محدودة برد آتش خود قرار دهند، فانتومهاي اسرائيلي اقدام به پخش فريبندههاي Chaff و سيگنالهاي پارازيت از طريق غلافهاي اخلالگر الكترونيكي نمودند. تركيب اين دو بسيار موثر واقع شد و ميگ-25 هاي سوري، لكه فانتومها را بر روي صفحه رادار خويش از دست دادند. همزمان دو جنگنده گشتي F-15A توسط رادار پرنده E-2C و رادار زميني ارتش اسرائيل، مستقيمن به سمت جنگندههاي سوري هدايت شدند. اف-15 هاي اسرائيلي با افزايش ارتفاعشان از روي ابرها عبور كردند و همچنان كه ناشناس باقي مانده بودند، به سمت فاكس بت هاي سوري كه رادارشان كور گشته بود، موشكهاي اسپارو AIM-7F خود را پرتاب نمودند. دست كم يكي از دو جنگنده ميگ-25 سوريه نابود شد اما ديگري توانست از مهلكه بگريزد. با وجود از دست رفتن يك جنگنده، به تاريخ 29 جولاي 1981، يك ميگ-25 سوري به سمت هواپيماهاي شناسايي RF-4E بر روي دره بقاء حمله ور شد و اينبار نيز يك فاكس بت ديگر، طعمه شكاريهاي اسكورت كننده F-15A گرديد.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=xnybjj9g1tyzm4cprc.jpg"><img alt="xnybjj9g1tyzm4cprc.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/xnybjj9g1tyzm4cprc_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">سرهنگ ايراني الاصل <span style="color:#ff0000;">امير ناهومي</span>، تكخال جنگ هوايي 83 – 1982 دره بقاء با 6 پيروزي هوايي</span></strong><br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="justify">بر اساس ادعاي منابع سوري، يك جنگنده F-15A اسرائيل، در كمينگاهي افتاد كه دو جنگنده ميگ-21 سوري آن را ترتيب داده بودند. همزمان دو جنگنده F-15A اسرائيلي ديگر كه در منطقه حضور داشتند، به واسطهء علائم گمراه كنندهاي كه از يك كنترل كننده رادار زميني سوريها به آنها ميرسيد، به منطقهاي ديگر هدايت شدند. ناگهان جنگنده F-15A كه تنها شده بود، از دو جهت گوناگون، مورد حملهء دو جنگنده ميگ-25 قرار گرفت. پيش از آنكه خلبان اف-15 اسرائيلي بتواند به سمت ميگ-25 روبرويش شليك كند، هدف دو موشك آكريد R-40 از ميگ-25 كناريش قرار گرفت (يكي هدايت راداري و ديگري گرماياب). اما اسرائيل تنها پيروزي هوايي خود را تاييد نمود و منكر هرگونه تلفاتي گرديد.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=9ylf5enl5z7t8xkf75du.jpg"><img alt="9ylf5enl5z7t8xkf75du.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/9ylf5enl5z7t8xkf75du_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">نيروي هوايي سوريه، پس از جنگ سال 1982 لبنان، همچنان به پروازهاي شناسايي خود بر فراز لبنان ادامه داد. در اين عكس، پرواز ارتفاع پست دو ميگ-25 سوري را بر فراز روستايي در لبنان مشاهده ميفرماييد. (عكس از مجموعه شخصي تام كوپر)<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div></span></strong><div align="justify">از آنجا كه هواپيماهاي شناسايي ميگ-25 سوري نسبت به گونه جنگنده آن، از ارتفاع پروازي و سرعت بيشتري برخوردار بودند، تا 31 آگوست 1983 به پروازهاي شناسايي ادامه دادند. در روز 31 آگوست، يكي از اين ميگها، توسط سايت بهينه شده ضدهوايي HAWK ارتش اسرائيل هدف قرار گرفت و آسيب ديد، سپس به دليل كاهش ارتفاع، در چنگال يك عقاب اسرائيلي F-15A گرفتار شد و سرنگون گرديد.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">فاكس بت و جنگ سال 1991 خليج فارس<br /></span></strong>عراق نيز همچون سوريه همپيمان سنتي روسها در منطقه به شمار ميآمد و در جريان جنگ سال 1991 خليج فارس، داراي جنگندههاي ميگ-25 بود. اما عراقيها فاكس بت ها را به دليل هراس از سرنگوني، بسيار اندك بكار گرفتند. در نخستين روز جنگ، يعني 17 ژانويه 1991، يك جنگنده اف-18 نيروي دريايي ايالات متحده، هدف موشك يك فاكس بت عراقي قرار گرفت و سرنگون شد. با اين حال در سومين روز جنگ، دو جنگنده اف-15 نيروي هوايي ايالات متحده با شليك هفت موشك اسپارو، دو ميگ-25 عراقي را سرنگون ساختند. همچنين برخي ديگر از فاكس بت هاي عراقي بر روي زمين نابود شدند.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=tul6zllk52dfre6o3zt.jpg"><img alt="tul6zllk52dfre6o3zt.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/tul6zllk52dfre6o3zt_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#ff0000;">ميگ-25 آسيب ديده در پايگاه هوايي التقدم در غرب بغداد</span></strong><br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="justify">پس از پايان جنگ خليج فارس، به تاريخ دسامبر 1992، يك جنگنده اف-16 نيروي هوايي ايالات متحده، موفق شد يك ميگ-25 عراقي را كه به محدودهء پرواز ممنوع در شمال عراق وارد شده بود، سرنگون سازد. اين نخستين شكار يك اف-16 آمريكايي بود؛ همچنين نخستين شكار جنگي موشك آمرام به شمار ميآمد. ده سال بعد، يك فاكس بت عراقي، يك پرنده بيسرنشين آمريكايي از نوع Predator و مجهز به موشكهاي استينگر را كه براي ارزيابي عملكرد جنگندههاي عراقي به منطقه وارد شده بود، سرنگون ساخت. در جريان جنگ سال 2003 و سرنگوني رژيم ديكتاتوري صدام، ميگ-25 هاي عراقي به همراه ساير هواپيماهاي جنگي اين كشور، نابود شدند يا بدست نيروهاي آمريكايي افتادند.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">فاكس بت در فيلمهاي سينمايي<br /></span></strong>هنوز هم برخي منابع غربي، فاكس بت را يك سوپرجنگنده دست نيافتني قلمداد ميكنند، از اين رو ميگ-25، الهام بخش رمان و فيلم سينمايي FireFox بوده است. همچنين در جريان فيلم سينمايي با موضوع جنگ اتمي By Dawn's Early Light يك فروند بمب افكن سنگين B-52 توسط يك شكاري ميگ-25 رهگيري ميشود. در فيلم سينمايي روز استقلال (Independence Day) نيز فاكس بت به عنوان هواپيمايي با قدرت زياد نشان داده ميشوند.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">فاكس بت در جنگ ايران و عراق</span></strong><br />با وجود نام پرآوازه، ميگ-25 در جريان جنگ بسيار طولاني دو كشور ايران و عراق از 1980 تا 1988، موفقيت چنداني در برابر جنگندههاي ايراني نتوانست بدست آورد؛ هرچند كه عملكرد فاكس بت ها در اين جنگ تا حدود زيادي نامعلوم باقي مانده است. پژوهشهايي كه به وسيلهء تام کوپر (نویسنده سرشناس) انجام گرفته نشان ميدهد دست كم 14 فروند ميگ-25 به وسيلهء جنگندههاي ايراني تا سال 1988 سرنگون شدهاند.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=1gwxt34vbvfah5whl9a.jpg"><img alt="1gwxt34vbvfah5whl9a.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/1gwxt34vbvfah5whl9a_thumb.jpg" border="0" /></a></p><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></div><div align="justify">سرشناسترين خلبان عراق در جنگ هشت ساله با ايران، <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Mohommed_Rayyan"><strong>سرهنگ محمد ريان (ملقب به شاهين آسمان)</strong></a> با 10 پيروزي هوايي مابين سالهاي 1981 تا 1986 بود كه 8 تاي آن با يك جنگنده شكاري MiG-25P بدست آمده بودند. اين آمار، وي را بدل به يك تكخال و موفقترين خلبان ميگ-25 در جهان نمود. سرهنگ ریان در سال 1986 هدف یک موشک فونیکس پرتابی از اف-14 ایرانی قرار گرفت و به هلاکت رسید.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div>Arashhttp://www.blogger.com/profile/10630664041516455012noreply@blogger.com2tag:blogger.com,1999:blog-2738975866196891047.post-37202864092388896312010-04-30T09:43:00.002+04:302010-04-30T09:54:17.392+04:30عملیات پنجه عقاب (2)<div align="center"><strong><span style="color:#ff6600;">با پوزش فراوان به دلیل دیرکرد در چاپ ادامهء نوشتار</span></strong><br /><br /><span style="color:#ff0000;"><strong><span style="font-size:130%;">عمليات پنجه عقاب و خاطراتي از يك تفنگدار نيروي دريايي</span></strong><br /></span><strong><span style="color:#ff0000;">نوشته: George C. Larson<br /></span></strong><br /><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=3diuhtduizmelde1ny9.jpg"><img alt="3diuhtduizmelde1ny9.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/3diuhtduizmelde1ny9_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#ff0000;">نقشه پروازی گروه دلتا</span></strong><br /><span style="color:#ffffff;">.<br /></span></div><div align="justify">پس از آنكه تماسهاي ديپلماتيك براي خاتمه دادن به گروگانگيري بی دلیل و خارج از تمدن انسانی كاركنان سفارت ايالات متحده به نتيجهاي نرسيد، به دستور پرزيدنت جيمي كارتر، نهادي ويژهای در پنتاگون براي انجام عمليات نظامي آزادسازی گروگانها تشكيل شد. اين گروه دو راهكار جهت رسيدن به آزادي گروگانها پيش رو داشتند:<br />1- عمليات فرعي نظامي با استفاده از بمب افكن هاي سنگین B-1 و موشكهاي كروز با كلاهك هستهاي جهت فشار به تهران.<br />2- استفاده از تكاوران بسيار ماهر جهت اجراي يك عمليات نجات در تهران (تكاوران گروه دلتا).<br /><span style="color:#ffffff;">. </span></div><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=mb9lcjgmnr8pm0vpjh7l.jpg"><img alt="mb9lcjgmnr8pm0vpjh7l.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/mb9lcjgmnr8pm0vpjh7l_thumb.jpg" border="0" /></a></p><div align="justify"><span style="color:#ffffff;"> .</span><br />اما برنامه ی دوم مد نظر قرار گرفت و تنها پس از دو ساعت از دريافت دستور، ما به راه افتاديم. عمليات برطبق برنامه در حال پيشرفت بود. غروب روز 24 آوريل 1980 (4 ارديبهشت 1359) هشت تفنگدار نيروي دريايي (خودم هم يكي از آنان بودم) سوار بر هليكوپتر سيكورسكي RH-53D موسوم به سي استاليون (Stallion Sea) عرشهي ناو هواپيمابر يواساس نيميتز (USS Nimitz) را به نقطهاي واقع در عمق 500 مايلي خاك ايران ترك كرد، منطقهاي بياباني و بی آب و علف كه نزديك شهر طبس واقع شده بود. (منطقهای بین رباط پشت بادام و رباط خان) آنها قرار بود به ساير نيروهاي رزمي و شش هواپيماي ترابري C-130 ملحق شوند. برخي از اين هواپيماهاي ترابري فقط حامل سوخت جهت هليكوپترها بودند. اما يك اتفاق باعث وقوع آن حوادث ناگوار شد.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span> </div><div align="center"><br /><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=viz13hx72ifxf0xk8dxe.jpg"><img alt="viz13hx72ifxf0xk8dxe.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/viz13hx72ifxf0xk8dxe_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">عکس یادگاری پرسنل گروه دلتا پیش از عملیات (روز 23 آوریل 1980)<br /></span></strong><span style="color:#ffffff;">. </span></div><div align="justify">هر هليكوپتر RH-53D يك سيستم به نام BIM يا (Blade Inspection Method) دارد. هر ملخ اين هليكوپتر توخالي است و درون آن از گاز نيتروژن فشرده پر شده است. ميزان فشار اين گاز درون ملخ با يك گيج به چراغ هشدار دهندهاي در درون كابين خلبان متصل شده است. اگر ملخ دچار آسيب شود، اخطار به وسيلهي یک گيج به صورت روشن شدن چراغ به خلبان اعلام ميشود. اكنون يكي از هليكوپترها قبل از رسيدن به نقطهي تعيين شده در ايران، دچار اين نقص ميشود. خلبان و كمك او، هليكوپتر را در مكاني (استان كرمان) فرود ميآورند و ديگر هليكوپتر همراهشان آنها را سوار ميكند.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=1j5u1k6yp7rmuw77ok7v.jpg"><img alt="1j5u1k6yp7rmuw77ok7v.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/1j5u1k6yp7rmuw77ok7v_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">هلیکوپترهای RH-53D از عرشه ناو هواپیمابر نیمیتز به هوا برمی خیزند. (غروب 24 آوریل 1980)<br /></span></strong><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="justify">پس از آن، يك هليكوپتر ديگر نيز دچار اشكال فني در سيستم آويونيك خود شده و به سرعت به سمت ناو نيميتز باز ميگردد. اكنون تنها شش هليكوپتر باقي مانده است، يعني حداقل تعدادي كه طبق برآورد و نقشهء طراحی شده براي تكميل عمليات لازم است. بدبختانه طوفانهاي شديد شن كه از ویژگیهای دائمی اين منطقه در ماههاي آوريل و مي است در محاسبات پيش بيني نشده بود و باعث مشكلات زيادي در پرواز هليكوپترها شد. اين موضوع نيز در دفتر خاطرات فرمانده عمليات، سرهنگ چارلز بكويث (Colonel Charles Beckwith) نيز آمده است: «آنها (هليكوپترها) به نظر ميآمد كه از نقاط مختلف جغرافيايي به محل تعيين شده ميرسند.» (نقل از كتاب نيروي دلتا – Delta Force – نوشتهي سرهنگ چارلز بكويث) بنابراين ما با يك ساعت تاخير در آنجا بوديم. (محل فرود به نام رمز Desert One معرفی شده بود)<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=mgx2mwroai33b9gahdx5.jpg"><img alt="mgx2mwroai33b9gahdx5.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/mgx2mwroai33b9gahdx5_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">هلیکوپترهای RH-53D در تاریکی نیمه شب 24 آپریل 1980 به نقطهء Desert One (حومه ی طبس) می رسند.<br /></span></strong><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="justify">هنگامي كه سرهنگ بكويث به نيروهايش دستور داد تا سوار هليكوپترها شده و به سمت نقطهي تعيين شده در حومهي تهران (لشگرك) حركت كنند، خبر بد ديگري دريافت كرد: يكي ديگر از هليكوپترهاي RH-53 دچار نقص فني در سيستم هيدروليك شده بود. بكويث ماموريت را لغو كرد تا نيروها و تجهيزات را به سلامت برگرداند، اما در تاريكي شب 24 آوريل 1980، يك هليكوپتر RH-53 كه در حال پرواز ايستا (ثابت) بود، به يكي از هواپيماهاي C-130 برخورد كرد و سرهنگ بكويث صداي انفجار شديدي را شنيد. C-130 كه در حال سوخترساني به هليكوپتر RH-53 بود به سرعت آتش گرفت. 8 سرباز قبل از آنكه بتوانند از مهلكه فرار كنند در آتش سوختند و كشته شدند و 52 گروگان آمريكايي، شبي ديگر را در اختيار گروگانگيرها سپري كردند.<br /></div><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=q3k3sx7kv6ynpp02kz2.jpg"><img alt="q3k3sx7kv6ynpp02kz2.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/q3k3sx7kv6ynpp02kz2_thumb.jpg" border="0" /></a></p><div align="justify"><span style="color:#ffffff;"> .</span></div><div align="justify">روز بعد و در جريان يك برنامهي مستقيم تلويزيوني، پرزيدنت جيمي كارتر شخصن مسئوليت عمليات ناموفق نجات گروگانها را برعهده گرفت. عمليات ناموفق نيروي دلتا در صحراي ايران، باعث شد تا ايالات متحده يك سال بعد قدم به طراحي يك هواپيماي مناسب نمايد و بدينگونه هواپيماي V-22 موسوم به Osprey ساخته شد. هواپيمايي كه هنگام معرفي آن، اعلام شد كه با پرندهاي مناسب مانند V-22 عمليات نجات گروگانها در ايران، به گونهاي ديگر رقم ميخورد. هليكوپترهاي RH-53 برد پروازي و سرعت بسيار كمي داشتند و بدينسان بود كه هنگام سوختگيري، آن برخورد غمانگيز پيش آمد.<br /><span style="color:#ffffff;">.<br /></div></span><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=y4ngxujclimjx95m0gl.jpg"><img alt="y4ngxujclimjx95m0gl.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/y4ngxujclimjx95m0gl_thumb.jpg" border="0" /></a></p><div align="justify"><span style="color:#ffffff;"> .</span></div><div align="justify">با توجه به عقيم ماندن طرح آزادسازي ديپلماتهايش در تهران، ايالات متحده با توجه به خصومت ديرينهي صدام حسين با ايران (هم قبل از انقلاب مذهبی 1979 و هم پس از آن)، گروگانگيري اعضاي سفارتش را با تحريك رژيم صدام جهت اقدام نظامي بر عليه ايران، جبران نمود و بدين ترتیب، اقدام تعدادي از دانشجويان افراطي تهی مغز در تهران، منجر به شعلهور شدن آتش جنگ مهلك هشت ساله گشت، جنگي كه در آن حدود یک ميليون نفر از دو كشور كشته شدند و هيچ نتيجهاي هم به جز زیان براي دو كشور به ارمغان نيآورد. اينك كه به گذشته مينگرم، با اندوهي فراوان به ياد دوستان كشته شدهي خود در آن بيابان جهنمي ميافتم.<br /></div><div align="center"><br /><strong><span style="font-size:130%;color:#ff0000;">سرنوشت عبرت آموز گروگانگیران<br /></div></span></strong><div align="justify"><br /><strong><span style="color:#ff0000;">محمد موسوی خوئینیها<br /></span></strong>خوئینیها که رهبر معنوی دانشجویان در جریان اشغال سفارت آمریکا و از نزدیکان روحالله خمینی هندی پیش و پس از انقلاب مذهبی ۱۳۵۷ بود، پس از مرگ خمینی مسئولیتهای رسمی وی سلب شد. پس از آن با انتشار روزنامه توقیفشده سلام (۱۳۷۰ تا ۱۳۷۸) که به شدت از سیاستهای دولت انتقاد میکرد، نقش مهمی در پیروزی محمد خاتمی در انتخابات سال ۱۳۷۶ ایفا کرد. خوئینیها معمولن از سوی مخالفان به جاسوسی برای شوروی، داشتن اعتقادات کمونیستی و حتا توطئه علیه خامنهای متهم میشود. روزنامه سلام به دلیل چاپ سندی در ارتباط با ترورهای سازماندهی شده دگراندیشان توسط جمهوری اسلامی در سال ۱۳۷۸ توقیف شد و خوئینیها در دادگاه ویژه روحانیت به جرم انتشار اسناد محرمانه کشور به محاکمه کشیده شد. اعتراض دانشجویان طرفدار وی به توقیف روزنامه سلام آغازگر حمله وحشیانه مزدوران حکومت به کوی دانشگاه تهران و حوادث روزهای پس از آن شد. حوادثی که تا زمان انتخابات خرداد 88 نیز همچنان ادامه پیدا کردند و هنوز هم آتش زیر خاکستر محسوب می شوند. در کتاب «شنود اشباح» نوشته «رضا گلپور» از وابستگی وی به سازمان جاسوسی شوروی (KGB) پرده برداشته شده است.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">محسن میردامادی</span></strong><br />میردامادی در پی پیامدهای اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران و دستگیری های فلهای فعالان سیاسی و دگراندیش در روز ۲۳ خرداد بعد از جلسه حزب مشارکت بدون هیچ گونه حکم قضایی و اتهامی به همراه سایر اعضا بازداشت گردید. وی پس از ۲۴ ساعت آزاد گردید ولی چند روز بعد دوباره به صورت غیرقانونی توسط لباس شخصی ها بازداشت گردید و به بند 209 زندان اوین منتقل گشت. لازم به ذکر است در طول این مدت به هیچ یک از اعضای خانواده وی و همچنین وکلا وی اجازه ملاقات داده نشده است.<br /><br /><strong><span style="color:#cc0000;">ابراهیم اصغر زاده<br /></span></strong>او هرچند هنوز از اقدام خود در اشغال سفارت آمریکا دفاع میکند اما اظهار داشته که حاضر است به خاطر این کار عذرخواهی کند، اگر این کار به بهبود روابط دو کشور کمک کند. او داشتن برنامهای برای گروگانگیری و یا اقامت طولانی در سفارت را رد کردهاست و میگوید با پشتیبانی خمینی و حضور مردم در جلوی سفارت برای حمایت از آنان چارهای جز باقی ماندن در سفارت برای آنان نمانده بود. شورای نگهبان صلاحیت او را برای نمایندگی در مجلس چهارم رد کرد و ۲۴ ساعت پس از پایان دوره نمایندگیاش دستگیر و به مدت یک ماه در سلول انفرادی بازداشت شد.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">سعید حجاریان</span></strong><br />وی که از قربانیان تروریسم دولتی جمهوری اسلامی است در سال ۱۳۷۸ توسط شخصی به نام <span style="color:#ff0000;">سعید عسگر</span> در مقابل شورای شهر تهران ترور شد. وی از این ترور جان به در برد، اما از آن پس زندگی بسیار سختی را بر صندلی چرخدار میگذراند و دچار اختلالات شدید گفتاری شده است. سعید عسگر پس از این ترور محاکمه شد و به ۱۵ سال زندان محکوم شد. همدست او که راننده موتورسیکلت سوزوکی 1000 حامل سعید عسگر بود به ده سال زندان محکوم شد. هرچند سعید عسگر یک روز نیز در زندان نگذرانید! پدر سعید عسگر در جریان رسیدگی اعلام کرد که آن شب فرزندش تا صبح در خانه بوده است. به نظر می رسد مسئول حادثه غیر از وی باشد و نیرو های اطلاعات سپاه دست به این کار زده اند که با زنده ماندن سعید حجاریان مجبور به پیدا کردن افرادی شده اند که مسئولیت ترور را بپذیرند. حجاریان پیشتر در ۸ شهریور ۱۳۶۰ مورد سوء قصد گروهک مجاهدین خلق قرار گرفته بود. وی از سال ۱۳۷۷ دست به انتشار روزنامه «صبح امروز» زد که در جریانات سیاسی آن روز نقش اطلاعرسانی عمدهای را بر عهده گرفت. ترور وی پس از افشاگریهایی درباره قتلهای زنجیرهای در این روزنامه صورت گرفت. او از جمله صدها تن از فعالان سیاسی بود که در جریانات مربوط به رویدادهای پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران (خرداد ۱۳۸۸) بازداشت و روانه زندان اوین شد.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">عباس عبدی<br /></span></strong>وی در آستانه سالگرد تصرف سفارت آمریکا در تاریخ ۱۲ آبان ۱۳۸۱ به اتهام واهی جاسوسی به حکم سعید مرتضوی بازداشت شد. خانواده وی از جمله همسر و دخترش نیز در معرض اتهام قرار گرفتند. وی عضو هیات مدیره موسسه پژوهشی «آینده» بود و در کنار سایر اعضای این موسسه از جمله دکتر قاضیان و بهروز گرانپایه دستگیر شد. برخورد با موسسه نظرسنجی آینده که عبدی یکی از اعضای آن بود هنگامی آغاز شد که پس از سخنرانی علی خامنهای علیه اصلاح طلبان که خواستار مذاکره با آمریکا بودند نتایج سه نظرسنجی توسط این موسسه و دو موسسه دیگر (پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی و موسسه ملی سنجش افکار عمومی) در مطبوعات منتشر گشت که حاکی از موافقت 75% مردم ایران با مذاکره میان ایران و آمریکا ود. علی خامنهای که توهم دشمن بینی کل دنیا را دارد، مذاکره با آمریکا را خیانت نامیده بود و پس از انتشار نظرسنجیها آن را ساخته دشمن نامید. دستگاه قضایی این نظرسنجی کاملن علمی را جعلی دانست و این موسسه را متهم به تبلیغ علیه نظام الله از طریق نظرسنجی کرد. در ادامه اتهام جاسوسی برای آمریکا و کشورهای غربی و ... نیز به اتهامات اضافه شد. بهروز گرانپایه، علیرضا علوی تبار و حسینعلی قاضیان دیگر مدیران این موسسه نیز در کنار عباس عبدی بازداشت و محاکمه شدند. یک سال پس از محکوم شدن عباس عبدی و قاضیان به زندان و پذیرش تمامی اتهامات در دادگاه، عباس عبدی طی نامهای مراحل مختلف شکنجه و آزار شدید در جریان بازجوییها، متهم کردن اعضای خانواده وی که به سرپرستی سعید مرتضوی قاضی پرونده و دادستان تهران روی داد و او را وادار به پذیرش اتهامات در دادگاه کردند را افشا کرد. وی در بخشی از این نامه مینویسد: «<strong><span style="color:#990000;">کلیه تعلق خاطرم را به حکومتی که سه دهه برایش فعالیت کردم از دست دادهام که دیگر بخواهم برای اصلاحش انتقاد کنم.</span></strong>» وی در پایان نامه نوشت که هنوز ناگفتههای فراوانی پیرامون آنچه در زندان روی داده دارد. وی در این نامه تاکید دارد که بازجویان وی از پرسنل سپاه پاسداران بودهاند. وی نامه دیگری نیز به دیوان عالی کشور پیرامون بخش اصلی پرونده موسوم به بند «د» نوشت و آن را یک فاجعه ملی خواند. وی در این نامه سعید مرتضوی را متهم کرد که خود یک سند محرمانه را جعل کرده و به عنوان سند کشف شده از منزل عبدی در پرونده وی قرار دادهاست.<br /><br /><strong><span style="font-size:130%;color:#ff0000;">سخن پایانی</span></strong><br />جمهوری اسلامی تا جایی که توانست از اشغال کنندگان و گروگانگیران سفارت آمریکا در تهران انتقام گرفت. همچنین با توجه به اینکه ایالات متحده در 32 سال گذشته هیچگونه اقدام جدی برای مقابله با این رژیم صورت نداده است و همچنین آزمایشات گوناگون موشکهای بالستیک دوربرد جمهوری اسلامی که باعث رشد فروش جنگ افزارهای پیشرفته دفاع موشکی و غیره به کشورهای منطقه و حتا فرامنطقهای گشته و جبران قابل توجهی از بحران مالی را برای ایالات متحده فراهم ساخته است، میتوان جمهوری اسلامی را بزرگترین حافظ منافع ایالات متحده در منطقه قلمداد نمود. همچین با روی کار آمدن محمود احمدی نژاد، روند دیدگاه مظلومیت اسرائیل در جهان که هیچگاه سابقه نداشته، رو به فزونی است.<br /><span style="color:#ffffff;">.<br /></span><strong><span style="color:#ff0000;">پیوندها:</span></strong><br /><a href="http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/d/d7/Eagle_Claw_Memorial.JPG"><strong>سنگ یادبود جانباختگان</strong></a><br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div>Arashhttp://www.blogger.com/profile/10630664041516455012noreply@blogger.com2tag:blogger.com,1999:blog-2738975866196891047.post-91686052161952436012010-04-24T21:00:00.003+04:302010-04-24T21:30:03.124+04:30عملیات پنجه عقاب<div align="center"><br /><strong><span style="color:#cc0000;"><span style="font-size:130%;">سالروز عملیات پنجه عقاب (Operation Eagle Claw)<br /></span>(4 اردیبهشت 1359 - 24 آوریل 1980)<br /></span></strong></div><div align="justify"><br />ماجرای عملیات نظامی ایالات متحده در طبس، حدود يك سال پس از پيروزي انقلاب قرون وسطایی اسلامی و پيش از استقرار كامل قواي امنيتي و نيز در دورهاي تشكيل شد كه دولت مهندس بازرگان استعفا كرده و دولت بنيصدر و رجايي هنوز زمام امور را به دست نگرفته بود و دولت شوراي انقلاب موقت، مديريت كشور را در اختيار داشت. در آپريل 1980 ميلادي با بینتیجه ماندن گفتگوها، ایالات متحده مصمم شد طرحهاي نظامي برای آزادی پرسنل سفارت آمریکا در تهران را به اجرا درآورد. آمريکاييها نهایت تلاش خود را برای حل مسالمتآميز مسئله به انجام میرساندند. «برژينسکي» و «هميلتون جردن» در يادداشتهاي خويش یادآور ميشوند که در روزهاي پيش از آغاز عمليات نجات، بار ديگر مذاکره تازهاي را با ايرانيها گشودند تا آنها را اغفال کنند و ايرانيها احتمال ندهند که آمريکا قصد اجراي عمليات نظامي را دارد و همزمان به آمريکاييهاي مقيم ايران از راههاي مختلف توصيه ميکردند که ايران را ترک کنند.<br /></div><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=ruimes2v4f4z4pkb7og.jpg"><img alt="ruimes2v4f4z4pkb7og.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/ruimes2v4f4z4pkb7og_thumb.jpg" border="0" /></a></p><div align="justify"><br /></div><div align="justify"><span style="color:#ff0000;">برژينسکي مينويسد:<br /></span>«<strong><span style="color:#660000;">طرح عمليات که پس از هفتهها بررسي و تحليل تهيه شده بود، دو روز (از 24 تا 26 آوريل 1980 برابر با 4 تا 6 ارديبهشت 1359) طول ميکشید. در شب اول، هشت هليکوپتر و سه هواپيماي C-130 در عمق خاک ايران در وسط بيابان فرود ميآمدند. هلیکوپترها پس از سوختگيري شبانه به نقطهاي در نزديکي تهران پرواز ميکردند و تمام روز را در انتظار فرا رسيدن شب در اين نقطه توقف ميکردند. حمله به سوي سفارت که محل نگهداري گروگانها بود، در شب دوم با خودروهایی که پيشتر تدارک شده بود، انجام ميگرفت و يک گروه جداگانه هم براي نجات «بروس لينکن» کاردار سفارت و دو تن از همکارانش به محل وزارت خارجه ايران ميرفتند. برنامه دقيقي براي ورود به ساختمان سفارت و آزاد ساختن گروگانها پيشبيني شده بود و گروگانها پس از رهايي و شايد به همراه چند اسير از اشغالکنندگان سفارت به استاديومي که در نزديکي سفارت قرار داشت، منتقل ميشدند و با هلیکوپترها به يک فرودگاه مجاور پرواز ميکردند. قرار بود، اين فرودگاه، شبانه به وسيله يک گروه کماندويي اشغال شود و گروگانها و کماندوها با هواپيماي مستقر در فرودگاه به پرواز درآيند. تمام مراحل عمليات در تاريکي شب پيشبيني شده بود و با تمرينهاي مکرر براي اين عمليات به وسيله گروه بسیار ورزيدهاي که داوطلب انجام اين مأموريت شده بودند، همه ما به نتيجه آن اميدوار بوديم</span></strong>».<br /><br />قرار شد عمليات توسط گروه رزمي مشترکي انجام شود که متشکل بود از گروه دلتا و بخشهايي از نيروي هوايي، دريايي و رنجرها. نيروي دلتا که نيروي عملکننده اصلي در زمين و يورش به سفارت بود و در عمليات به کار گرفته شد، از پيچيدهترين و سختترين آموزشها و مهارتهاي نظري و عملي برخوردار بود، چنان که ميتوان اعضاي آن را افراد استثنايي دانست که به ندرت، ديگران قادرند به چنين ظرفيتهايي برسند. نيروي دلتا طوری آموزش ديده است که در پشت خطوط دشمن در جبهه جنگ يا در شهر، دست به عمليات تخريب، انفجار، شناسايي و نجات و ضدتروريسم بزند و تا آن زمان، نيروي دلتا همچون يک گروه سري براي مردم و حتا نيروهاي آمريکايي هم ناشناخته بود.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">طرح عمليات<br /></span></strong>نام رمز مأموريت براي آزاد کردن گروگانها «پنجه عقاب» و طرح آن از اين قرار بود: سه هواپيماي MC-130 حامل نيروها و سه هواپيماي EC-130 حامل سوخت (جمعن شش هواپيما) جزيره مصيره، واقع در سواحل شيخنشين عمان را ترک ميکنند و به سوي ايران به پرواز درميآيند و در محلي در کوير طبس که «<strong><span style="color:#ff0000;">کوير يک</span></strong>» (<strong><span style="color:#ff0000;">Desert One</span></strong>) نامگذاري شده، فرود ميآيند و در آنجا منتظر ورود هشت هلیکوپتر R-H-53D ميشوند.<br /></div><div align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=1q71f3jh0th51hycjtg.jpg"><img alt="1q71f3jh0th51hycjtg.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/1q71f3jh0th51hycjtg_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">شش هلیکوپتر سی استالیون در آسمان و دو جنگنده F-14B Tomcat بر روی عرشه ناو نیمیتز در عکس دیده می شوند. (غروب 24 آپریل 1980)<br /></span><span style="color:#ffffff;">.</span></strong></div><div align="justify">هلیکوپترها قرار بود از عرشه ناو هواپيمابر «نيميتز» که در خليج عمان مستقر شده بود، به پرواز درآمده و در مسيري متفاوت حرکت کرده و تقريبن سي دقيقه پس از فرود آخرين هواپيما، وارد کوير شوند. هلیکوپترها به محض ورود، سوختگيري کرده و نيروي يورش 118 نفري را سوار ميکنند. محاسبات چنان انجام شده بود که شش هلیکوپتر، کمترين رقمي بود که براي بلند کردن وزن تيم يورش و تجهيزات آنها و گروگانها لازم بود و دو هلیکوپتر هم براي پشتيباني و يا زاپاس در صورت بروز اشکال فني يا آسيب ديدن يکي از شش هلیکوپتر در اثر تيراندازي و غيره در نظر گرفته شده بود.<br /></div><div align="center"><br /><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=v8t8fpz9muwnbszt7umo.jpg"><img alt="v8t8fpz9muwnbszt7umo.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/v8t8fpz9muwnbszt7umo_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">چیدمان طراحی شده برای هواگردهای فرود آمده در نقطهء Desert One<br /></span></strong></div><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br />هواپيماها به مصيره بازميگردند و هلیکوپترها، نيروي دلتا را سوار کرده و رهسپار تهران ميشوند، به نحوي که يک ساعت پيش از طلوع آفتاب به محل پنهان شدن خود در نزديکي تهران رسيده و با طلوع آفتاب، ساعات روز را در تپههاي اطراف گرمسار پنهان ميشوند که همه اين محلها از قبل به وسيله افرادي که داخل ايران شده بودند، شناسايي شده بود و در اين محل، تيم يورش با دو مأمور وزارت دفاع آمريکا که چندين روز پيش از عمليات وارد تهران شده بودند، ملاقات ميکنند. پس از غروب آفتاب، دو مأمور وزارت دفاع با يک وانت داتسون و يک فولکس واگن ميآيند و يکي از اين وسايل نقليه، شش راننده و شش مترجمي را که با دلتا آمده بودند، به انباري در حومه تهران ميبرند که در آن شش کاميون مرسدس پارک شده و قرار است در هنگام عمليات، ديوار شرقي سفارت با بمب منفجر شود، به گونهاي که کاميونهاي هجده چرخ به راحتي عبور کرده و وارد محوطه سفارت شوند.<br /><br />خودروی ديگر سرهنگ «چارلي بکويث»، فرمانده عمليات را براي شناسايي از محل اختفا تا سفارت ميبرند و بکويث پس از وارسي مسير و محوطه اطراف سفارت به محل اختفا بازميگردد. قرار است با فرارسيدن زمان يورش، شش کاميون افراد دلتا را که به عناصر قرمز، سفيد و آبي تقسيم شده و هر کدام وظايف خاصي در يورش دارند، سوار کرده و از گرمسار در طول جاده دماوند در ساعت 8:30 شب حرکت کنند و با جلوداري سرهنگ بکويث که پيشتر مسير را شناسايي کرده، به تهران بروند. اگر به دليلي کاميونها متقوف شوند و مورد تفتيش قرار گيرند، مأموران بازرسي، دستگير و همراه دلتا برده ميشوند. در مورد روش عبور کاميونها در شهر تهران به شکل کاروان و يا به شکل سبقتگيري به نوبت از يکديگر توصيههاي لازم انجام شده است. يک تيم يورش سيزده نفري که وظيفه آنان، نجات سه گروگاني است که در ساختمان وزارت خارجه نگهداري ميشوند با يک اتومبيل فولکس واگن استيشن در مسيري متفاوت به سوي هدف خود حرکت ميکند.<br /><br />بين ساعت يازده و نيم شب يک گروه برگزيده از افراد در يک وانت داتسون با اسلحه کمري با صداخفهکن پس از تصرف دو پست نگهباني، نگهباناني را که در طول خيابان روزولت کشيک ميدهند، دستگير ميکنند و افراد تيم يورش با استفاده از نردبان، از ديوار سفارت بالا ميروند. آنگاه سرگرد اسنافي (نام مستعار) که به عنوان افسر هوايي دلتا عمل ميکند، به هلیکوپترها که در اطراف گرمسار در حال آمادهباش هستند، اطلاع ميدهد و آنها شروع به چرخيدن در شمال شهر ميکنند. با علامت او، هلیکوپترها به نزديکي سفارت ميآيند و اگر همان طوري که انتظار ميرود تيرکهاي کار گذاشته شده در محوطه باز سفارت را (که پيشتر در عکسها شناسايي شده بودند و احتمالن ايرانيها آنها را براي جلوگيري از امکان فرود هلیکوپترها کار گذاشته بودند) بتوانيم برداريم، نخستین هلیکوپتر مستقيمن به داخل سفارت فراخوانده ميشود و سپس، تمام گروگانهاي آزاد شده سوار آن هلیکوپتر ميشوند و پزشکان گروه دلتا آنها را معاينه ميکنند. در صورتي که امکان جابهجا شدن تيرکها وجود نداشت، طرح ديگر اجرا ميشود و گروگانها به استاديوم امجديه برده ميشوند. پس از آنکه تمامي گروگانهاي آزادشده به وسيله هلیکوپتر از محوطه دور شدند، عنصر قرمز و به دنبال آن عنصر آبي از شکافي که در ديوار ايجاد شده است، عقبنشيني ميکنند و با عبور از عرض خيابان روزولت (مفتح) به استاديوم ميروند و در آنجا به همراه عنصر سفيد سوار باقي مانده هلیکوپتر ميشوند.<br /><br />چنانکه گروگانهاي نگهداري شده در وزارت خارجه در خاطرات خود در کتاب «444 روز» گفتهاند، در محل اقامت آنان، دائمن ديپلماتهاي خارجي که براي ديدارهاي ديپلماتيک به وزارت خارجه ميرفتند، با آنها هم ديداري ميکردند و آمريکاييها نيز از اين طريق، اطلاعات دقيق و جزيي در مورد نگهداري آنها در ساختمان وزارت خارجه ايران داشتهاند. قرار بود در حالي که عمليات در تهران ادامه دارد، در جنوب تهران در منظريه (نزديک شهر قم و بخشي از ميدان تمرين بمبارانهاي هواپيماهاي جنگي که پيش از انقلاب مورد استفاده قرار ميگرفت و اوائل انقلاب متروکه شده و خالي از نيرو بود) يک واحد رنجر با هواپيما وارد شود و پس از تصرف فرودگاه آنجا، امنيت آن را تأمين کند و پس از رسيدن تمام گروگانها، مترجمان، خلبانان، خدمه، مأموران وزارت دفاع و نيروي دلتا، همگي با هواپيماي استارليفتر سي-141 ايران را ترک کرده و به پايگاه مصيره در عمان ميروند. قرار بود رنجرها پس از نابود کردن منظريه ايران را ترک کنند.<br /><br />نیروهای اين عمليات جمعن 132 نفر بودند که شامل دو ژنرال وطن پرست ايراني که پس از انقلاب به ناچار به آمريکا رفته بودند، دوازده راننده، يک تيم دوازده نفري مترجم که نظارت بر جادهها و امنيت «کوير يک» را برعهده داشتند، تيم مخصوص ضربت سيزده نفره، 93 تن از عملکنندهها و ستاد دلتا که تيم ناظر با يکي از C-130 ها به مصر بازميگشت و 120 نفر سفر را تا مخفيگاه ادامه ميدادند که همگي داوطلبانه اين کار را قبول کرده بودند، میشدند. ترتيباتي هم براي پرواز دو هواپیمای توپدار AC-130EH بر فراز شهر تهران اتخاذ شده بود.<br /></div><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=6dnk6w2rrfpvp639583e.jpg"><img alt="6dnk6w2rrfpvp639583e.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/6dnk6w2rrfpvp639583e_thumb.jpg" border="0" /></a></p><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></div><div align="justify"><span style="color:#ff0000;">سرهنگ چارلز بکویث (فرمانده عملیات):</span><br />«<strong><span style="color:#660000;">بدين ترتيب قرار شد يکي از آنها با پرواز بر فراز سفارت از نزديک شدن هر زرهپوش به خيابان روزولت (مفتح) جلوگيري کند و ديگري نيز بر فراز فرودگاه بينالمللي مهرآباد که از قرار معلوم دو فانتوم F-4E در باند آن در حال آمادهباش بودند، دور بزند. هرگز قصد بمباران تهران در کار نبود و پرواز هلیکوپترهاي توپدار بر فراز تهران فقط براي خنثا کردن هرگونه تهديدي بود که دلتا قدرت مقابله با آن را نداشت. بعضي از ما در ويتنام با اين هلیکوپترها کار کرده بوديم و ميدانستيم که خمپارهانداز 105 ميليمتري و تفنگ کاتلينگ 20 ميليمتري هواپیمای AC-130 ميتواند در تهران به ما کمک کند و روحيه افراد بهتر شود. ديگر در اين حرفي نبود که آیا دلتا قادر خواهد بود گروگانها را خارج کند، به خصوص آن زنگ خطر ذهني نيز از زنگ زدن باز ايستاد.</span></strong>»<br /><br />کشتن نيز جزو ضروري طرح عمليات نجات بود. در جلسهاي که در کاخ سفيد تشکيل شد تا آخرين نتايج طرح عمليات مورد بحث قرار گيرد و به سوالات و ابهامات رئيسجمهوري و ديگران پاسخ داده شود. «هر ايراني مسلح در داخل ساختمانها بايد کشته ميشد. ما نميرفتيم که نبض آنها را بگيريم و ضربان قلبشان را بشماريم. ما آن قدر گلوله خرج آنها ميکرديم تا مسئلهاي برايمان به وجود نياورند. وقتي که عمليات شروع شود، تعداد زيادي از ايرانيها براي آوردن کمک پا به فرار ميگذارند، دلتا وظيفه دارد که آنها را مثل آبکش سوراخ سوراخ کند؛ اين طرح بود».<br /><br />در مورد فرود آمدن يک باند متروک در نزديکي يک شهر کوچک ايران، سرهنگ چارلز بکويث ميگويد: «به نظر من، جاي چندان مناسبي نبود. اين بدان معني بود که عدهاي از مردم احتمالن کشته ميشدند، کشتن مسئلهاي نبود اين کار يکي از وظائف گروه دلتا بود، اما کشتن غيرضروري مردم، احمقانه به نظر ميرسيد. همچنين يک درگيري مسلحانه خطر کشف شدن مأموريت را افزايش ميداد».<br /><br />حال بايد دانست که آنها براي اجراي عمليات و درک اينکه در وهله نخست به چه ساختمانهايي در سفارت بايد يورش ببرند و بنابراين چه تعداد نيرو و تجهيزات لازم دارند، علاوه بر استفاده از عکسهاي هوايي، عکسبرداري از محل سفارت به وسيله خبرنگاران مرتبط، استفاده از فیلمهای تلويزيوني و اطلاعات افراد و جاسوسان و ... از روانپزشکاني که به وسيله افسران اطلاعاتي گرد آورده شده بودند نيز استفاده کردند. آنان با استفاده از اين اصل بديهي که بايد به 53 گروگان منزل و غذا داده ميشد، آغاز کردند و دريافتند که دانشجويان اشغالگر سفارت تا آنجا که امکان دارد نميخواهند به گروگانها آسيب برسانند؛ بنابراين، بايد ديد چه نوع تسهيلاتي در داخل سفارت وجود داشت که ميشد، از آنها براي مراقبت از گروگانها استفاده کرد. با استفاده از منطق استقرايي، دو ساختمان از چهارده ساختمان موجود در سفارت، تقريبن بلافاصله از بحث خارج و حذف شدند، زيرا تسهيلات آشپزي در آنها وجود نداشت و سيستمهاي گرمکننده نيز در وضع خوبي نبودند. از اين ديدگاه در مورد تک تک ساختمانهاي اداري و موتوري و... در سفارت، بحثهاي مفصلي شد که ثابت شود کدام ساختمان، محل اقامت گروگانهاست و کدام نيست که در نهايت از چهارده ساختمان به شش و يا هشت ساختمان رسيدند و از آن پس بود که امکان تعيين ويژه و تعداد افراد مورد لزوم مشخص ميشد، البته در آخرين روزها تعداد ساختمانهاي مورد نظر به چهار تا رسيد.<br /></div><div align="justify"><br /></div><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=89qduqilk8i72wbk7bqp.jpg"><img alt="89qduqilk8i72wbk7bqp.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/89qduqilk8i72wbk7bqp_thumb.jpg" border="0" /></a></p><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></div><div align="justify">در آن زمان در ايران کسي نميدانست که فیلمهای تلويزيوني که هر روز از تظاهرات تهی مغزان اسلام پرست در مقابل سفارت آمريکا در تلويزيون پخش ميشد و روي ماهوارهها ميرفت، حاوي نکات اطلاعاتي بيشمار و مهمي براي طراحان عمليات است. کسي نميدانست که آنان از روي نحوه نگهباني و در دست گرفتن سلاح و جابهجا کردن آن به ارزيابي کيفيت نيروها پرداخته و برآورد ميکنند که افراد مسلح داخل سفارت، چقدر آموزش ديده يا آماتور هستند. کسي نميدانست که نحوه رفت و آمد مسافران در فرودگاه و کنترل و بررسي مدارک در فرودگاه و يا سفرهاي بين شهري و نوع کنترلهاي پليس بين شهري و نحوهء رفتوآمدهاي عادي و روزمره مردم در شهر و ... با دقيقترين اطلاعاتي که اصلن مهم به نظر نميآيد، بايگاني شده و براي طراحي يک عمليات نظامي مورد استفاده قرار ميگيرد.<br /><br />براي اجراي عمليات حتا افکار و تخيلات نگهبانان سفارت مطالعه شده بود، چون اين ترديد وجود داشت که هواپيماهاي EC-130 که 300 گالن سوخت را در تانکهای بزرگ خود جاي ميدادند، بتوانند براي سوختگيري هلیکوپترها در کوير فرود آيند و احتمال آن ميرفت که پوسته خارجي زمين، نتواند وزن آنها را تحمل کند و در نتيجه، قادر به فرود يا پرواز مجدد نباشند، لذا يک هواپيما با همان وزن به کوير رفت و فرود آمد و محل را بررسي کرد، عکس گرفت و از خاک آنجا نمونهبرداري کرد و در 31 مارس با اطلاعات از لازم از کوير بازگشت. در اين پرواز آزمايشي، وقتي هواپيما فرود آمده بود، آنها چراغهاي مخصوصي را که از قبل ساخته بودند در کوير کار گذاشتند. اين چراغها به گونهاي طراحي شده بود که از درون يک هواپيماي C-130 ميشد، آنها را با کنترل از راه دور، يعني از فاصله دو يا سه مايلي روشن کرد. اين چراغها که منطقه فرود را مشخص ميکردند، حجم کوچکي داشتند. افرادي که به تهران به منظور پيشقراولهاي جاسوسي فرستاده شدند، تحت آموزشهاي دقيق سرويسهاي اطلاعاتي قرار گرفتند که شامل ياد گرفتن رسوم، امور محرمانه، به خاطر سپردن خيابانها و بلوارهاي تهران، مطالعه وضع و کيفيت حمل و نقل در تهران و ياد گرفتن مقدار لازمي از زبان فارسي و سيستم پولي ايران و ياد گرفتن زندگي مخفيانه و تبادل رمز و مکالمات رمزي و ... میشد.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">تمرينهاي مکرر<br /></span></strong>اعضاي دلتا بارها و بارها عمليات را به طور آزمايشي تکرار و تمرين کردند. طراحي استاديوم فوتبال امجديه در نزديکي سفارت و تمرين عقبنشيني از سفارت براي سوار شدن به هلیکوپترها در استاديوم، دست کم يکصد بار انجام شد، يکصد بار سفارت ساختگي در ميدان تير مورد حمله قرار گرفت و صدها و صدها بار افراد از ديوار 9 فوتي که ساخته شده بود، بالا رفته و پايين پريدند. طراحي ديوار سفارت و انفجار آن به نحوي که به آساني، کاميونها از آن عبور کنند، بارها و بارها توسط يک متخصص انفجار انجام شد.</div><div align="center"><span style="color:#ffffff;">.</span><br />.<a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=pwcc1eu9qnvh8nbsh1y2.jpg"><img alt="pwcc1eu9qnvh8nbsh1y2.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/pwcc1eu9qnvh8nbsh1y2_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">نيروهاي ويژه ايالات متحده در هنگام تمرين شبيه سازي شده براي عمليات نظامی در ايران در ايالت آريزونا (+ عکس بعد)<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div></span></strong><div align="justify">کساني که نقش پاسداران ايراني را بازي ميکردند، در حال گشت در اطراف ديوار ساختگي سفارت مورد حمله قرار گرفتند. افراد از ديوار بالا رفتند و به ساختمانهاي ساختگي حمله شد و آنجا خيلي زود پاکسازي شد و هلیکوپترها فرود آمدند. رنجرها در يک منظريه ساختگي، باند فرودگاه را در اختيار داشتند و هواپيماهاي C-141 با موفقيت همه را سوار کردند. تمرين براي هفتمين بار کاملن بدون اشکال انجام شد.<br /></div><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=rzexqggcj5o3bfmw275g.jpg"><img alt="rzexqggcj5o3bfmw275g.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/rzexqggcj5o3bfmw275g_thumb.jpg" border="0" /></a></p><div align="justify"><br /></div><div align="justify">چارلي بکويث مينويسد: «<strong><span style="color:#660000;">در روزهاي آخر، روش باز کردن درها، محل کليدها و باز کردن قفلها را ميدانستيم و تمرينهاي زيادي هم در اين مورد انجام شده بود و ميگويد، برنامه کار نگهبانان را در دست داشتيم و محل زندگي آنها را ميدانستيم.</span></strong>»<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">همکاري کشورهاي جهان<br /></span></strong>زیبگنیو برژينسکي در کتاب خود مينويسد: «<strong><span style="color:#660000;">در انجام اين عمليات ما از همکاري صميمانه يک کشور دوست و همکاري غيرمستقيم چند کشور ديگر منطقه که از چگونگي اين عمليات و هدف آن اطلاع نداشتند برخوردار شديم. بايد يادآوري کنم که چند کشور هم در تدارک اين عمليات در داخل ايران با ما همکاري کردند که ما از اين حيث مديون هستيم و بايد روزي آن را جبران نماییم</span></strong>».<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">شکست عمليات نجات و فکر ادامه آن</span></strong><br />با وجود همه پيشبينيها، دقتها، تمرينها، محاسبات، کمکهاي خارجي و ... متاسفانه عمليات نجات با وقوع يک رويداد بسيار ساده شکست خورد و نتايجي کاملن معکوس به بار آورد. هواپيماهاي ترابری C-130 در «کوير يک» فرود آمدند. نيروهاي عملياتي، موتورسيکلتها و جيپ چهار تني را از هواپيماها تخليه کردند. در اين حال، يک اتوبوس بنز حامل مسافر در جادهاي در آن نزديکي ميآمد، قبل از اينکه گروه حفاظت از جاده به طور کامل مستقر شود، سرهنگ بکویث به تایرهای اتوبوس شليک کرده و آن را متوقف ميکند و مسافران را پياده کرده و تحت نگهبانی قرار دادند. در اين حال، يک تانکر بنزين هم نزديک شد که آن را هم با يک سلاح ضدتانک هدف قرار دادند و تانکر آتش گرفت. پس از آن کاميون کوچکتري از راه رسيد و به محض مشاهده وضع به سرعت دور زد و در تاريکي دور شد و در همين حال، راننده کاميون قبلي که خود را نجات داده بود نيز با آن گريخت.<br /><br /><span style="color:#cc0000;">سرهنگ چارلز بکويث مينويسد:<br /></span>«<strong><span style="color:#660000;">امکان اينکه دو راننده کاميون ما را ديده باشند، دليل نميشد که ما جل و پلاسمان را جمع کنيم و برگرديم و البته اين يک ريسکي بود که من آن را پذيرفتم. هلیکوپترها با يک ساعت و نيم تأخير رسيدند. اين تأخير براي عملياتي که همهء لحظهها در آن محاسبه شده بود، خيلي جانکاه بود. شش هلیکوپتر، هر کدام از جهت متفاوتي آمدند، اما دو هلیکوپتر هرگز نيامدند. هلیکوپترها با طوفان شن مواجه شده بودند. پس از سوختگيري يکي از آنها هم نقص فني پيدا کرد و تنها پنج هلیکوپتر براي عمليات مانده بود. با خود گفتم يا عيسي مسيح، دستم به دامنت... ما فقط پنج هلیکوپتر داريم که ميتوانند، پرواز کنند... کاملن به ستوه آمده بودم. به جيم گفتم: وضع خراب است. آن خلبانهاي لعنتي ميدانند که ما نميتوانيم با پنج هلیکوپتر پيش برويم. کايل و من نقشه را مرور کرديم. چطور اين بار لعنتي را سبکتر کنيم. اين هلیکوپترها فقط قادرند مقدار معيني بار حمل کنند. تصميم به لغو عمليات گرفته و با واشینگتن و مراکز فرماندهي هماهنگ ميشود. خلبانان C-130 موتورهايشان را گرم ميکردند و گرد و غبار در اطراف پراکنده ميشد. ساعت تقريبا 2:40 دقيقه پس از نيمهشب بود. در ميان تندباد، يکي از هلیکوپترها را ديدم که از زمين بلند و به سمت چپ کج شد و به آرامي به عقب خزيد سپس صداي مهيبي بلند شد، صداي انفجار بمب نبود، صداي شکستن نبود، صداي چيزي بود که با يک ضربه متلاشي شود؛ يک انفجار بنزين. گلوله آتشين آبي رنگ مثل بالون به هوا رفت. ظاهرن هلیکوپتر سرگرد شافر به تانکر سوخترسان EC-130 یعنی هواپيمايي که تازه اعضای گروه آبي را سوار کرده بود، برخورد کرد. حرارت خيلي زياد بود. يکي ديگر از هلیکوپترها که در فاصله نزديکي به محل انفجار بود، هر لحظه امکان داشت، آتش بگيرد. هوا مثل روز روشن شده بود. موشکهاي روي زمین منفجر ميشدند. افراد گروه آبي طبق آموزشهایی که ديده بودند، به سرعت در همان لحظه اول از هواپيما خارج شده و بعضي مجروح شده و مسافران ايراني هم در نزديکي جاده محتاطانه ايستاده و نظارهگر بودند. در تمام راه بازگشت به مصيره، احساس پوچي و پژمردگي ميکردم. يأس بر وجودم سايه افکنده بود، گريهام گرفت. اين موقعي بود که نشستم و با تمام وجود، گفتم يا عيسي مسيح، تو ميداني که چه گندي بالا آمده است. ما واقعن باعث شرمساري کشور خودمان شديم، خودم را بسيار حقير احساس ميکردم. نميخواستم صحبت کنم يا هيچ کاري انجام دهم. فقط احساس ميکردم که ديگر آبرويي برايم نمانده بود</span></strong>».<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=wnltcovbhhxlhgw7iyhq.jpg"><img alt="wnltcovbhhxlhgw7iyhq.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/wnltcovbhhxlhgw7iyhq_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">در اين عمليات هشت تن از سربازان در نقطهء «کوير يک» کشته شدند.</span></strong><br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="justify"><span style="color:#cc0000;">هاميلتون جردن در مورد شکست عمليات نجات مينويسد:</span><br />«<strong><span style="color:#660000;">از صبح امروز (پنجشنبه 24 آوريل 1980 / 4 ارديبهشت 1359) نميتوانم هيجان خود را پنهان کنم. نزديک ظهر (که به وقت ايران نيمه شب بود) رئيسجمهوري من را احضار کرد و وقتي که وارد دفترش شدم، او را خيلي افسرده و ناراحت ديدم. پيش از اينکه من سخن بگويم، خود او شروع به صحبت کرد و گفت، الان خبر بدي به من دادهاند. دو هلیکوپتر ما در شروع عمليات سقوط کرده است. از شنيدن خبرها گيج و مبهوت شدم... کارتر پشت ميز خود نشست و چند ثانيه سکوت برقرار شد، هر کسي در درون خود به عاقبت کار ميانديشيد و ياراي سخن گفتن نداشت. اين سکوت مرگبار را صداي زنگ تلفن شکست. کارتر گوشي را برداشت و گفت: ديويد (جونز) چه خبر؟ ما حرفهاي جونز را نميشنيديم ولي حالت چهره کارتر و پريدگي رنگ او نشان ميداد که خبرهاي بدي ميشنود. کارتر لحظهاي چشمانش را بست و در حالي که به زحمت آب دهانش را قورت ميداد، پرسيد: آيا کسي هم مرده است؟ همه به دهان و چشمان او زل زده بوديم. گوشي تلفن را گذاشت، هيچکس سوالي نکرد تا اينکه خود کارتر پس از چند ثانيه سکوت گفت: مصيبت تازهاي پيش آمده، يکي از هلیکوپترها به يک هواپيماي C-130 خورده و آتش گرفته و احتمالن چند نفري هم کشته شدهاند... . تصور اينکه گروهي از داوطلبان نجات گروگانها خود جان باختهاند و در يک بيابان دور در آن سوي دنيا به خاک افتادهاند، چون کابوسي بر فکر و روح من سنگيني ميکرد. از اتاق کابينه بيرون آمدم تا کمي در هواي آزاد کاخ قدم بزنم و افکارم را منظم کنم، ولي هواي خفه و مرطوب بيرون بيشتر ناراحتم کرد. با حال تهوع به داخل کاخ برگشتم... وقتي به اتاق کابينه برگشتم، هنوز حال عادي نداشتم. رئيسجمهوري از براون پرسيد: خبر کشته شدن مأموران عمليات را چگونه به اطلاع خانوادههاي آنان خواهيد رسانيد؟</span></strong>»<br /><br /><span style="color:#ff0000;">جردن:</span><br />«<strong><span style="color:#660000;">در جلسه جمعه 25 آوريل 1980 (5 ارديبهشت 1359) همه ناراحت و مات مزده بودند و هيچ کس حرفي براي گفتن نداشت. او در جاي ديگر مينويسد: حال ميبايست بين صبر و جنگ يکي را انتخاب کنيم. حتا پس از عمليات نجات هم هنوز فکر ادامه عمليات وجود داشت</span></strong>».<br /><br /><span style="color:#ff0000;">برژینسکي:<br /></span>«<strong><span style="color:#660000;">به دستور رئيسجمهوري، صبح روز 26 آپريل 1980 من جلسهاي در دفتر خود تشکيل دادم تا امکانات دست زدن به عمليات ديگري را بررسي کنيم. با اينکه هنوز اطلاع دقيقي از علل شکست مأموريت نجات به جز خارج شدن سه هلیکوپتر از دور عمليات را نداشتيم، اين بار بيشتر انجام عمليات ساده و مستقيمي را مورد بررسي قرار داديم که مبتني بر اعزام نيروي بيشتري به تهران و تصرف يکي از فرودگاهها و عمليات سريع نجات در پايتخت بود، ولي با پراکندن گروگانها در نقاط مختلف ايران اين برنامه هم ديگر عملي نبود</span></strong>».<br /><br />دانشجويان تهی مغز پيرو خط خمینی بلافاصله در پي شکست عمليات نجات، گروگانها را در گروههاي چند نفري در شهرهاي ايران در مراکزي به صورت محرمانه پراکنده و نگهداري کردند. پس از شکست عمليات نجات، مرحله دوم عمليات نظامي که حمله تخريبي و انتقامجويانه عليه ايران بود نيز خود به خود منتفي شد، زيرا منجر به کشته شدن گروگانها و اثبات بيکفايتي حکومت آمريکا و واکنشهاي داخلي در آن کشور ميشد.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">کابوس پیروزی عملیات</span></strong><br />شکست نقشهاي چنان دقيق، فني و محاسبهشده که شرح آن گذشت به معناي شکست تمام سازمانهاي وابسته و تکنیکهای آنها بود. براي درک بزرگی اين شکست کافي است تصور کنيد که اگر عمليات نجات پيروز ميشد چه اتفاقي ميافتاد و براي ايران و انقلاب قرون وسطایی و براي ایالات متحده آمريکا چه رهآوردهايي داشت و چه تأثيراتي در معادلات جهاني بر جاي مينهاد؟ آیا امکان داشت که پس از نجات گروگانها، صدام از حمله به ایران منصرف گردد؟<br /><br /><span style="color:#ff6666;"><em>ادامه دارد.</em></span> </div>Arashhttp://www.blogger.com/profile/10630664041516455012noreply@blogger.com1tag:blogger.com,1999:blog-2738975866196891047.post-83842235660812021922010-04-23T17:35:00.002+04:302010-04-23T18:19:56.170+04:30میراژ اف-1 در نیروی هوای عراق<div align="center"><br />قسمت نخست را در <a href="http://iiaf5.blogspot.com/2010/04/blog-post_12.html"><strong>اینجا</strong></a> بخوانید<br /></div><div align="center"><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="justify">در دو سال آخر جنگ بی حاصل هشت ساله، نیروی هوایی عراق جهت فشار به جمهوری اسلامی برای پایان جنگ و قبول آتش بس، اقدام به خرید میراژهای اف یک EQ5 و EQ6 نمود که علاوه بر توانایی هوا به هوا و هوا به زمین، عملیات ضدکشتی را نیز به خوبی هواپیماهای سوپر اتاندارد به انجام میرساندند.<br /><br />یکی از جنگ افزارهای توانمند میراژ F1-EQ، موشک ضدرادار ARMAT بود. بررسیهای شرکت MATRA (سازنده) برای ساخت این موشک که برای نابودسازی تأسیسات و ایستگاههای رادار زمینی و دریایی طراحی شده بود، در سال 1981 آغاز شد و در سال 1984 این موشک عملیاتی گردید. این موشک نیز به تعداد نامشخص در قالب قراردادی ساختگی در اختیار نیروی هوایی عراق قرار گرفت. موشک ضدرادار آرمات با وزن 550 کیلوگرم، دارای سرجنگی 150 کیلوگرمی بسیار پرقدرت (HE) بود. این موشک از فیوز مجاورتی ساخت شرکت Thomson-CSF بهره میبرد و بدین ترتیب موشک آرمات قادر بود در فاصلهء مناسبی از رادار منفجر شود. شلیک موشک در بیشینه فاصلهء 120 کیلومتری از رادار جستجو و مراقبت یا رادار کنترل آتش سایت سام قابل انجام بود و این موشک با سرعت 1025 کیلومتر بر ساعت به سمت رادار روانه میگردید. آرمات یکی از پیشرفتهترین و پیچیدهترین موشکهای جهان بود و تاکنون شرکت سازنده عکس و اطلاعات بسیار اندکی از آن منتشر کرده است. در لیست محرمانه جنگ افزارهای ارتش عراق که در ماه آگوست 1990 توسط سازمان اطلاعات فرانسه تهیه شد، شمار موشکهای آرمات فروخته شده به عراق خالی بود! فرانسویها حتا نام رمز BAZAR (بازار) را برای این موشک برگزیدند و فروش آن به عراق به همین نام و به قیمت بسیار گزاف هر فروند 365000 دلار انجام گرفت.<br /></div><div align="center"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=shkjcby9ax0qnlrgi2ra.jpg"><img alt="shkjcby9ax0qnlrgi2ra.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/shkjcby9ax0qnlrgi2ra_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">در نخستين دقايق آغاز جنگ سال 1991 خيلج فارس، يك فروند هواپيماي جنگ الكترونيك EF-111 Raven كه اساسن پرندهاي غيرمسلح است، به خلباني سروان جيمز اي دنتون (James A. Denton) و سروان برنت دي براندون (Brent D. Brandon) موفق شد يك پيروزي هوايي را در برابر ميراژ اف-1 عراقي به نام خود به ثبت برساند. خلبان ايي اف-111 آمريكايي كه توسط ميراژ اف-1 رهگیری شده بود، با انجام یک مانور سنگین، خود را به نزدیکی سطح زمین رساند و سپس به یکباره اوج گرفت و خلبان میراژ عراقی که به نظر میرسید عجول یا بسیار بی تجربه بوده است، با زمین برخورد کرد. در جریان جنگ سال 1991، جنگندههای نیروهای ائتلاف، چندین میراژ اف-1 عراقی را که به موشکهای ضدکشتی اگزوسه مسلح شده و قصد حمله به ناوگان دریایی ایالات متحده در خلیج فارس را داشتند، سرنگون کردند. در یک نبرد هوایی نیز دو جنگنده میراژ عراقی که موشکهای ضدکشتی اگزوسه را حمل میکردند، توسط جنگنده F-15C نیروی هوایی عربستان سعودی سرنگون گشتند.<br /></span></strong><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="justify">میراژهای عراقی، توانایی شلیک موشکهای هوا به هوای ماترا R-550 Magic، ماترا R-530 و ماترا Super 530D را داشتند که نسبت به موشکهای مشابه روسی آتول، آفید و آپکس که بر روی جنگندههای میگ-21، میگ-23 و میگ-25 نصب میشدند، دارای دقت بسیار بهتر و مقاومت بیشتری در برابر جنگ الکترونیک بودند. نصب گیرنده اخطار راداری جدید SHERLOC باعث شده بود تعدادی آنتن و زائده بر روی قسمت دم میراژهای عراقی اضافه گردد. جنگ افزارهای هوا به هوای جدید به همراه سامانه های الکترونیکی پیشرفته، توانایی زیادی در رهگیریهای هوایی به میراژهای عراقی میبخشیدند. میراژ اف یک EQ2 عراقی که به طور ویژه برای عراق جهت نبردهای هوایی ساخته شده بود، با سوخت داخلی خود قادر بود سه رهگیری هوایی 5 دقیقهای را با سرعت 1.5 ماخ انجام دهد. همچنین با استفاده از یک مخزن سوخت خارجی و دو موشک Super 530D به مدت 135 دقیقه در یک گشت هوایی طولانی مدت شرکت میکرد و اهداف هوایی خود را تا ارتفاع 65 هزار فوتی به راحتی رهگیری مینمود. در اواخر سال 1987، فرانسویها گونه پیشرفتهء موشک Magic، یعنی ماژیک2 را به عراق واگذار کردند.</div><div align="center"></div><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=xbjlexz07flehf2k12kb.jpg"><img alt="xbjlexz07flehf2k12kb.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/xbjlexz07flehf2k12kb_thumb.jpg" border="0" /></a></p><div align="center"><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="justify">فرانسویها برای حل مشکل سوخت، توانایی سوختگیری جنگنده به جنگنده (Body to Body) برای میراژهای عراقی به وجود آوردند. برای نخستین بار در تاریخ جنگهای هوایی جهان، جنگندههای عراقی در ارتفاع پست و درون عمق فضای ایران، اقدام به سوختگیری هوایی می نمودند. بر همین اساس، نیروی هوایی عراق جهت انجام عملیات ضربتی در عمق خاک ایران، تا 8 جنگنده میراژ اف1 را همزمان به پرواز درمی آورد که نیمی از آنها مجهز به غلافهای سوخترسان و موشکهای هوا به هوای کافی برای نگهبانی از کل دسته پروازی بودند و نیمی دیگر، مجهز به بمبها و موشکهای هدایت شونده لیزری. میراژها در بین راه و در منطقه ای که پیشتر با کار وسیع اطلاعاتی، امنیت آن ثابت شده بود، در ارتفاع بسیار کم، سوخت را به جنگندههای ضربتی می رساندند و خود از همانجا به عراق بازمیگشتند. سایر میراژها با تانکهای پر از سوخت 4300 لیتری، برای انجام یک بمباران ضربتی دوربرد در ژرفای خاک ایران به پرواز خود ادامه میدادند.<br /><br />با برگزیده شدن ژنرال حمید شعبان به سمت فرماندهی نیروی هوایی عراق در سال 1984، این نیرو به جای پرسه زدن و نبرد در خطوط درگیری جبههها، به انجام ماموریت در عمق خاک ایران و عملیاتهای استراتژیک بمباران هوایی تغییر جهت داد. بدین ترتیب دگرگونی اساسی در زمینه تئوریهای بهرهگیری از نیروی هوایی عراق که مشابه اندیشههای ژنرال عدنان خیرالله (وزیر دفاع عراق، برادر زن و پسردایی صدام) بود به وجود آمد. ژنرال حمید شعبان به خوبی از توانمندیهای میراژ اف یک EQ6 جهت عملی کردن تئوری خود سود برد. تحت فرماندهی این ژنرال عراقی، میراژهای اف-1 حملات ضربتی بسیار موفقی را در دوردستترین نقاط ایران انجام دادند که انجام آنها پیشتر برای عراقیها در خواب و رویا امکانپذیر بود. به نظر میرسد بمباران پالایشگاه اصفهان در سال 1365، نخستین مورد از چنین حملاتی بوده است. روشهای نوین بکار رفته در این عملیات، مقامهای اطلاعاتی آمریکا را در حیرت فرود برد و آنها از عراق خواستند تا جزئیات این حمله را در اختیارشان بگذارد. اما صدام، پاسخ این درخواست را وابسته به دریافت اطلاعاتی از جزئیات حمله هوایی آمریکا به مقر معمر القذافی (دیکتاتور لیبی) دانست. ژنرال حمید شعبان در پیشبرد اهداف خود و اجرای تئوریهای جنگیش ناچار بود نظر موافق صدام را نیز داشته باشد. صدام که اساسن در امور نظامی و سیاسی بیسواد بود، پافشاری زیادی داشت که پیش از انجام هر حمله هوایی، با وی مشورت شود؛ زیرا بیشتر دوست داشت اهداف سیاسی بمباران شوند. حمید شعبان در سال 1985 اندک مدتی پس از فرماندهی نیروی هوایی عراق، با کمک عدنان خیرالله صدام را متقاعد کرد که از اعمال نظر شخصی بر عملیاتهای نیروی هوایی عراق و گزینش اهداف دست بردارد و این کار را به شخص حمید شعبان واگذار کند. با بازماندن دست فرماندهان نیروی هوایی عراق، کارایی این نیرو تا حد زیادی افزایش پیدا کرد. همین امر نیز به محبوبیت حمید شعبان بسیار افزود و بدین جهت نیز پس از پایان جنگ هشت ساله، حمید شعبان یکی از نخستین ژنرالهای عراقی بود که به دستور صدام از ارتش عراق تصفیه گردید.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></div><p align="center"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 450px; CURSOR: hand; HEIGHT: 383px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.ejection-history.org.uk/country-by-country/IRAN/F-1-EQ-pilots-Shot-down-in-.jpg" border="0" /></p><p align="center"><strong><span style="color:#660000;"><span style="color:#ff0000;">خلبان اسیر میراژ اف1 عراقی که هواپیمایش در جریان بمباران پالایشگاه اصفهان هدف قرار گرفت و سرنگون شد.<br /></span>در ساعت 13:58 روز 14 فروردین 1367، دو فروند جنگنده میراژ اف1 عراقی جهت بمباران پالایشگاه و نیروگاه برق اصفهان، وارد رینگ پدافند 23 م م و اسکای گارد پالایشگاه میشوند. میراژ لیدر هدف قرار گرفته و در محل سرنگون میشود و میراژ دوم که آسیب دیده بود، هنگام بازگشت به زمین برخورد میکند.<br /></span></strong></p><p align="justify"><br />در سال 1987 و در جریان چهارمین معامله فروش میراژ اف-1 به عراق، بازهم جای میراژ 2000 خالی بود. با پایین آمدن شدید قیمت نفت، عراق که میلیاردها دلار بابت خریدهای پیشین به فرانسه بدهکار بود، به دلیل قیمت بالای میراژ 2000، نتوانست آنها را خریداری کند. برای عراق نیز خرید جنگافزار بدون اعتبار و وام بانکی و تنها با اتکای مالی به خودش، غیرممکن بود. بدین جهت، عراقیها به سراغ دوست قدیمی و متحد سنتی خویش یعنی شوروی رفتند و جنگندههای میگ-29 و بمبافکنهای تاکتیکی سوخوی-24 را خریداری نمودند. در آن زمان این دو هواپیما در زمرهء پیشرفتهترین هواپیماهای جنگی شوروی به شمار میآمدند. روسها نیز برای اثبات حسن نیت خود به صدام، اندک مدتی پس از امضای قرارداد، 30 فروند میگ-29 و 30 فروند سوخوی-24 را یکجا در پایگاه الصحرا تحویل نیروی هوایی عراق دادند. با وجود همه پستی و بلندیها در روابط عراق با فرانسه، برنامه خرید میراژ اف-1 و میراژ 2000 تا سال 1990 یعنی زمان اشغال کویت توسط عراق ادامه پیدا کرد و ژاک شیراک به صدام قول داد که خط تولید میراژ اف1 را برای نیروی هوایی عراق همچنان پابرجا نگه خواهد داشت. در سال 1987، عراق سفارش 20 فروند جنگنده میراژ اف یک EQ6 را به مبلغ 725 میلیون دلار به فرانسه ارائه داد. پس از اینکه متحدین عرب عراق، تعهد کردند تمام بدهی های عراق را پرداخت خواهند کرد، فرانسویها به مذاکره در مورد فروش میراژهای 2000 پرداختند. در 21 مارچ 1989، فرانسویها تصمیم گرفتند تا هرگونه محدودیت را از سر راه انتقال تکنولوژی به عراق بردارند. پروژه بزرگ 6.5 میلیارد دلاری «فاو» که موضوع توافق یاد شده بود، توسعه صنعت هوافضای عراق را در سه مرحله به انجام می رساند:<br /><br /><strong><span style="color:#660000;">1) ایجاد بستری برای نگهداری و ارائه خدمات به میراژهای اف-1. فرانسویها پذیرفتند به جای آنکه میراژها در سال 1991 برای انجام سرویسهای نیمه عمر و چک سالیانه ادوات به فرانسه فرستاده شوند، موتور میراژها و برخی از بخشهای دیگر جنگنده ها در خاک عراق تعمیر و نگهداری شوند.<br /><br />2) ایجاد کارخانه هواپیماسازی <span style="color:#ff0000;">سعد25</span> و انتقال کامل دانش فنی ابزارهای تولید هواپیما و آموزش پرسنل عراقی جهت ساخت جنگنده آموزشی آلفاجت 134 (محصول مشترک داسوی فرانسه و دورنییر آلمان غربی).<br /><br />3) تحویل 55 فروند هواپیمای ضربتی Mirage 2000S و تحویل خط مونتاژ هواپیماها در مجتمع سعد25. جنگندههای میراژ 2000 نیروی هوایی عراق، گونه جدیدی و ضربتی بود که توانایی پرواز در ارتفاع پست را داشت و از سیستمهای بسیار پیشرفته اخلال راداری بهره می برد. این قرارداد تا زمان اشغال کویت به سرعت پیگیری می شد و برافروخته شدن جنگ خلیج فارس و تحریمهای سازمان ملل بر ضدعراق، مانع از به نتیجه رسیدن آن گردید.</span></strong><br /></p><p align="justify"></p><p align="justify"><br /><br /></p><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=r3qq7lxr45mjk3ushmsv.jpg"><img alt="r3qq7lxr45mjk3ushmsv.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/r3qq7lxr45mjk3ushmsv_thumb.jpg" border="0" /></a></p><p align="justify"><br /></p><p align="justify">در طول سال 1366، نیروی هوایی عراق حملات ضربتی بسیار بیشتری را از این دست انجام داد. حمله به تأسیسات مخابرات ماهواره ای اسدآباد همدان که در دو نوبت باعث خسارات بسیار سنگین و از کار افتادن آنتنهای آن و تخریب کامل دستگاههای مخابراتی و قطع ارتباط ماهوارهای ایران گردید از آن جمله است. همچنین بمباران پالایشگاه تهران در بهمن 1366 که باعث شد دست کم یک هفته پالایشگاه در آتش بسوزد و تهران را ابری خاکستری فرا بگیرد و همچنین میتوان به دو مرتبه بمباران نیروگاه برق نکا و بمباران نیروگاه برق رامین اهواز نیز اشاره کرد. آخرین حمله هوایی میراژهای عراق به ایران، گمان می رود عملیات نابودسازی سایت رادار سوباشی در نزدیکی همدان باشد که در 4 امرداد 1367 هنگام جابه جایی بین دو شیفت انجام گرفت و بیشتر پرسنل هر دو شیفت، جان خود را از دست دادند. در جریان بمباران تأسیسات نفتی سیری که مهمترین ترمینال نفتی ایران پس از خارک بود، میراژهای عراقی 900 کیلومتر در عمق فضای ایران پرواز کردند که در مجموع رفت و برگشت، دست کم 1800 کیلومتر را در آسمان طی نمودند. در این حمله به بزرگترین نفتکش جهان با نام سی وایز جاینت (Sea Wise Giant) با 564739 تن نفت خام که در اجاره ایران بود و همچنین یک سکوی ثابت تلمبه نفت، خسارات بسیار سنگینی وارد شد. تأسیسات به شدت آتش گرفتند و شدت آتشسوزی به حدی بود که کارکنان شرکت نفت مجبور شدند همهء نفتکشها را برای انجام عملیات امداد و خاموش کردن آتش از هم جدا کنند و همین مسئله، باعث اختلال جدی در کار صادرات نفت جمهوری اسلامی به خارج گردید.<br /><br />جنگندههای میراژ عراق، پس از پایان حمله به تاسیسات جزیره سیری، آنقدر سوخت داشتند که حملهای نیز به تاسیسات زمینی جزیره سیری انجام دهند و آنها را با مسلسل به گلوله ببندند. پس از این حمله، جمهوری اسلامی نفتکشهای خود را بازهم دورتر برد و آنها را به آخرین نقطهء خلیج فارس در تنگه هرمز و جزیره لارک منتقل کرد. به تاریخ 13 مهر 1365 (برابر 5 اکتبر 1987) میراژهای عراقی به تاسیسات جزیره لارک که در فاصله 1150 کیلومتری ساحل عراق (2300 کیلومتر رفت و برگشت) از خلیج فارس بود، حمله کردند و خسارات بسیار سنگینی به بار آوردند. در جریان حملات دوربرد میراژها عراقی به نیروگاه برق نکا در غرب مازندران که در سالهای 1986 و 1987 انجام گرفت، بخش بسیار بزرگی از تاسیسات این نیروگاه از بین رفت و خسارتهای فراوانی به سوئیچینگهای 230 کیلوولت آن وارد آمد.<br /><br />خلیج فارس منطقهای بسیار گسترده و بدون هیچگونه نشانی مشخص ناوبری همچون کوه، جنگل و دره است. بدین جهت خلبانان عراقی برای پروازهای بسیار طولانی، نمیتوانستند همانند پروازهای روی خشکی، از نشانیهای مشخصی برای ناوبری درست بهره ببرند. برد رادارهای جستجو و مراقبت عراق نیز تا مرز کویت میرسید و پس از آن خلبانان میراژ بودند و صدها کیلومتر پرواز پیوسته بر روی آب که آنها با تکیه بر سامانههای پیشرفته ناوبری میراژ اف1 و آموزشهای بهتری که در فرانسه میدیدند، قادر به انجام آن میشدند. پس از درگیری فوریه 1988 (برابر 20 بهمن 1366) که در جریان آن سه فروند Mirage F1EQ5 توسط یک تامکت ایرانی سرنگون شدند، عراقیها تاکتیک حملات خود در خلیج فارس را تغییر دادند و میراژهای مسلح به اگزوسه را در پناه شکاریهای میگ-23، میگ-25 و در برخی موارد بمب افکنهای سنگین Tu-22B به جنگ نفتکشها فرستادند.<br /><br />موشک اگزوسه با وجود دقت خوب و برد مناسب، برای شکار نفتکشها چندان مناسب نبود. این موشک اساسن فاقد توانایی لازم برای غرق کردن شناورهایی با وزن بیش از 8000 تن بود و تنها به آنها آسیب میزد و این در حالی بود که وزن بیشتر نفتکشها بیش از این مقدار بود. همچنین نفتکشها دارای جداره فولادی بسیار مقاوم و چندلایه بودند که این نیز خود به مانند یک زره ضخیم و نفوذناپذیر در برابر برخورد موشک اگزوسه عمل میکرد. به جز این باید رفتار عجیب نفت خام موجود در مخازن نفتکشها را نیز یادآور شد که شعله ناشی از انفجار سرجنگی موشک اگزوسه را خاموش میکرد.<br /><br />در دو سال آخر جنگ بی حاصل هشت ساله، نیروی هوایی عراق جهت فشار به جمهوری اسلامی برای پایان جنگ و قبول آتش بس، اقدام به خرید میراژهای اف یک EQ5 و EQ6 نمود که علاوه بر توانایی هوا به هوا و هوا به زمین، عملیات ضدکشتی را نیز به خوبی هواپیماهای سوپر اتاندارد به انجام میرساندند. هدف عراق، نابودسازی صادرات نفت ایران از راه خلیج فارس بود. اما مهمترین کاری که این میراژهای پیشرفته انجام میدادند، توانایی انجام حملات ضربتی و دقیق در دورترین نقاط خلیج فارس بود. چیزی که عراق با جنگندههای روسی میگ-23 و سوخوی-22 قادر به انجام آن نبود و در طول جنگ به چنین عملیاتهایی بسیار نیاز داشت. میگ-25 یک جنگنده رهگیر بود که قادر بود از ارتفاع بسیار بالا، 2 یا 4 بمب 500 پاوندی را رها کند. اما در کارزا حقیقی، میگ-25 برای نبرد موسوم به جنگ شهرها، کارایی مناسبی نداشت. میگ-25 که جنگنده ای چابکی از نظر مانورپذیری به شمار نمیرود، برای مصون ماندن از پدافند زمینی و همچنین شکاریهای ایران، در ارتفاع بسیار بالا پرواز میکرد و بدین جهت بمبها و راکتهای آن، در برخی موارد به بیرون شهرهای بزرگی همچون تهران اصابت میکردند. با در نظر گرفت مساحت 700 کیلومتر مربعی تهران، در واقع عملیات ضربتی میگ-25 بسیار ناامید کننده بودند. برای نمونه، عراق که تهدید کرده بود راهپیمایی روز قدس سال 1365 تهران را برهم خواهد زد، تنها توانست چند بمب یا راکت را با میگ-25 در بیابانهای شهریار رها کند. همچنین در بهمن سال 1365 نیز یک میگ-25 در آسمان اصفهان در ارتفاع 67000 فوتی به وسیلهء یک موشک HQ-2 (گونه چینی موشک سام 2) سرنگون گردید و خلبان آن نیز به اسارت درآمد و همان روز در برابر خبرنگاران، به پرسشهای آنان پاسخ داد.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></p><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=3hmbv5l7ncamkox09pv0.jpg"><img alt="3hmbv5l7ncamkox09pv0.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/3hmbv5l7ncamkox09pv0_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">موشک AS-30L پس از شلیک از جنگنده میراژ اف1<br /></span><span style="color:#ffffff;">.</span></strong></p><p align="justify">میگ-23 نیز برای فرار از دست پدافند موشکهای HAWK ایران، به قدر کافی چابک نبود و همچنین سامانههای الکترونیکی قدیمی آن نیز کارایی مناسبی نداشتند. همچنین میگ-23 برای حملات ضربتی دوربرد، با حمل 4 بمب 500 پاوندی، بقیه جایگاهایش جهت حمل تانکهای سوخت خارجی مورد استفاده قرار می داد و غیر از یک دستگاه مسلسل، هیچگونه جنگ افزار هوا به هوا در اختیار نداشت. در چنین شرایطی، میراژ اف یک EQ6، تمامی نقائص این جنگندههای روسی را یک تنه حل نمود. بمبها و موشکهای هدایت شونده لیزری آن میتوانستند به راحتی یک برج تقطیر پالایشگاه نفت یا ژنراتورهای برق یک نیروگاه برق را هدف قرار دهند. میراژهای EQ6 قادر بودند موشک دوربرد هدایت لیزری AS-30L با سرجنگی نیمه زرهی و دو فیوز تأخیری یا ضربتی را از فاصله 11 کیلومتری و ارتفاع پروازی تنها 50 متر تا ارتفاع 10 کیلومتری و فاصلهء 32 کیلومتر به سمت اهداف شلیک کنند. فیوز تأخیری باعث میشد موشک پس از 1.5 متر نفوذ در بدنهء هدف منفجر گردد. شلیک موشک AS-30L در چنین فاصلههایی، میراژ عراقی را از گزند آتش توپهای ضدهوایی موشکهای سام ایران مصون نگه میداشت.</p><p align="justify"> </p><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=auimxtwto6piz9wrfn12.jpg"><img alt="auimxtwto6piz9wrfn12.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/auimxtwto6piz9wrfn12_thumb.jpg" border="0" /></a></p><p align="justify"><br /></p><p align="justify">ترکیب موشک ضدکشتی اگزوسه و میراژ اف1 برای نیروی دریایی نابود شده عراق، حکم جایگزین را داشتند. در سالهای 1983 و 1984 پیش از ورود میراژهای جدید اف1 که توانایی حمل و پرتاب موشک اگزوسه را داشتند، عراقیها موشک اگزوسه را بر روی هلیکوپترهای فرانسوی سوپر فرلون و پنج فروند هواپیمای سوپر اتاندارد نصب کرده بودند. اما به دلیل تعداد اندک و برد کم هواگردهای پرتاب کننده اگزوسه، آنها نتوانستند در دوره زمانی یاد شده، تأثیر چندانی بر روند صادرات نفت جمهوری اسلامی ایفا کنند. با ورود نخستین سری از میراژهای ضدکشتی سری EQ5، روند جنگ نفتکشها به سرعت دگرگون گردید. میراژهای اف یک EQ5 و EQ6 از آخرین گونه رادار سیرانو 4 به نام سیرانو چهار ام (Cyrano IV-M) بهره می بردند. در این رادار جدید، یک حالت هوا به سطح ویژه شکار کشتی پیش بینی شده بود. سامانه پیشرفته ناوبری اینرسیایی ساخت SAGEM که امکان پرواز خودکار به سمت هدف را بر اساس دادههای وارد شده در حافظه کامپیوتر سیستم میبخشید، نمایشگر سربالای ساخت Thomson-CSF و فاصلهیاب لیزری از جمله تجهیزات میراژ اف یک EQ5 بودند.<br /></p><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=6o6wsx9tmi0ck3ez9l.jpg"><img alt="6o6wsx9tmi0ck3ez9l.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/6o6wsx9tmi0ck3ez9l_thumb.jpg" border="0" /></a></p><p align="justify"><br /></p><p align="justify">عراقیها ابتدا میراژ اف یک EQ5 را با یک موشک ضدکشتی اگزوسه در جایگاه میانی بدنه، و دو مخزن سوخت 1200 لیتری RP-15 در زیر هر بال به میدان می فرستادند. خلبان میراژ نیز به دلیل سنگینی هواپیما و نداشتن موشکهای هوا به هوا، میبایست به دور از چشم تامکتهای ایران پرواز کند. از سال 1985، عراقیها میراژهای خود را علاوه بر موشک اگزوسه و دو تانک سوخت، به دو موشک هوا به هوای مجیک دو R-550 (که از زوایای بسیار بازتری به سمت هدف پرتاب میشد و در برابر جنگ الکترونیک مصونیت بهتری نسبت به مجیک یک داشت)، غلافهای اخلاگر ECM و پرتاب کنندههای Chaff/Flare مجهز ساختند. میراژها در سکوت کامل رادیویی و ارتفاع پست به نفتکشهای ایران نزدیک شده و پس از پرتاب موشک اگزوسه به سرعت از منطقه خارج می شدند. میراژها سعی میکردند پیش از پرتاب موشک اگزوسه، وارد نبرد هوایی با تامکتهای ایران نشوند و اگر هم به ناچار وارد درگیری میشدند، ابتدا تانکهای سوخت خود را رها میکردند تا سبک شوند، سپس با بهرهگیری از موشکهای گرمایاب جدید R-550، وارد نبرد نزدیک هوایی با تامکتهای ایران میشدند.<br /><br />نیروی هوایی ایران که به دلیل کمبود قطعات یدکی و جنگ افزارهای ویژه تامکت، تعداد بسیار اندکی از جنگندههای اف-14 آماده پرواز در اختیار داشت، همواره تعداد کمتری از شکاریهای خود را که به طور معمول به نسبت 1 به 2 یا 1 به 3 میرسید به جنگ شکارچیان نفکتشها می فرستاد. نیروی هوایی عراق از سال 1986، با دو هواپیمای سوخترسان آنتونف An-12BP مشکل کمبود سوخت جنگندههای میراژ را تلاش نمود حل کند؛ هرچند که خلبانان عراقی بازهم همان روش سوختگیری جنگنده به جنگنده را مورد استفاده قرار دادند.<br /></p><p align="justify"><br /></p><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=4950yeo0vbhuuhaawbfx.jpg"><img alt="4950yeo0vbhuuhaawbfx.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/4950yeo0vbhuuhaawbfx_thumb.jpg" border="0" /></a></p><p align="justify"><br /></p><p align="justify">یک دگرگونی مهم در کابین میراژ اف یک EQ5 بیش از هرچیزی دیگری نسبت به کابین میراژهای اف1 قبلی به چشم میآمد. در کابین EQ5 یک کنسول کنترل با سامانههای جانبی قرار داده شده بود. یک سامانه سه کاناله، ارتباط بین کنسول کنترل و استیک هدایت را با رادار سیرانو 4 ام و موشک اگزوسه برقرار میکرد. همچنین پرتابگرهای برای حمل موشک در دو طرف هواپیما نیز از دیگر تجهیزات میراژهای اف یک EQ5 بودند. به کارگیری میراژ اف یک EQ5 مشکلاتی نیز به همراه داشت. ارتباط بین رادار جدید سیرانو IV-M و سامانه هدایتگر موشک اگزوسه گاه دچار مشکل میشد که این امر، اطمینان پذیری موشک اگزوسه را کاهش میداد. شناسایی اهداف و برنامهریزی پیش از شلیک موشک نیز از دیگر مشکلاتی بودند که عراقیها پیشتر آنها را در جریان به کارگیری هواپیماهای سوپر اتاندارد تجربه کرده بودند.<br /><br />جنگ نفتکشها در ماههای پایانی سال 1366 و ابتدای سال 1367 به اوج خود رسید و هر روز عراقیها اعلام میکردند که به یک یا چند هدف بزرگ دریایی در خلیج فارس حمله کردهاند. سازمان بین المللی اینترکو تانکر در گزارش سال 1366 خود هشدار داد که میزان کشتیهای از دست رفته در جنگ نفتکشها به 10 میلیون و 186 هزار تن رسیده است. این در حالی بود که میزان کشتیهای غرق شده در جریان جنگ جهانی دوم، 24 میلیون تن بود. شرکت سرشناس بیمه لویدز در لندن که کشتیهای تجاری را در سراسر جهان بیمه حوادث میکند، نرخ بیمه خود را برای کشتیهای ورودی به تنگه هرمز تا 50 درصد افزایش داد. بر اساس برآورد کارشناسان این شرکت، درصد سالم ماندن ورود و خروج یک کشتی به خلیج فارس، به حدود 50 درصد رسیده بود. نیروی هوایی عراق از 29 آگوست تا یکم سپتامبر 1987، به مدت چهار شبانه روز پی در پی، به نفتکشها و تاسیسات نفتی ایران در خلیج فارس حمله برد و بدین ترتیب قیمت اجاره نفتکش در خلیج فارس به یکباره 3 برابر گردید.<br /><br />صدام برای بالا بردن شعله جنگ نفتکشها، همچنان به خرید جنگ افزارهای پیشرفته از فرانسه ادامه می داد. در سال 1982، فرانسویها یک محموله 342 فروندی موشک اگزوسه را تحویل عراق دادند. در 1985، شمار 96 موشک اگزوسه و در 1986، محموله 260 فروندی موشکهای اگزوسه به ارزش 416 میلیون دلار و در 1987 محموله 735 میلیون دلاری به بعثیها تحویل داده شد. صدام کلیهء هواپیماها باربری و مسافربری عراق را مامور انتقال جنگ افزار از فرانسه به بغداد کرده بود. ایلوشینهای Il-76 و آنتونفهای غولپیکر، هر روز در یکی از فرودگاههای فرانسه فرود می آمدند و محمولههای جنگ افزار را که شامل موشکهای اگزوسه، بمبهای خوشهای، موشکهای هدایت شونده AS-30L و ARMAT، انواع موشکهای هوا به هوای ساخت ماترا، تجهیزات راداری و سامانههای الکترونیکی جنگندههای میراژ را به عراق میبردند. عراقیها با برداشتن صندلیهای بوئینگهای مسافربری B747 خط هوایی فرانسه به بغداد، آنقدر مهمات بار آنها میکردند که خلبانان بوئینگ ناچار میشدند در آتن یا استانبول سوختگیری دوباره انجام دهند؛ در حالی که پرواز پاریس به بغداد، پروازی یکسره بود. از سال 1986 تا 1988، صنایع هوافضای فرانسه، 75 درصد موشکهای تولیدی خود را به عراق واگذار میکرد و از هر 4 موشک اگزوسه تولیدی، 3 فروند به عراق فرستاده میشد.<br /></p><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=biqrl3uyih2viqlpfmmz.jpg"><img alt="biqrl3uyih2viqlpfmmz.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/biqrl3uyih2viqlpfmmz_thumb.jpg" border="0" /></a></p><p align="justify"><br /></p><p align="justify">در سال 1987، شمار 30 فروند دیگر از میراژهای اف یک EQ6 و چندین مدل دوسرنشینه BQ به عراق تحویل داده شد؛ همچنین شمار فراوانی از گونه های قدیمی EQ و EQ2 به سطح استاندارد EQ6 ارتقا داده شدند. سرانجام در تابستان سال 1369 و چند روز پیش از حمله صدام به کویت، آخرین سفارش میراژها که از پیشرفتهترین گونه یعنی EQ7 و به تعداد 6 فروند بودند به عراق تحویل داده شدند و با این معامله، نیروی هوایی عراق با دارا بودن 133 فروند میراژ اف1 به بزرگترین کاربر این جنگنده پس از فرانسه تبدیل گردید و نیروی هوایی عراق در تابستان سال 1990، عنوان ششمین نیروی هوایی بزرگ جهان را از آن خود ساخت.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">پیوندها:</span></strong><br /><a href="http://www.centralclubs.com/topic-t64414.html#p258127"><strong>پروژه سعدون</strong></a><br /><a href="http://www.vectorsite.net/avmirf1.html"><strong>The Dassault Mirage F1</strong></a><br /><a href="http://www.centralclubs.com/topic-t52287.html"><strong>نبرد هوایی با میراژهای عراقی</strong></a><br /><a href="http://www.centralclubs.com/topic-t44020.html"><strong>حمله به پالایشگاه و نیروگاه اصفهان</strong></a><br /><a href="https://www.cia.gov/library/reports/general-reports-1/iraq_wmd/Iraq_Oct_2002.htm"><strong>برنامه سلاحهای کشتار جمعی عراق (WMD)</strong></a> - (<a href="https://www.cia.gov/library/reports/general-reports-1/iraq_wmd/Iraq_Oct_2002.pdf"><strong><span style="color:#ff0000;">به صورت PDF</span></strong></a>)<br />ماهنامه صنایع هوایی – شماره 220<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></p>Arashhttp://www.blogger.com/profile/10630664041516455012noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-2738975866196891047.post-62497515594407683992010-04-20T20:57:00.003+04:302010-04-20T21:03:41.898+04:30هژبر يزداني درگذشت<div align="center"><br /><strong><span style="font-size:130%;color:#ff0000;">هژبر يزداني درگذشت<br /></span>1313 – 28 فروردین 1389<br /><br /></strong><br /></div><a href="http://www.dowran.ir/pics/04/hojabr/01.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 173px; CURSOR: hand; HEIGHT: 250px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.dowran.ir/pics/04/hojabr/01.jpg" border="0" /> <p align="justify"></a><br />هژبر يزداني، دامدار کارآفرین و ثروتمند مشهور سنگسري كه پس از انقلاب قرون وسطایی ايران را ترك كرده و در كاستاريكا ساكن بود، درگذشت. آن چه در پي ميآيد، نگاه يك نويسنده صاحب نام ايراني است كه در غربت روزگار مي گذارند درباره هژبر و فعاليت هاي او. عباس معروفي نويسندهاي كه بشتر او را با كتاب سنفوني مردگان اش ميشناسند درباره هژبر يزداني نوشته است:<br /><br />هژبر يزدانی سرمايهدار معروف و افسانهای همين نيم ساعت پيش درگذشت. او متولد سنگسر بود و از دامداری به آن ثروت هنگفت رسيده بود. مردی شيکپوش، مهربان، خندان، و مردمدار که هميشه با فکرهای ويژه در هر صنعتی ابتکارهای خودش را به کار میبست تا به بهترين شکلی صنعت و کارش را به رونق و اوج برساند. به عنوان مثال دامداری در مرام او تنها به گوسفند ختم نمیشد. در کنار و به موازات دامداری، او اقسام لبنيات، فرآوردههای گوشتی، کارخانهی پشمبافی، صنعت روده، چرم سازی، کارخانه و فروشگاه زنجيرهای "کفش ايران"، و کود طبيعی و چيزهای ديگر به هرکدام شخصيت مستقل میبخشيد و تمامی زير مجموعهها را شخصن مديريت میکرد. يا کشت و صنعت پنبه که انتهای مجموعه به کارخانه پارچهبافی پاکريس در سنگسر ختم میشد؛ مجموعهای که میتوانست و میبايست تحت مديريت خودش، بیش از سی هزار کارمند و کارگر را با حق مسکن در منطقه سنگسر پوشش دهد. او اين کارخانه و خانههای سازمانی پاکريس را برای جوانان سنگسر ساخته بود. اما انقلاب شد، و حالا کارخانه مزبور به سختی لک و لکی میکند. میگويند فقط ده درصد آن را مورد بهرهبرداری قرار دادهاند، بقيهاش خوابيد؛ و اما در خانههای سازمانی پاکريس آدمهای بسياری زندگی میکنند، بچهدار میشوند، نماز میخوانند، روزه میگيرند، و به جان رهبر مسلمین جهان درود میفرستند!</p><p align="center"><br /><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=rn52bjup59151qowx6ca.jpg"><img alt="rn52bjup59151qowx6ca.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/rn52bjup59151qowx6ca_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">شادروان هژبر یزدانی در کنار زنده نام دکتر منوچهر اقبال و مریم اقبال (دختر دکتر اقبال و همسر ناخدا شهید شهریار شفیق)<br /></span></strong><span style="color:#ffffff;">.</span></p><p align="justify">هژبر يزدانی در ضلع شمال غربی ميدان ولی عصر يک ساختمان و پاساژ بزرگ داشت که متعلق به "ری گاز" بود؛ ری گاز مثل بانک ايرانيان يا کارخانه قند فريمان يا قند اصفهان، بخشی از مجموعه تحت مديريت او بود که پس از انقلاب به عسگراولادی به ارث رسيد! میگفتند اين بخش از اموال هژبر يزدانی را عسگراولادی سيزده ميليارد تومان قسطی از بنياد مستضعفان خريده است!<br /><br />آنچه من به عنوان يک آشنا بايد بگويم اين است که هژبر يزدانی در عمرش هرگز وارد باندهای فساد نشد، برخلاف آنچه نوشتند و گفتند، او نه قتلی انجام داد، نه نان کسی را بريد، نه قمار کرد، و نه اهل تفريحات مردانه بود. مردی بود خانواده دوست، که در زمان اوج، شصت و هشت هزار نفر (اعم از کارگر و کارمند و خانوادههايشان) در مجموعههای او با کمال رضايت نان میخوردند.<br /><br />يادم هست چند سال پيش از انقلاب هرکس از مردم سنگسر ورشکست میشد میرفت سراغ هژبر يزدانی. او دست آدمهای زمينخورده را میگرفت و فرصت ديگری در اختيار آنها میگذاشت تا بلند شوند و پروبال بگيرند و آبرويشان حفظ شود. من او را چند باری ديده بودم. يکی دوبارش مراسم تاسوعا و عاشورای سال ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶ بود که در خانهاش در دزاشيب خرج میداد. خودش برخلاف هميشه که با لباس سفيد يا رنگ روشن ظاهر میشد، در مراسم محرم سياه میپوشيد و همان دم در سالن پذيرايی مینشست و همۀ حواسش به اين بود که مهمانها به درستی و با احترامات فائقه پذيرايی شوند.<br /><br />آدم خوبی بود. مردم سنگسر اين را میدانند. دوستش دارند و برای او احترام فوقالعادهای قائلند. اما پس از انقلاب، از راه رسيدگان برای مصادره و غارت اموالش نياز مبرم داشتند که بگويند او قاتل و زنباره و ميخواره و بهايی و يهودی و ضد انقلاب و دزد و مفسد و نامرد و کمونيست و ليبرال و آمريکايی و عضو کانون نويسندگان و نوکر شاه بوده است. حتا يک نفر گفت با چشمهای خودش ديده که او يک کارگر مؤمن روزهدار را که زنش دوقلو حامله بوده کتک زده و حقش را خورده است. چيزهای ديگر هم دربارۀ او گفتند و نوشتند، اما همهاش دروغ بود. دروغ شاخدار؛ مثل دروغی که در انتخابات خرداد 88 رياست جمهوری گفتند و حق مردم را خوردند.<br /><br />با اين همه من که میدانم او کی بود و چقدر به مردم و ايران خدمت کرد. حتا اگر اين چند سطر را هم نمینوشتم، مردمی که از ابتکار و همت و بزرگواری او صاحب خانه و زندگی و شغل شدند، آنها خوب میدانند که هژبر يزدانی چقدر به ايران خدمت کرده است. هژبر يزدانی پس از انقلاب به کُستاريکا رفت و تا همين نيم ساعت پيش در شهر سن خوزه زندگی میکرد. قرار است فردا او را در همان شهر به خاک بسپارند؛ در کنار مزرعهاش، جايی که بر تابلو بزرگی نوشته شده: سنگسر.<br /><br /><a href="http://www.khodnevis.org/persian/%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%AF%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA/5939-هژبر-يزداني-درگذشت.html?print"><strong>بن مایه<br /></strong></a><span style="color:#ffffff;">.</span></p>Arashhttp://www.blogger.com/profile/10630664041516455012noreply@blogger.com3tag:blogger.com,1999:blog-2738975866196891047.post-88902096460322014232010-04-18T22:47:00.006+04:302010-04-19T20:09:34.778+04:30عملیات آخوندک<div align="center"><br /><strong><span style="font-size:130%;"><span style="color:#ff0000;">عملیات آخوندک</span></span></strong></div><div align="center"><strong><span style="font-size:130%;"><span style="font-size:100%;color:#ff0000;">(18 آپریل 1988 = 29 فروردین 1367)</span><br /></div></span></strong><div align="justify"><br />عملیات آخوندک (Operating Praying Mantis) به تاریخ 18 آپریل 1988 توسط نیروی دریایی ایالات متحده در پاسخ به مین گذاری جمهوری اسلامی در خلیج فارس و آسیب دیدن یک ناوشکن آمریکایی به واسطهء برخورد با مین به اجرا درآمد. در 14 آپریل 1988، ناوشکن یواساس ساموئل بی رابرتز (<a href="http://en.wikipedia.org/wiki/USS_Samuel_B._Roberts_(FFG-58)">USS Samuel B. Roberts</a>) هنگامی که مشغول انجام عملیات ارنست ویل (<a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Operation_Earnest_Will">Operation Earnest Will</a> = اسکورت نفتکشهای کویتی) بود، با یک مین دریایی برخورد نمود. بین سالهای 1987 تا 1988، کاروان نفتکشهای کویتی که با برافرشتن پرچم ایالات متحده تغییر ماهیت ظاهری داده بودند، توسط کشتیهای جنگی ایالات متحده اسکورت میشدند تا از حملات جمهوری اسلامی در امان باشند.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=xg4u6ckghntfht8c9o8.jpg"><img alt="xg4u6ckghntfht8c9o8.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/xg4u6ckghntfht8c9o8_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">مین های یافت شده از کشتی ایران اجر<br /></span></strong><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="justify">انفجار مین در ناوشکن ساموئل بی رابرتز، سوراخی به قطر 25 فوت در بدنهء آن ایجاد کرد و نزدیک بود آن را غرق سازد. خدمه بدون هیچ تلفاتی زندگیشان را نجات دادند و ناوشکن در 16 آپریل 1988 به وسیلهء یک فروند یدککش، به دبی برده شد. پس از مین گذاری خلیج فارس توسط نیروهای سپاه پاسداران حکومت اسلامی، نیروی دریایی ایالات متحده، چندین مین را یافته و از کار انداخت. هنگامی که شماره سریال و نوع مینهای یافت شده با نمونه هایی که سپتامبر پیش از کشتی ایران اجر بدست آمده بود هماهنگیشان معلوم گردید، مقامات نظامی ایالات متحده جهت گوشمالی، یک عملیات نظامی را بر ضد اهداف ایران در خلیج فارس طرحریزی کردند.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=eitwqpgj1lvytf9rvwq.jpg"><img alt="eitwqpgj1lvytf9rvwq.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/eitwqpgj1lvytf9rvwq_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">تصاویری از دستگیری پرسنل کشتی ایران اجر</span></strong><br /></div><div align="justify">.</div><div align="justify">آخوندک، پنجمین درگیری بزرگ ناوگان ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم به شمار می آمد. چهارتای پیشین بدین قرار بودند:<br />1) <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Battle_of_Chumonchin_Chan"><strong>نبرد چمونچین چان</strong></a> (جنگ کره)<br />2) <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Gulf_of_Tonkin_incident"><strong>واقعهء خلیج تونکین</strong></a> (جنگ ویتنام)<br />3) <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Battle_of_Dong_Hoi"><strong>نبرد دونگ هوی</strong></a> (جنگ ویتنام)<br />4) <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Action_in_the_Gulf_of_Sidra_(1986)"><strong>عملیات خلیج سیدرا</strong></a> (در سال 1986 بر ضد لیبی)<br /><br />همچنین این عملیات به عنوان نخستین نبرد دریایی ایالات متحده که با موشکهای ضدکشتی انجام گرفت، شناخته میشود. عملیات نظامی ایالات متحده در خلیج فارس به جمهوری اسلامی فشار آورد و باعث شد جنگ خونین و بی حاصل هشت ساله ایران و عراق پایان یابد و از اواخر تابستان 1988 جمهوری اسلامی آتشبس پیشنهادی سازمان ملل متحد را بپذیرد.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">برخی جزئیات نبرد</span></strong><br />به تاریخ 18 آپریل 1988 (برابر 29 فروردین 1367)، نیروی دریایی ایالات متحده به چند کشتی جنگی جمهوری اسلامی حمله کرد. همچنین جنگندههای به پرواز درآمده از عرشه <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/USS_Enterprise_(CVN-65)"><strong>ناوهواپیمابر یواساس اینترپرایز</strong></a> به همراه ناوشکن محافظش <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/USS_Truxtun_(CGN-35)"><strong>یواساس تراکستن</strong></a> نیز در این نبرد شرکت داشتند. عملیات با حملات هماهنگ دو گروه آغاز شد. گروه نخست شامل ناوشکنهای <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/USS_Merrill_(DD-976)"><strong>یواساس مریل</strong></a> و ی<a href="http://en.wikipedia.org/wiki/USS_Lynde_McCormick_(DDG-8)"><strong>واساس لیند مککورمیک</strong></a> و ناو آبی – خاکی <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/USS_Trenton_(LPD-14)"><strong>یواساس ترنتون</strong></a> بود که راهی سکوی نفتی ساسان شدند. به کارکنان سکوی نفتی نیز فرصت داده شد با یک فروند یدککش پهلوگرفته در کنار سکو، از آنجا خارج شوند و جان خود را نجات دهند. اما کارکنان روی سکو به عوض اینکار با دو دستگاه مسلسل 5 اینچی و کالیبر 54 به سمت ناوشکن مریل آتش گشودند. پرسنل ناوشکن نیز مسلسل کوچکتر روی سکو را با گلوله های توپ نابود کردند. بلادرنگ تفنگداران نیروی دریایی از گروه MAGTF 2-88 بر روی سکو پیاده شدند و مواد منفجره را در سکو کار گذاشتند، به نحوی که پس از انفجار، سکو از کار بیفتد و قابل استفاده نباشد. گروه دیگر شرکت کننده در عملیات، یک رزمناور مسلح به موشکهای ضدکشتی و دو ناوشکن بود که به سکوی نفتی جزیره سیری حمله کردند.</div><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span></div><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=k1f9n5fhse51567o25q.jpg"><img alt="k1f9n5fhse51567o25q.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/k1f9n5fhse51567o25q_thumb.jpg" border="0" /></a></p><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></div><div align="justify">جمهوری اسلامی فورن به این حملات پاسخ داد و قایقهای تندروی مسلح به موشکهای مینی کاتیوشا را در خلیج فارس پراکنده ساخت تا به اهداف گوناگونی حمله کنند. یکی از نخستین اهداف، کشتیهایی بودند که با پرچم آمریکا یا پاناما در منطقه رفت و آمد میکردند. پس از حملات جمهوری اسلامی، بمب افکن های اینترودر (A-6E Intruder) متعلق به اسکادران VA-95 با همراهی یک ناوشکن نیروی دریایی به سرعت مامور مقابله با قایقهای تندرو گشتند. دو بمب افکن اینترودر به خلبانی ستوانیکم جیمز انگلر (James Engler) در سمت لیدر و ستوانیکم پاول وب (Paul Webb)، بمبهای خوشهای MK-20 Rockeye را روانه قایقهای تندروی سپاه پاسداران کردند. در این نبرد، یک قایق غرق شد و چندین قایق دیگر آسیب دیدند و مابقی نیز به سمت جزیره ابوموسی فرار کردند.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=8mqw4gdoazdq8fxecsa.jpg"><img alt="8mqw4gdoazdq8fxecsa.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/8mqw4gdoazdq8fxecsa_thumb.jpg" border="0" /></a></p><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.<br /></span>نبرد به اسکله ها کشیده شد. مقامات جمهوری اسلامی که از عملکرد قایقهای سپاه پاسداران ناامید شده بودند، <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Joshan"><strong>ناوچه جوشن</strong></a> از نیروی دریایی ارتش را به منطقه درگیری فرستادند. جوشن با ناوشکن <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/USS_Wainwright_(CG-28)"><strong>یواساس وینرایت</strong></a> و نیروهای واکنش سریع گروه چارلی درگیر شد و یک موشک ضدکشتی هارپون به سمتشان شلیک نمود. ناوشکن <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/USS_Simpson_(FFG-56)"><strong>یواساس سیمپسون</strong></a> در پاسخ به این درگیری، دو موشک استاندارد و وینرایت یک موشک استاندارد را شلیک کردند که این موشکها تنها خساراتی را به عرشه جوشن وارد ساختند اما نتوانستند آن را غرق کنند. موشک هارپون شلیک شده توسط ناوشکن <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/USS_Bagley_(FF-1069)"><strong>یواساس بگلی</strong></a> نیز نتوانست هدف خود را پیدا کند. (گفته میشود توسط آتش مسلسل پرسنل جوشن در آسمان نابود شده بود.) سرانجام ناوشکن وینرایت با نزدیک شدن به جوشن، آن را با آتش توپهای 5 اینچی خود غرق ساخت.<br /><br />در این هنگام، دو جنگنده ایرانی فانتوم F-4E به وینرایت نزدیک میشدند. یک جنگنده بلافاصله پس از اینکه ناوشکن آمریکایی، رادار جستجوگر خود را در حالت قفل و آماده شلیک قرار داد از صحنه دور گردید. اما به سمت فانتوم دیگر که در ارتفاع بسیار پست به ناوشکن نزدیک میشد، دو موشک ضدهوایی RIM-66D SM-2 شلیک شد. یک موشک به درستی کار نکرد اما موشک دوم به هدف برخورد نمود.<br /><br />نبرد با ورود <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Iranian_frigate_Sahand"><strong>رزمناو سهند</strong></a> از پایگاه نیروی دریایی جمهوری اسلامی در بندرعباس همچنان ادامه یافت. رزمناو سهند که از نظر پدافند هوایی بسیار ضعیف بود، توسط دو بمب افکن ضربتی اینترودر A-6E از اسکادران VA-95 که مشغول پرواز گشت هوایی برای ناوشکن <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/USS_Joseph_Strauss_(DDG-16)"><strong>یواساس جوزف استراوس</strong></a> بود، مورد حمله قرار گرفت.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=jbj7dzuxpr9vrqrvo14.jpg"><img alt="jbj7dzuxpr9vrqrvo14.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/jbj7dzuxpr9vrqrvo14_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">آخرین لحظات ناوشکن سهند (29 فروردین 1367)<br /></span><span style="color:#ffffff;">.</span></strong></div><div align="justify">سهند یک موشک سی کت (SeaCat) به سمت بمب افکن های A-6E شلیک نمود و اینترودر ها نیز بلادرنگ با پرتاب دو موشک هارپون و چهار بمب هدایت لیزری <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/AGM-123_Skipper"><strong>AGM-123 Skipper</strong> </a>پاسخ دادند. ناوشکن یواساس استراوس نیز یک هارپون شلیک نمود. ناوشکن سهند پس از حمله روز 29 فروردین 1367، از قسمت دیواره تا پاشنه دچار آتش سوزی شدید شد. سرانجام آتش به تمامی عرشه سهند سرایت کرد و کل ناوشکن منجمله انبار مهمات آن دچار آتش سوزی شدید شد. در آخر نیز با یک انفجار بسیار شدید که در قسمت انبار مهمات آن روی داد، کشتی غرق گردید. با وجود از دست رفتن سهند که یکی از پیشرفته ترین شناورهای نیروی دریایی جمهوری اسلامی بود، مقامات جمهوری اسلامی، پافشاری شدیدی برای ادامه نبرد و ضربه زدن به ناوگان آمریکا نشان می دادند. بنابراین در اواخر روز، خواهرخوانده آن یعنی <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Iranian_frigate_Sabalan"><strong>ناوشکن سبلان</strong></a> نیز به جنگ بی حاصل با ناوگان نیروی دریایی ایالات متحده فرستاده شد.</div><div align="center"><span style="color:#ffffff;">.<br /></span><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=20lx4p2isgp7npo5pru.jpg"><img alt="20lx4p2isgp7npo5pru.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/20lx4p2isgp7npo5pru_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">ناوشکن سبلان<br /></span><span style="color:#ffffff;">.</span></strong></div><div align="justify">سبلان با ورود به صحنه نبرد، یک موشک ضدهوایی به سمت بمب افکن های اینترودر شلیک نمود. خلبان اینترودر (انگلر) یک بمب هدایت لیزری را به سمت سبلان پرتاب نمود و باعث گردید سبلان در آبهای خلیج فارس از کار بیفتد و اندکی به درون آب فرو رود. سبلان با تلاش فراوان یک یدککش نیروی دریایی ایران از صحنه خارج گردید و یک سال بعد با صرف هزینه های فراوان تعمیر شد و به خدمت بازگشت. بمب افکن های اسکادران VA-95 برابر دستور، به حمله ادامه ندادند. ستوان انگلر، <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Distinguished_Flying_Cross_(United_States)"><strong>نشان برجسته صلیب هوایی</strong></a> را از <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/William_J._Crowe"><strong>آدمیرال ویلیام جی کراو</strong></a>، سرفرماندهی وقت کل ارتش به دلیل مشارکت فعال در نبرد با ناوشکن سبلان و قایقهای جنگی جمهوری اسلامی دریافت نمود.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">پیامدهای عملیات آخوندک<br /></span></strong>در پایان عملیات، نیروی دریایی ایالات متحده خساراتی به نیروی دریایی جمهوری اسلامی وارد ساخت و دو سکوی نفتی را از رده خارج نمود. اما در حقیقت خسارت اصلی به نیروی دریایی ایران وارد شد که یک ناوشکن بزرگ و یک ناوچه موشک انداز خود را از دست داد؛ زیرا که سکوهای نفتی آسیب دیده، مدتی بعد تعمیر شده و به خدمت بازگشتند. در طرف مقابل، آمریکایی ها دو خسارت را دریافت کردند: خدمه یک هلیکوپتر ضربتی کبرا متعلق به سپاه تفنگداران نیروی دریایی. هلیکوپتر کبرا متعلق به ناوشکن یواساس ترنتون بود که از طرف ناوشکن وینرایت، مامور انجام پرواز شناسایی شده بود. این هلیکوپتر کبرا به دلیل تاریکی هوا، در 15 مایلی جنوب غربی جزیره ابوموسی به آب برخورد کرد. اجساد دو خلبان آمریکایی یعنی سروان استفن سی لسلی (Stephen C. Leslie) سی ساله و سروان کنت دبلیو هیل (Kenneth W. Hill) سی و سه ساله توسط غواصان نیروی دریایی ایالات متحده پیدا شد و لاشه هلیکوپتر نیز یک ماه بعد از آب بیرون کشیده شد. پرسنل نیروی دریایی گفته اند که بر روی بدنه هلیکوپتر، هیچگونه آثاری از خسارت ناشی از نبرد دیده نمی شد.<br /><br />یک ماه بعد رزمناو دو میلیارد دلاری <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/USS_Vincennes_(CG-49)"><strong>یواساس وینسنس</strong></a> جهت مراقبت از ناوشکن آسیب دیده ساموئل رابرتز به منطقه خلیج فارس وارد شد. کمتر از دو ماه پس از ورود رزمناو وینسنس، این کشتی جنگی تنش در منطقه را با سرنگون کردن <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Iran_Air_Flight_655"><strong>پرواز شماره 655 ایران ایر</strong></a> که در 3 جولای 1988 رخ داد و 290 مسافر بی گناه را به کام مرگ کشید، باز هم بالاتر برد. به نظر می رسید آمریکایی ها برای فشار به جمهوری اسلامی جهت پذیرش آتش بس، به سرنگونی هواپیمای مسافربری ایرباس جمهوری اسلامی اقدام کرده اند. هرچند پرسنل ناو ادعا کردند که هواپیمای ایرباس را با یک جنگنده اف-14 اشتباه گرفته بودند، اما شواهد نشاندهنده عمدی بودن این حمله بود.<br /><br />روز 29 فروردین 1367، جمهوری اسلامی یک ناوچه، یک رزمناو، چند قایق تندرو و دو سکوی نفتی خود را از دست داد. همچنین در این روز، فاو نیز سقوط کرد و هزاران جوان بی گناه ایرانی در شهر فاو، جان خود را از دست دادند.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div>Arashhttp://www.blogger.com/profile/10630664041516455012noreply@blogger.com1tag:blogger.com,1999:blog-2738975866196891047.post-70335706358003801192010-04-12T20:53:00.002+04:302010-04-12T21:07:19.015+04:30ميراژهاي سوخته<div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br />نيروي هوايي عراق در دهه 1970، قرارداد خريد جنگندههاي چندماموريته ميراژ اف-1 را با فرانسويها امضا كرد و بين سالهاي 1980 تا 1988، تعداد 93 فروند جنگنده شكاري بمبافكن ميراژ اف-1 نوع EQ و 15 فروند نوع دوسرنشينه BQ را دريافت نمود كه جمعن 108 فروند ميشود. دست كم 21 جنگنده ميراژ اف-1 نيز پس از حمله ارتش عراق به كويت و تحريمهاي سازمان ملل بر ضد اين كشور، هيچگاه تحويل نشدند. عراقيها ميراژهاي اف-1 را به صورت گسترده در جنگ هشت ساله با ايران به كار گرفتند. عراق، جنگندههاي ميراژ اف1 را در پنج مرحله زماني دريافت كرد و بدين جهت نميتوان تمام ويژگيهاي آنها را عين هم دانست. دو دسته نخستين ميراژها، 32 فروند بودند كه غلاف سوختگيري هوايي نداشتند. پس از مدتي، 61 فروند ديگر تحويل گشتند. آخرين دسته كه 38 فروند بودند، براي حمل و پرتاب موشكهاي ضدكشتي اگزوسه AM39 Exocet پيكربندي شدند.</div><div align="center"><span style="color:#ffffff;">.<br /></span><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=7pavb6sz0ihxo56f6opz.jpg"><img alt="7pavb6sz0ihxo56f6opz.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/7pavb6sz0ihxo56f6opz_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">عراقيها ميراژهاي اف-1 را به صورت گسترده در جنگ هشت ساله با ايران به كار گرفتند. عراق به طور معمول جنگ افزارهاي ساخت فرانسه همچون موشكهاي هوا به هوايMagic R-550 و Super 530، راكتاندازهاي 68 و 100 ميليمتري، موشكهاي ضدرادار ARMAT و موشكهاي ليزري هوا به زمين AS-30L به همراه غلاف ليزري ATLIS را حمل و استفاده ميكردند.</span></strong><br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="justify">برخي منابع نيز گزارش كردهاند دسته 38 فروندي آخر، مجهز به رادار بهينه شده براي پرتاب موشك اگزوسه به نام Agave شده بودند (رادار جنگنده ضدكشتي سوپر اتاندارد) و برخي ديگر از منابع اين ادعا را رد كرده و اظهار ميدارند اين دسته از ميراژها رادار سيرانو 4 ام (Cyrano IVM) را در اختيار داشتند كه براي پرتاب موشكهاي اگزوسه، برخي دگرگونيهاي كوچك را پذيرا گشته بودند. از اين دسته 38 فروندي، 18 فروند آخري داراي گيرنده اخطار راداري ديجيتال از نوع SHERLOC بودند. پيش از آن، گيرنده اخطار راداري نوع BF بر روي جنگندههاي ميراژ اف يك EQ نصب ميشد.</div><div align="center"><span style="color:#ffffff;">.<br /></span><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=xcoc8o21lorawvy2fzks.jpg"><img alt="xcoc8o21lorawvy2fzks.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/xcoc8o21lorawvy2fzks_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">میراژ F1-EQ عراقی مسلح شده با یک موشک ضدرادار ARMAT<br /></span></strong><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="justify">تمامي ميراژهاي اف1 عراقي، شامل تك سرنشينه و دوسرنشينه، يك آنتن HF در قسمت دم خود داشتند. همچنين تمامي ميراژهاي ضربتي و شكاري نيروي هوايي عراق، قسمت رويشان با پوشش شكلاتي روشن و زيرشان قهوهاي روشن رنگآميزي شده بود. ميراژهاي اف يك EQ نيروي هوايي عراق كه توانمندي پرتاب موشكهاي ضدكشتي اگزوسه را داشتند، به صورت استتار دريايي درآمده و قسمت رويشان به رنگ آبي و قسمت زيرين بدنهاشان، خاكستري روشن بود. ميراژهاي عراق به طور معمول جنگ افزارهاي ساخت فرانسه همچون موشكهاي هوا به هوايMagic R-550 و Super 530، راكتاندازهاي 68 و 100 ميليمتري، موشكهاي ضدرادار ARMAT و موشكهاي ليزري هوا به زمين AS-30L به همراه غلاف ليزري ATLIS را حمل و استفاده ميكردند. فرانسويها در سال 1988، براي مدتي از فروش موشكهاي AS-30L به عراق خودداري كردند، زيرا عراقيها نوآوري به خرج داده و با استفاده از غلاف نشانهروي ليزري ATLIS توانسته بودند موشكهاي روسي هدايت ليزري Kh-29L (نام ناتو = كج AS-14 Kedge) را براي حمل و پرتاب با جنگندههاي ميراژ اف1 سازگار كنند.</div><div align="center"><span style="color:#ffffff;">.<br /></span><br /><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=kihbh7jyq2gh55enf0ix.jpg"><img alt="kihbh7jyq2gh55enf0ix.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/kihbh7jyq2gh55enf0ix_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">عراقيها همچنين توانسته بودند غلاف سوختگيري هوايي ميراژ F1C-200 را بر روي جنگندههاي ميگ-23 نصب كنند. توانمندي جنگندههاي ميراژ اف1 عراقي پس از اينكه در سال 1991 بدست ايرانيها افتاد، از بين رفت. دولتي كه پس از صدام به روي كار آمد (دولت آقاي اياد علاوي) سعي نمود جنگندههاي ميراژ اف1 تحويل نشده به عراق را دوباره براي زنده كردن نيروي هوايي عراق از فرانسه تحويل بگيرد.<br /></span></strong><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="justify">در بين سالهاي 1982 تا 1988، (سالهاي پس از آزادسازي خرمشهر) جنگندههاي ميراژ F1-EQ عراقي به شدت درگير نبرد شدند. ادعا شده كه اين جنگندهها توانستند 35 جنگنده اف-4 و اف-5 و يك فروند اف-14 تامكت را در تاريخ 22 نوامبر 1982 سرنگون سازند. تعداد 7 ميراژ F1-EQ در جريان اين نبردها سرنگون شدند و تعداد زيادي از ميراژهاي آسيب ديده نيز درون هواپيماهاي باربري Il-76 به فرانسه برده شدند تا تعمير گردند. افزون بر اينها، ميراژهاي عراقي، به طور مرتب ماموريتهاي هوا به زمين را بر ضد نيروهاي ايراني به انجام ميرساندند و شمار زيادي موشك ضدكشتي اگزوسه را به سمت تانكرهاي نفتكش در خليج فارس كه حامل نفت ايران بودند، شليك كردند. هرچند اگزوسه بسیار دقيق بود، اما جنگ افزار نااميد كنندهاي دیده شد. اگزوسه براي يافتن هدف، نيازمند شناورهاي بزرگ بود اما گاهي اوقات نياز بود تا به شناورهاي كوچك نيز حمله شود.</div><div align="center"><span style="color:#ffffff;">.</span><a href="http://images7.fotki.com/v126/photos/1/133612/1548549/ffg31_acc4-vi.jpg"></div><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 443px; CURSOR: hand; HEIGHT: 359px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://images7.fotki.com/v126/photos/1/133612/1548549/ffg31_acc4-vi.jpg" border="0" /> <p align="center"></a> <strong><span style="color:#660000;">اگزوسه توانست خسارت بزرگي را ايجاد كند: به تاريخ 17 مي 1987، به دليل اشتباه در هدفگيري، يك فروند جنگنده Mirage F1-EQ5 عراقي، ناو جنگي يواساس استارك (USS STARK) را هدف دو موشك اگزوسه قرار داد و 37 نفر از ملوانان نيروي دريايي ايالات متحده را به كام مرگ كشاند. هرچند عراقيها بلادرنگ از آمريكاييها پوزش خواستند، اما اين اشتباه سبب شد نيروي دريايي ايالات متحده جهت تأمين امنيت منطقه با حضوري گسترده در خليج فارس، به ايران فشار آورده و يكسال بعد جنگ با شكست ايران در كليهء خطوط درگيري پايان پذيرد.<br /></span></strong><span style="color:#ffffff;">.</span></p><p align="justify">در سال 1990، ارتش صدام به كويت حمله كرد و ظرف مدت 5 ساعت، اين كشور را اشغال نمود. با اين كار، شعلههاي جنگ خليج فارس در ژانويه 1991 برافروخته گرديد. پس از 40 روز بمباران گسترده توسط بمبافكنهاي سنگين B-52، B-1، F-111 و F-117، سازمان ارتش عراق از هم گسست. جنگ سال 1991 خليج فارس، اوج كاري جنگندههاي ميراژ اف1 بود. هر دو طرف درگير، يعني كويت و عراق داراي ميراژ اف1 بودند. تعدادي از ميراژهاي F1-CK كويتي در جريان نخستين حمله بر روي زمين از بين رفتند اما 15 فروند توانستند بگريزند و با رنگآميزي نوشته «كويت آزاد» (Free Kuwait) در كنار دماغه، چندين سورتي پرواز جنگي را بر عليه ارتش عراق انجام دهند. شمار ماموريتهاي جنگي ميراژهاي كويتي نامعلوم است اما هيچكدام در جنگ سرنگون نشدند. ميراژ F1-EQ، نخستين نوع از هواپيماهاي عراقي بود كه در جنگ خليج فارس سرنگون گرديد.<br /><br />جنگندههاي ميراژ اف1 نيروي هوايي عراق در چندين نبرد هوایی حضور داشتند و البته تا پايان جنگ خلیج فارس نيز در تمامي آنها بازنده شدند. در همان روز نخست جنگ يعني 17 ژانويه 1991، سه فروند از جنگندههاي Mirage F1-EQ نيروي هوايي عراق توسط شكاريهاي اف-15 نيروي هوايي ايالات متحده و با استفاده از موشكهاي هوا به هواي AIM-7F Sparrow سرنگون شدند. در همان روز نخست جنگ نيز يك فروند ميراژ F1-EQ به هنگام تعقيب و گريز با يك هواپيماي جنگ الكترونيك نيروي هوايي ايالات متحده از نوع EF-111 Raven به زمين خورد و نابود شد. به تاريخ 19 ژانويه 1991، دو فروند ميراژ F1-EQ ديگر عراقي نيز طعمه شكاريهاي اف-15 نيروي هوايي ايالات متحده شدند. در 24 ژانويه 1991، يك فروند جنگنده اف-15 نيروي هوايي سلطنتي عربستان سعودي، توانست دو جنگنده ميراژ اف1 عراقي را سرنگون سازد. هرچند هواپیمایی از نیروی هوایی ایالات متحده نیز وجود داشت که توانسته بود در نبرد هوایی با دو میراژ F1-EQ عراقی پیروز گردد، اما چنین پیروزیای برای خلبانان سعودی، آنان را به انجام وظیفهشان دلگرم میکرد.<br /><br />آخرین پیروزی در برابر میراژ F1-EQ به وسیلهء یک جنگنده اف-15 نیروی هوایی ایالات متحده در 27 ژانویه 1991 بدست آمد. با این درگیری، امتیازات F-15 در برابر Mirage F1-EQ به 8 بر صفر رسید و البته هیچ جنگندهء میراژی نیز به طور تصادفی از بین نرفت. هرچند نبرد بین عراق و نیروهای ائتلاف به روشنی نابرابر بود اما نیروی هوایی عراق نشان داد که در نبردهای هوایی بسیار ترسو است و امکان داشت جنگندههای میراژ F1-EQ عراقی با داشتن خلبانان کارآزمودهتر و هدایت درستتر، به نتایج بهتری میرسیدند. دست کم یک جنگنده میراژ F1-EQ عراقی بر روی زمین توسط عملیات بمباران بمبافکنهای تورنادو نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا در 17 ژانویه 1991 با بکارگیری یک بمب خوشهای JP233 از بین برده شد. تا پایان ماه ژانویه 1991، در حرکتی که فقط نشاندهنده اضطراب و آشفتگی مقامات عراقی بود، شمار قابل توجهی از هواگردهای نیروی هوایی عراق، شامل 24 جنگنده میراژ اف-1، به ایران، یعنی جدیترین دشمن عراق، پرواز کردند. هنوز به درستی روشن نیست که ایرانیها با جنگندههای میراژ اف-1 عراقی چه میکنند و قطعات و جنگ افزارهای آنها را چگونه تهیه مینمایند.<br /></p><p align="center"><br /><strong><span style="font-size:130%;color:#ff0000;">ميراژهاي سوخته<br /></span><span style="color:#660000;">به نقل از خاطرات سرهنگ خلبان خليلي</span></strong><br /><span style="color:#ffffff;">.</span></p><p align="justify">گردان آموزشي – رزمي اف-14 را در اوايل سال 66 تمام كرده و جزو نفرات اول فارغالتحصيلي اين هواپيما بودم. هنوز مدتي از پايان آموزش نگذشته بود كه در ليست مأموريتهاي جنگي منظور شدم. دوشنبه 19 بهمن 1366 به سوي محل مأموريت راهي شدم. به طور معمول، به محض ورود به پايگاه بوشهر، توسط رئيس گروه اعزامي توجيه شديم. از نحوه گفتار او مشخص ميشد كه اوضاع منطقه غيرعادي است و احتمال درگيري نيز بسيار زياد است. از برنامههاي توجيهي دريافتم كه تصميم گرفته شده از تردد كشتيهاي نفتكش پشتيباني شود.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></p><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=mv71fnmk0ydff5fylyni.jpg"><img alt="mv71fnmk0ydff5fylyni.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/mv71fnmk0ydff5fylyni_thumb.jpg" border="0" /></a></p><p align="justify"><span style="color:#ffffff;"> .</span><br />روز سهشنبه 20 بهمن 66 صبح زود به گردان پرواز آمديم. طبق روال كاري، هواپيماهاي آماده را به دقت بازديد كرده و تحويل گرفتيم. آن روز شور و اضطراب عجيبي داشتم و حس ميكردم برايم اتفاق مهمي خواهد افتاد. تقريبن ساعت 9:30 بود كه صداي زنگ آلرت افكارم را گسست. به سرعت كارهاي مربوط به پرواز را انجام دادم و پس از چند دقيقه در آسمان خليج فارس بوديم. به محض بلند شدن، رادار بوشهر، سمت ارتفاع و فركانس روز را به ما اطلاع داد و ما را به منطقه ايستايي مورد نظر هدايت كرد.<br /><br />پس از گذشت چند دقيقه، مركز رادار به ما سمت جنوب را داد و خواست كه اين سمت را توسط رادار تامكت جستجو كنيم. من به آن سمت گشته و بعد از دقت زياد، شش هدف مشخص را روي صفحة رادار يافتم و مختصات آنها را به آگاهي اپراتور رادار زميني رساندم و رادار زميني نيز تأييد كرد اهداف پيدا شده، هواپيماهاي دشمن هستند. نخستين كار ما، پرواز با بيشترين سرعت و در كمترين ارتفاع بود. سپس به عنوان افسر رادار تامكت (RIO) به طرحريزي چگونگي شليك موشك اسپارو پرداختم. من كه هنوز مدتي از دوره آموزشيم كه تحت نظر استاد خلبانان باتجربه جنگندههاي اف-14 تامكت نميگذشت و تمام آموختههايم را به خوبي در ياد داشتم، به سرعت شروع به محاسبة پارامترهاي ديگري كردم و نحوه قرار گرفتن در موقعيت مناسب را به خلبان كابين جلو پيشنهاد نمودم. سپس به نزديكترين هدف كه هواپيماي سمت چپ بود، قفل راداري را شروع كردم كه به علت عمليات ضدالكترونيك جنگندههاي عراقي، قفل راداري تامكت شكست.</p><p align="center"><span style="color:#ffffff;">.<br /></span><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=wkg9cl7a4fciy535r4dj.jpg"><img alt="wkg9cl7a4fciy535r4dj.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/wkg9cl7a4fciy535r4dj_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></p><p align="justify">بلافاصله روي هدف سمت راست قفل كردم كه آن نيز توسط اقدامات الكترونيكي جنگندههاي عراقي شكسته شد. دوباره روي يكي ديگر از جنگندههاي عراقي قفل كردم كه اين بار با استفاده از روشها و وسایل جنگ الكترونيك (احتمالن سامانه ضدعمل الکترونیک AN/ALQ-100 تعبيه شده در اف-14 تامكت)، هدف به صورت قفل شده باقي ماند. از رادار، تأييد انهدام آنها را پرسش كردم كه رادار تأييد كرد و من با توجه به فاصلهاي كه با هدف داشتيم، يك موشك ميانبرد اسپارو AIM-7E-4 را در فاصلة 5/5 مايلي شليك كردم. لحظاتي بعد، نشانه نابود شدن هدف را در رادار هواپيما مشاهده كردم. هنوز از هواپيماي اولي خلاص نشده بوديم كه خلبان كابين جلو مرا متوجه يك جنگنده ديگر در موقعيت 30 درجه به راست كرد و خود نيز يكي ديگر از جنگندههاي عراقي را در 30 درجه به سمت چپ ديدم. آنها با توجه به هدف قرار گرفتن هواپيماي جلويي خود، ارتفاعشان را به سرعت كم كرده و به شدت به سمت راست گردش نمودند. ما نيز در مقابلشان به سمت چپ گردش كرديم. در همين لحظات، جنگنده سمت راستي ما به طرز ناشيانهاي جهت گردشش را عوض كرد و با اين گردش احمقانه، ما را به راحتي در سمت ساعت 12 خود قرار داد. فاصلهء ما با جنگنده دشمن آنقدر كم شده بود كه به وضوح نوع آنها را كه ميراژ اف-1 با رنگ استتار آبي بود تشخيص دادم. در همين گير و دار، خلبان كابين جلو گفت: «موشك سايدوايندر رها نميشود.» من بلافاصله نگاهي به صفحة نشاندهندهء خود كردم و گفتم: «سوئيچ در موقعيت مناسب نيست، صفحة مربوط به كنترل مهمات خود را چك كن.» همين درنگ چند لحظهاي باعث شد ما در بهترين فاصله براي پرتاب موشك گرماياب سايدوايندر قرار بگيريم. در اين لحظات كه من برگشته و از سمت راست مواظب پشت سر خودمان بودم كه توسط جنگندههاي عراقي غافلگير نشويم، متوجه عبور دود سفيد رنگي از زير بال راست هواپيما شدم.</p><p align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></p><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=sb8lwxjemcmkeiisgo81.jpg"><img alt="sb8lwxjemcmkeiisgo81.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/sb8lwxjemcmkeiisgo81_thumb.jpg" border="0" /></a></p><p align="justify"><span style="color:#ffffff;"> .<br /></span>به جلو كه نگاه كردم، ديدم خلبان كابين جلو، يك موشك سايدوايندر را از پايلون سمت راست رها كرده است. موشك مستقيمن به سمت اگزوز هواپيماي عراقي رفت و آن را به تلي از آتش مبدل نمود. پس از اين درگيري متوجه شديم كه به فاصله زيادي از مرز آبي كشور دور شدهايم و خطر كمبود سوخت ما را تهديد ميكرد. همزمان با افزايش ارتفاع و آمدن روي خشكي، با حالتي بسيار هيجان زده با رادار صحبت كرديم. پس از چند دقيقه، رادار بوشهر، خبر تأييد انهدام دو جنگنده عراقي را به آگاهي ما رساند. پس از فرود در پايگاه بوشهر، مورد استقبال پرشور پرسنل گردان تعمير و نگهداري و مسئولين پايگاه قرار گرفتيم. هنوز مدتي از نشستن ما بر روي باند پايگاه بوشهر نگذشته بود كه دوباره زنگ اسكرامبل به صدا درآمد و ما به سرعت به سمت هواپيمايمان دويديم و در زمان بسيار كوتاهي خود را در پهنهء آسمان خليج هميشه فارس يافتيم. يكبار ديگر كارهاي اوليه پرواز رهگيري را انجام دادم، اما رادار تامكت هنوز چيزي را نشان نميداد. با آگاهي از مسير حركت نفتكشها، به آن سمت گردش كرديم. من از فرصت استفاده كرده و بازهم با رادار تامكت، بيرون را كاويدم. گويي از غيب خبر رسيد كه از وضعيت 9 درجه بيرون بيا و به سمت جنوب شرقي گردش كن. بدون وقت همين كار را كردم. با وجود نبود انتظار حضور هواپيمايي در چنين موقعيت، چيزي در آنجا بود كه رادار تامكت آن را به روشني نشان ميداد. موقعيت آنها را به رادار زميني دادم. رادار هم فورن دستور انهدام آنها را صادر كرد.<br /><br />حدود 7 مايلي از خط سير نفتكشها بوديم كه نگهان متوجه شديم دو جنگنده عراقي در حال شيرجه كردن روي نفتكشها هستند. به سرعت و با استفاده از افتربرنر (پسسوز Afterburner) به سمت آنها رفتيم و از ارتفاع خود كاستيم. آنها با مشاهده هواپيماي ما، مخالف جهت هم چرخش كردند كه به خيال خود ما را غافلگير كنند. ما با آگاهي از نيت آنها به طرف هواپيماي سمت راستي رفتيم و چون از سرعت و شتاب خوبي برخوردار بوديم، به سرعت در برد پرتاب موشكهاي گرماياب قرار گرفتيم. پيش از شليك موشك، به خلبان كابين جلو گفتم: «آنها ما را بين خود قرار دادهاند و شماره 2 كاملن پشت سر ما ميباشد، ولي ادامه بده و هر وقت گفتم سريع چرخش كن.» سپس نخستين موشك سايدوايندر را شليك كرديم. هنوز موشك ما به جنگنده ميراژ عراقي نرسيده بود كه ديدم ميراژ شماره 2 خيلي به ما نزديك شده و به زودي موشك خود را شليك خواهد كرد.<br /><br />چندين بار گردشهاي شديد و ناگهاني به سمت چپ و راست كرديم و اطمينان يافتيم كه ميراژ شماره 2 در هدفگيري ناتوان شده است. دوباره به موقعيت اوليه برگشتيم ولي اثري از آن دو هواپيما نبود و تنها لاشة شعلهور يكي از ميراژهاي عراقي را در آب ديديم. بدين ترتيب، ما در يك روز، شاهد سوختن سومين هواپيماي جنگي بعثيها بوديم. اين دو درگيري در مدت كمتر از نصف روز در منطقه خليج فارس اتفاق افتاد.<br />.</p>Arashhttp://www.blogger.com/profile/10630664041516455012noreply@blogger.com1tag:blogger.com,1999:blog-2738975866196891047.post-13235187818035035452010-04-09T14:47:00.006+04:302010-04-10T21:23:12.987+04:30هارپ چيست؟<div align="center"><br /><em><span style="color:#990000;">تقدیم به دوستان گرامی آقایان آرسام و پارسا<br />این نوشتار، گردآوری و برگردان اینجانب بوده و از سایت دیگری کپی نشده است.<br /></div></span></em><div align="justify"><br />برنامة پژوهشي فعال نور شمالي با فركانس بالا يا <span style="color:#cc0000;">High Frequency Active Auroral Research Program</span> = <strong><span style="color:#ff0000;">HAARP</span></strong> پروژهاي است جهت كاووش درون پديدههاي لاية يونوسفر كره زمين. (يون كره يا يونسفر، قسمتي از فضاي اتمسفر زمين است كه از ارتفاع 25 مايل به بالا شروع ميشود و تا 22000 مايلي ادامه دارد.) چنين پژوهشهايي به منظور يافتن روشهاي كارآمدتر در ارتباطات راديويي و كاووش و نظارت در يونسفر كاربرد دارند. برنامة پژوهشي هارپ، از سال 1993 كليد خورده است و دست كم براي يك دورة بيست ساله ادامه خواهد داشت. بودجة اين پروژه به طور مشترك توسط نيروي هوايي و دریایی ايالات متحده، دانشگاه آلاسكا و آژانس پژوهشهاي دفاعي پيشرفته (<a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Defense_Advanced_Research_Projects_Agency">DARPA</a>) فراهم شده است. نخستین سامانة ويژة هارپ توسط شركت ادونسد پاور تكنولوژيز (<a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Advanced_Power_Technologies">APTI</a>) ساخته شد و از سال 2003 تاكنون از سامانة ساخت صنايع هوافضاي بريتانيا (<a href="http://en.wikipedia.org/wiki/BAE_Systems_Inc.">BAe</a>) استفاده ميشود.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></div><a href="http://aftermathnews.files.wordpress.com/2007/12/haarp1.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 422px; CURSOR: hand; HEIGHT: 317px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://aftermathnews.files.wordpress.com/2007/12/haarp1.jpg" border="0" /> <p align="justify"></a><span style="color:#ffffff;">.</span><br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">پايگاه هارپ<br /></span></strong>پايگاه ويژة هارپ در شمال منطقة <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Gakona,_Alaska">گاكونا</a> (آلاسكا) و به طور دقيق در غرب <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Wrangell-Saint_Elias_National_Park">پارك ملي رانگل ساينت الياس</a> قرار گرفته است. در اين منطقه كه داراي فضاي بهم فشرده ميباشد، تعداد بيش از 180 آنتن به صورت عمودي بر زمين، رديف شدهاند. مجموعه آنتنهاي سامانة هارپ، در سايت پيشين رادار OTH (راداري دوربرد با ديد فراتر از افق) نهاده شدند. ساختمان بزرگي كه براي رادار OTH ساخته شده بود، اكنون مكان كنترل سامانة هارپ، دفتر كار و خدمات وابسته به آن ميباشد. نخستين سامانة هارپ، جستجوگر يونسفر (Ionospheric Research Instrument = IRI) ميباشد كه يك فرستندة فركانس بالا (HF) جهت ايجاد دگرگوني موقت در لاية يونسفر است. بررسي و مطالعة دادههاي تغيير يافته، به شناخت بهتر طبيعت كاري يونسفر كمك شاياني مينمايد.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></p><p align="center"><a href="http://www.telepat-defence.com/images/haarp/haarp_4.jpeg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 395px; CURSOR: hand; HEIGHT: 263px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.telepat-defence.com/images/haarp/haarp_4.jpeg" border="0" /></a> <strong><span style="color:#660000;">پايگاه هارپ در شمال منطقة گاكونا (آلاسكا) و به طور دقيق در غرب پارك ملي رانگل ساينت الياس قرار گرفته است.<br /></span><span style="color:#ffffff;">.</span></strong></p><p align="justify">به هنگام كاوش در يونسفر، سيگنالهايي كه توسط سامانة ترانسميتر (فرستنده) توليد شدهاند به آنتنها فرستاده ميشوند تا به سمت بالا ارسال گردند. تنها قسمتي اندكي از اين سيگنالها در ارتفاع بين 100 تا 350 كيلومتر جذب ميشوند كه اين مقدار، بستگي به فركانس عملياتي دارد و در يك حجم اندك، حدود صدها متر با ضخامت بالا و دهها كيلومتر در عمق بالاي سايت هارپ را شامل ميشود. شدت سيگنال HF فرستاده شده به لاية يونسفر، كمتر از 3 ميكرو وات بر سانتيمتر مربع ميباشد كه دهها هزار مرتبه كمتر از تشعشعات طبيعي الكترومغناطيسي نور خورشيد است كه به زمين ميرسد و صدها مرتبه كمتر از ميانگين انرژي طبيعي اشعه فرابنفش (UV) خورشيد ميباشد كه در اين لايه توليد ميگردد.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></p><p align="center"><strong><span style="color:#660000;"><a href="http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/d/db/HAARP_comparison.gif">نمودار تأثیرگذاری پرتوهای تابانیده شده به لایه یونسفر<br /></a></span><span style="color:#ffffff;">.</span></strong></p><p align="justify">سيگنالهاي ارسالي به يونسفر، تأثيرات بسيار اندكي دارند، با اين حال همين تغييرات اندك، اثراتي بر روي سامانههاي بسيار حساس نصب شده در مجموعة هارپ برجاي ميگذارند و اين مشاهدات، امكان بدست آوري اطلاعاتي دربارة ديناميك پلاسما را فراهم ميسازند و نگرش نويني را در زمينة پردازشهاي متقابل بين كره زمين و فضاي پيرامونش در اختيار قرار ميدهند.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><br /><a href="http://www.laxtsc302.republika.pl/images/Haarp%20-%20Antennen_Array_5.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 384px; CURSOR: hand; HEIGHT: 288px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.laxtsc302.republika.pl/images/Haarp%20-%20Antennen_Array_5.jpg" border="0" /></p><p align="justify"></a><span style="color:#ffffff;">.</span><br />ساختمان مجموعة هارپ شامل سه بخش جداگانه ميباشد. ساختمان DP يا Developmental Prototype كه شامل 18 واحد آنتن است، در شش رديف سه ستونه آرايش داده شده است. اين آنتنها، توسط سرچشمة الكتريكي 360 كيلوواتي تغذيه ميشوند. فرستنده DP تنها براي سنجش ابتدايي لايه يونسفر كاربرد دارد.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></p><a href="http://www.superforce.com/haarp/HAARP-3.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 450px; CURSOR: hand; HEIGHT: 210px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.superforce.com/haarp/HAARP-3.jpg" border="0" /> <p align="justify"></a><span style="color:#ffffff;">.</span><br /><span style="color:#ffffff;">.</span>ساختمان FDP يا Filled Developmental Prototype شامل 48 واحد آنتن است كه در هشت رديف شش ستونه رديف شدهاند و از سرچشمة الكتريكي 960 كيلو واتي تغذيه ميگردند. به دور از انصاف است كه اين سامانهها را با ديگر سيستمهاي گرمكنندة يونسفر برابر دانست. در چند سال اخير، از اين سامانه براي انجام چندين آزمايش علمي موفقيتآميز و همچنين كاوش در لاية يونسفر بهره گرفته شده است.<br /><br />ساختمان FIRI يا Final IRI آخرين سازة هارپ به شمار ميرود. در اين مجموعه 180 واحد آنتن قرار گرفته است كه در 12 رديف 15 ستونه چيده شدهاند كه تا 31 دسيبل را در اختيار قرار ميدهند. يك فرستندة پرقدرت 3.6 مگاواتي (3600 كيلووات) نيز آن را تغذيه ميكند.<br /><br />سرجمع توان پرتوي خروجي (<a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Effective_radiated_power">ERP</a>) برابر 3981 كيلو وات يا 96 كيلودسيبل وات ميگردد. تا پايان تابستان 2005، تمامي آنتنها در اين مكان قرار داشتند اما آخرين دستة فرستندهها هنوز تعبيه نگشته بودند. در مارس 2007 و با تكميل فاز آخر، مجموعة آنتنها تحت آزمايشهايي قرار گرفتند كه به بهرهبرداري مفيد از آنها كمك شاياني مينمود.<br /><br />فركانس خروجي مجموعه آنتنهاي هارپ در محدودة بين 2.8 تا 10 مگاهرتز قرار دارد. اين طيف فركانس، بالاي فركانس گيرندههاي راديويي AM و پايينتر از فركانس C-Band قرار ميگيرد. هارپ تنها براي فرستادن فركانس در اين طيف مجوز دارد، با اين حال هنگامي كه سامانة IRI سرگرم كار است، پهناي باند به 100 كيلوهرتز يا كمتر نيز ميرسد. سامانة IRI قادر است پرتوي خود را به صورت پيوسته (CW) يا ضرباني (Pulse) در 100 ميكروثانيه بفرستد. پرتوافكني پيوسته يا CW به طور معمول جهت ايجاد دگرگوني در لاية يونسفر به كار گرفته ميشود، در حالي كه پرتوهاي ضرباني كوتاه (Short Pulse) كه طي يك فركانس مشخص تكرار ميشوند، سامانة IRI را به عنوان يك سيستم راداري پرقدرت به كار مياندازند.<br /></p><p align="center"><br />به<strong><span style="color:#660000;"> وجود آوردن دگرگونی در لایه یونسفر، یکی از کارکردهای سامانه هارپ است.<br /><a href="http://www.medriss.com/wp-content/uploads/2009/04/earthquake-haarp.gif">در این الگو، گداخته شدن لایه یونوسفر را می بینید.<br /></a></span></strong></p><p align="justify"><br />پژوهشگران قادرند سيستم هارپ را با هر دو گونة فرستادن پرتوها به كار اندازند، يونسفر را براي مدت زمان مشخصي دگرگون كنند، سپس ميزان تأثيرپذيري تغييرات بدست آمده توسط پرتوهاي ضرباني را اندازه بگيرند.<br /></p><p align="center"><br /><span style="font-size:130%;color:#ff0000;"><strong>ستيز بر سر هارپ</strong></span></p><p align="justify"><br /><strong><span style="color:#ff0000;">آیا کارکرد باعث افزایش زمین لرزه ها شده است؟!</span></strong><br /><span style="color:#000000;">پس از اينكه نگراني فيزيكدانان در مورد هارپ فزوني گرفت، بحث و ستيز بسيار شديدي به وجود آمد ...</span></p><p align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjrMqUfp8ZyCtlH2I7uUIU5L5WMj5V1T4Xpd4fAn0wpPytis9IzK_05589UtlCmHFx7gKMXmKM5yyOSdRTYvguO5pwgOX64yqauxAJRNIvgwRvLuzW7rpCvF6wLgh6-zJbYAoNeIrDF1zg/s1600/haarp1.jpg"></p><span style="color:#000000;"><img id="BLOGGER_PHOTO_ID_5458082437531916306" style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 200px; CURSOR: hand; HEIGHT: 200px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjrMqUfp8ZyCtlH2I7uUIU5L5WMj5V1T4Xpd4fAn0wpPytis9IzK_05589UtlCmHFx7gKMXmKM5yyOSdRTYvguO5pwgOX64yqauxAJRNIvgwRvLuzW7rpCvF6wLgh6-zJbYAoNeIrDF1zg/s200/haarp1.jpg" border="0" /> <p align="justify"></span></a><span style="color:#ffffff;">.</span><br /><br /><strong><span style="font-size:130%;color:#ff0000;">دلایل نكوهشگران هارپ</span></strong><br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">هزينة سنگين و بيهوده</span></strong><br />ارزش ساختمانها و تأسيسات وابسته به مجموعة هارپ، از هزينة تمامي سامانههايي كه در گوشه و كنار جهان براي چنين آزمونهايي ساخته شده است، بيشتر است. همانطور كه پيشتر خوانديم، هارپ در محل ساختمان و تأسيسات پيشتر ساخته شده جهت رادار دوربرد OTH نصب شده است.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><br /><strong><span style="color:#ff0000;">كاربرد جنگي</span></strong><br />با روشن شدن اينكه آنتنهاي هارپ ميتوانند به عنوان يك جنگ افزار به كار گرفته شوند، اهداف مد نظر در پشت راهاندازي هارپ، موضوع بحثهاي جدالانگيزي در دهه 1990 گرديد. گروهك كوچكي از فيزيكدانان آمريكايي صاحبنظر در دانش هوافضا، در برخي مجلههاي علمي وزين همچون فيزيكس اند سوسياتي (Physics and Society)، نقدهاي خود را مبني بر اينكه هارپ ميتواند به عنوان يك روش كاونده جهت نابودسازي يا از كاراندازي فضاپيماها و قطع گستردة ارتباطات راديويي بر روي بخش بزرگي از كره زمين به كار رود، به چاپ رساندند. اما فيزيكداناني كه امروزه نگراني اندكي از كاربرد جنگي هارپ دارند، از اين بيم دارند كه در آينده با گسترش سامانه، هارپ به شكل يك جنگ افزار مورد آزمايش قرار گيرد؛ به ويژه اينكه بودجة هارپ توسط دفتر پژوهشهاي نيروي دريايي و لابراتوار پژوهشهاي نيروي هوايي ايالات متحده فراهم ميگردد.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></p><a href="http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/5/5a/Ground-Space_based_hybrid_laser_weapon_concept_art.jpg/250px-Ground-Space_based_hybrid_laser_weapon_concept_art.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 250px; CURSOR: hand; HEIGHT: 197px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/5/5a/Ground-Space_based_hybrid_laser_weapon_concept_art.jpg/250px-Ground-Space_based_hybrid_laser_weapon_concept_art.jpg" border="0" /> <p align="justify"></a><span style="color:#ffffff;">.</span><br />وابستگي كاركردهاي هارپ با امور جنگي، توسط دانشمند فيزيكدان، <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Bernard_Eastlund">پروفسور برنارد ايستلوند</a> بيان گرديد. وي كسي بود كه در دهه 1980 برخي از جنبههاي پشت پردة هارپ را فاش نمود و استفاده از امواج با فركانسهاي راديويي بسيار بالا را جهت وارد آوردن نيرويي با توان زياد به لاية يونسفر پيشنهاد داد. اين امر باعث سرازير شدن انرژي فراوان به الكترونها و يونها ميشد و در نتيجه موشكهاي دوربرد زمين به زمين دشمن متلاشي ميشدند و ارتباطات ماهوارهاي نيز دچار گسست ميگشتند.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></p><p align="center"><a href="http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/68/Space_Laser_Satellite_Defense_System_Concept.jpg/250px-Space_Laser_Satellite_Defense_System_Concept.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 250px; CURSOR: hand; HEIGHT: 155px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/68/Space_Laser_Satellite_Defense_System_Concept.jpg/250px-Space_Laser_Satellite_Defense_System_Concept.jpg" border="0" /></a> <strong><span style="color:#660000;">طرحی از یک ماهواره مجهز به سامانه دفاع لیرزی</span></strong></p><p align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br />ارتش ايالات متحده به اين ايده به عنوان يك جايگزين جهت <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Strategic_Defense_Initiative">طرح ليزري دفاع استراتژيك (SDI)</a> علاقمند شد. با اين حال، ايدههاي پروفسور ايستلوند به دليل دگرگونياي كه در طرح دفاع استراتژيك پديد آمد و آن را به يك طرح بسيار محدود شده كه امروزه به نام طرح ملي دفاع موشكي ميشناسيم تبديل كرد، كنار گذاشته شد. پيمانكاري نيز كه براي ساخت هارپ درنظر گرفته شده بود، هرگونه حق امتياز پروفسور ايستلوند را در طراحي سامانه ناديده گرفت.<br /><br />پس از اينكه نگراني فيزيكدانان در مورد هارپ فزوني گرفت، بحث و ستيز بسيار شديدي به وجود آمد. در سپتامبر 1995، كتابي تحت عنوان «فرشتگان با اين هارپ بازي نميكنند: پيشرفت در تكنولوژي تسلا» (Angels Don't Play This AARP: Advances in Tesla Technology) به چاپ رسيد. نويسندة اين كتاب، آموزگار سابقي بود به نام Nick Begich . وي در اين كتاب به روشني و با دلايل علمي اثبات كرده است كه پروژة هارپ در مرحلة كنوني نميتواند جهت يك جنگ ژئوفيزيكي به كار گرفته شود.<br /><span style="color:#ffffff;">.<br /></span><strong><span style="color:#ff0000;">نگراني پارلمان روسيه<br /></span></strong>در آگوست 2002، نداي نگرانيهاي بيشتر در مورد تكنولوژي هارپ از مجلس دوماي روسيه به گوش رسيد. كميتة دفاع و روابط بينالملل مجلس دوما، گزارشي نگران كننده را در مورد هارپ به چاپ رسانيد و با امضاي 90 نمايندة مجلس به پرزيدنت ولاديمير پوتين پيشكش كرد.<br /><br />در اين گزارش چنين نوشته شده بود:<br />«<strong><span style="color:#660000;">ايالات متحده، جنگ افزار ژئوفيزيكي جديد و كاملي اختراع كرده است كه به وسيلة امواجي با فركانس به لاية مياني كرة زمين نفوذ ميكند... ارزش اين جنگ افزار را ميتوان با دوران گذر از سلاحهاي سرد به سلاحهاي گرم يا سلاحهاي معمولي در برابر سلاحهاي اتمي سنجيد. اين گونه از جنگ افزارها با تمامي جنگ افزارهايي كه تاكنون جهت نفوذ در لاية مياني اتمسفر زمين ساخته شدهاند تفاوت دارد.</span></strong>»<br /><br />با تمامي اين گفتهها، با توجه به مدت زماني كه دولت روسيه براي دخالت در اين موضوع اختصاص داده بود، ممكن بود مسأله هارپ به يكي از موضوعات مورد بحث در جريان گفتگوهاي بين روسيه و آمريكا بر سر پيمان منع موشكهاي ضدبالستيك در ژوئن 2002 گردد. اين وابستگي زياد بين <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Anti-Ballistic_Missile_Treaty">پيمان منع موشكهاي ضدبالستيك</a> و سامانة هارپ در آوريل 1997 به طور رسمي توسط وزير دفاع ايالات متحده و بر اساس توانمندي يك جنگ افزار الكترومغناطيسي مطرح شد. خود روسها داراي سامانهاي به قدرت هارپ هستند و از آن براي گداختن لاية يونسفر استفاده ميكنند. اين سامانه سورا (<a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Sura_Ionospheric_Heating_Facility">Sura</a>) نام دارد كه در 150 كيلومتري شهر <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Nizhny_Novgorod">Nizhny Novgorod</a> قرار گرفته است.<br /><span style="color:#ffffff;">.<br /></span><strong><span style="color:#ff0000;">حاميان هارپ</span></strong><br />موارد اعلام شده به وسيلة نكوهشگران هارپ، از سوي مدافعين آن رد شدهاند؛ زيرا به نظر آنان، ميزان انرژياي كه به وسيلة سامانة هارپ پخش ميگردد از انرژيهاي بزرگي همچون امواج راديويي كهكشان و صاعقه بسيار كمتر و ناچيزتر است. دانشمندان انستيتو ژئوفيزيك دانشگاه Fairbanks در آلاسكا، ميزان انرژي هارپ را با غوطهور ساختن يك گرمكن كوچك برقي در داخل رودخانهاي بزرگ همسان دانستهاند. از آنجايي كه لاية يونسفر به طور طبيعي در معرض آشفتگيهاي نامنظم قرار ميگيرد، مدافعين هارپ بيان ميكنند كه هر دگرگوني غيرطبيعي در اين لايه نيز در ظرف چند ثانيه يا دقيقه به شكل طبيعي از اين لايه پاك خواهد شد.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></p><p align="center"><a href="http://playtoh.files.wordpress.com/2008/05/haarp.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 470px; CURSOR: hand; HEIGHT: 335px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://playtoh.files.wordpress.com/2008/05/haarp.jpg" border="0" /></a><span style="color:#660000;"> <strong>تصویری از گداختگی لایه یونسفر به وسیله سامانه هارپ</strong><br /></span><span style="color:#ffffff;">.</span></p><p align="justify">آزمايشات گداختن لاية يونسفر به وسيلة <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Arecibo_Observatory">Arecibo Observatory</a> به انجام ميرسد و رادار <a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Incoherent_scatter">incoherent scatter</a> اندكي مدت بعد، ميزان دگرگوني را به نمايش خواهد گذاشت (نزديك به يك ساعت). لاية يونسفر در طي همين مدت به وضعيت عادي و پيش ازگداختگي برميگردد. به عنوان نمونه، سامانة هارپ تواني به قدرت 3.6 مگاوات را توليد ميكند. 3.6 مگاوات در برابر انرژيهايي كه به وسيلة خورشيد به طور دائم به كره زمين و يونسفر ميرسند ميزان بسيار بسيار ناچيزي به حساب میآید. گذشته از اينها، حاميان هارپ بيان ميدارند كه فعاليتهايشان، از زمان راهاندازي سامانه به طور كامل در ديدگاه عموم بوده است و تمامي كارهايي كه انجام گرفته به دقت به ثبت رسيده و در دسترس قرار دارند و دانشمندان بدون پوشش امنيتي، حتا براي خارجيها، همواره در دسترس هستند. ابزارآلات هارپ، به طور معمول در مكانهايي باز تعبيه شدهاند و در زمان كاركردشان، هر فرد غيرنظامي اجازه دارد از تمامي قسمتها ديدن نمايد.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">آيا برخی زمينلرزهها و ساير پديدههاي ناشناخته، به كاركرد هارپ وابسته است؟<br /></span></strong>بر اساس نظریه «زمین ساخت صفحهای»، باید انتظار داشت که پراكندگي زمینلرزهها در جهان تصادفی نباشد و در منطقههایی که محل رها شدن انرژی است متمرکز باشد. با مشخص کردن مرکز زمینلرزههای به وقوع پیوسته در جهان بر روی نقشهای که مرز این صفحهها را نشان میدهد، میتوان نقشهاي از الگوی لرزهخیزی جهان بدست آورد. البته با نظریه زمینساخت صفحهای همواره نمیتوان الگوي مناسبی از وقوع این زمینلرزهها را ارئه داد. در این موارد از سایر نظریههای معتبر میتوان استفاده کرد. یکی از این نظریهها، پس از وقوع زمینلرزه مهيب سال 1906 سانفرانسیسکو و آثار به جای مانده از آن بيان گرديد.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></p><p align="center"><a href="http://www.us-coin-values-advisor.com/images/San-Francisco-Mint-2nd-earthquake.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 326px; CURSOR: hand; HEIGHT: 350px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.us-coin-values-advisor.com/images/San-Francisco-Mint-2nd-earthquake.jpg" border="0" /></a> <strong><span style="color:#ff0000;">عکسی از شهر سانفرانسیسکو پس از زمین لرزه بسیار مهیب سال 1906<br /></span></strong></p><p><span style="color:#ffffff;">.</span>این نظریه را میتوان در پنج بند به صورت زیر بیان کرد:<br /><strong><span style="color:#660000;">* ترک خوردن سنگها که باعث زمینلرزههای زمینساختی میشود، نتیجه وارد آمدن نیروهایی بیش از توان سنگها است.<br />* جابهجایی در سنگها به هنگام ظهور ترکها ناگهان ایجاد نمیشود، بلکه حداکثر جابجایی طی مدتی کم و بیش طولانی و به تدریج ایجاد خواهد شد.<br />* تنها انتقالی که به هنگام وقوع زمینلرزهها ایجاد میشود، باز پس زدنهای ناگهانی دو طرف ترکها در راستای رها ساختن نیروها است. این جابجایی تا چند کیلومتری گسترش پیدا میکند.<br />* ارتعاشهای زمینلرزه از سطح این ترکها آغاز میشود.<br />* درست پیش از آغاز گسیختگی در سنگها، انرژی که توسط رویداد رها خواهد شد در سنگ ذخیره شده است.</span></strong><br /><br />با استفاده از این نظریه و سایر نظریههاي علمي، میتوانیم رویداد زمینلرزهها در نقاطی دور از محل برخورد صفحههای سنگ کره را توجیه کنیم.<br /><br /></p><p align="center"><a href="http://www.ngdir.ir/SiteLinks/Kids/image/zelzeleh%20farsi/glossary/fault_plane.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 376px; CURSOR: hand; HEIGHT: 265px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.ngdir.ir/SiteLinks/Kids/image/zelzeleh%20farsi/glossary/fault_plane.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">تصویری گرافیکی از یک گسل لرزه زا<br />حدود 97 درصد خاک ایران، مستعد زمین لرزه ای به قدرت بیش از 6 ریشتر می باشد!<br /></span><span style="color:#ffffff;">.</span></strong></p><p align="justify">همانطور كه در نوشتار خوانديم، توان خروجي آنتنهاي هارپ 3981 كيلووات است. شدت سيگنال HF فرستاده شده به لاية يونسفر، كمتر از 3 ميكرو وات بر سانتيمتر مربع ميباشد كه دهها هزار مرتبه كمتر از تشعشعات طبيعي الكترومغناطيسي نور خورشيد است كه به زمين ميرسد و صدها مرتبه كمتر از ميانگين انرژي طبيعي اشعه فرابنفش (UV) خورشيد ميباشد كه در اين لايه توليد ميگردد. چنين نيروي اندكي حتا اگر قسمت بزرگي از آن جذب نشده به سمت زمين بازتابش گردد، بازهم قادر نيست تآثيري بر آزاد شدن نيروي ذخيره شده در پشت گسلها و صخرههاي شكستة اعماق زمين بگذارد. بيشتر نيروهايي تأثيرگذار بر زلزله كه تاكنون شناخته شدهاند، شامل نيروي ايجاد شده پس از آبگيري سدها، انفجارهاي اتمي و ساير انفجارهاي پرقدرت در اعماق زمين ميباشد كه ميتوانند باعث تحريك گسلها براي آزاد كردن انرژي ذخيره شده در صخرههاي و صفحات متحرك زمين گردند. اما ميتوان احتمال افزايش نور فرابنفش خورشيد در مكان بازتابش شده پرتوهاي هارپ را با رفتار غيرعادي دلفينها و نهنگها در خليجفارس و استراليا درنظر گرفت.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></p><a href="http://hardtruth.navhost.com/images/haarp7.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 500px; CURSOR: hand; HEIGHT: 375px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://hardtruth.navhost.com/images/haarp7.jpg" border="0" /> <p align="center"></a><strong><span style="color:#660000;">دیاگرام کارکرد هارپ بر لایه یونسفر<br /></span></strong><span style="color:#ffffff;">.</span> </p><p align="right"></p><br /><strong><span style="color:#ff0000;">پیوندها:<br /></span></strong><a href="http://www.tabnak.com/nbody.php?id=28476">پارلمان اروپا: هارپ اهداف نظامی دارد و مشکوک است</a><br /><a href="http://www.tabnak.com/nbody.php?id=26277">ردپای هارپ آمریکا در زلزله هائیتی</a><br /><a href="http://www.tabnak.com/nbody.php?id=26724">آمریکا در صدد ایجاد زمین لرزه در ایران است<br /></a>.Arashhttp://www.blogger.com/profile/10630664041516455012noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-2738975866196891047.post-704613749541050612010-04-07T22:33:00.006+04:302010-04-07T22:56:28.008+04:30آيا هواپيماهاي استيلث (پنهانكار از رادار) توانمندي كافي دارند؟<div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.<br /></span>در دهه 1980 و پايان جنگ سرد، بمبافكنهاي پيشرفته اف-117 استيلت نخستين گونه از هواپيماهاي پنهانكار شناخته شده براي عموم مردم بودند. براي F-117 چنين فرض شده بود كه براي هيچ راداري قابل كشف نيست و قادر است در عمق خطوط دشمن نفوذه كرده و اهداف استراتژيك را منهدم نمايد.<br /><br /><a href="http://www.markstyling.com/art_prints/F-117.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 345px; CURSOR: hand; HEIGHT: 272px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.markstyling.com/art_prints/F-117.jpg" border="0" /></a><span style="color:#ffffff;">.</span><br />سال 1991 بود. اف-117 به عنوان برترين جنگ افزار عمليات طوفان صحرا (Operation Desert Storm) قادر بود پدافند بسيار مستحكم بغداد را بشكند. هرچند هيچكدام از بمبافكنهاي اف-117 آسيبي نديدند ولي ناوشكنهاي بريتانيايي و فرانسوي مستقر در خليج فارس، به وسيلهء رادارهايشان به آساني اين غيرقابلكشف ها را شناسايي ميكردند! در سال 1999 و در جريان بمباران ناتو در كوزوو، يك فروند اف-117 پس از اينكه به وسيلهء رادار بسيار قديمي ساخت شوروي شناسايي شد، سرنگون گرديد. به دنبال آن، روسها با بررسي لاشه هواپيما، به تكنولوژي 25 سال قبل پنهانكاري اف-117 دست يافتند. همچنين يك اف-117 ديگر نيز در كوزوو هدف قرار گرفت ولي با وجود آسيب ديدگي شديد توانست به پايگاهش بازگردد.</div><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><span style="color:#ffffff;">و</span></div><div align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=o7wns3258rjqy2o045.jpg"><img alt="o7wns3258rjqy2o045.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/o7wns3258rjqy2o045_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">كاناپي بمب افكن اف-117 سرنگون شده در كوزوو توسط نظاميان صرب بازرسي ميشود<br /></span></strong><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></div><div align="justify">پس از جنگ كوزوو، بمب افكن هاي اف117 براي هميشه از رده خارج شدند. اندك مدتي بعد، بمب افكن يك ميليارد دلاري B-2 در پايگاه جزيره گوآم سرنگون گرديد و به طور كامل سوخت. رطوبت شديد هوا در گوآم باعث شده بود سنسورهاي فشار هواي بمب افكن بي-2 مملو از آب شده و ارقام بسيار بالايي را نشان بدهند و بدين جهت اين حادثه پديد آيد. با ورود به خدمت اف-22 چنين انگاشته شده بود كه برتري هوايي جنگندههايي همچون سوخوي-27 براي هميشه باطل ميشود، اما بادرنظر گرفتن ويژگيهاي چون وزن، ابعاد، سرعت و مانورپذيري، اف-22 عرصهء رقابت را به آساني به حريفش يعني سوخو-27 واگذار ميكند. تاكنون دست كم 127 فروند جنگنده اف-22 به خدمت نيروي هوايي ايالات متحده درآمدهاند و خيلي زود ثابت خواهند كرد كه جز يك هواپيماي بسيار گرانقيمت معيوب، چيز ديگري نيستند.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><br /><strong><span style="color:#ff0000;">چگونگي سرنگوني نخستين اف-22 رپتور<br /></span></strong>بر باور بسياري چنين انگاشته ميشود كه جنگنده اف-22 بدترين جنگنده جت در جهان است که پيروزي بر آن در آسمان دست نيافتني ميباشد. در جريان نخستين تمرين بزرگ جنگندههاي رپتور در آلاسكا در سال 2006، يك فروند اف-22 متعلق به اسكادران 27 ام موفق شد 144 فروند جنگنده فرضي دشمن از نوع اف-15 و اف-18 را در داگفايتهاي ساختگي سرنگون سازد. رپتور هنوز سرمست از اين پيروزي بود كه در ماه فوريه 2006 دستور آمد اسكادران 27 ام در اوكيناوا و اسكادران 94 ام در پايگاه هوايي Nellis در نوادا استقرار يابند؛ و اين نخستين تمرين موسوم به <a href="http://www.pixel-moments.de/resources/Red+Flag+builging+639.jpg"><strong><span style="color:#ff0000;">Red Flag</span></strong></a> براي جنگندههاي تازهوارد پنهانكار بود.<br /><br />هنگامي كه اسكادران 27 ام مشغول <a href="http://www.warisboring.com/?p=213"><strong>جارو كردن آسمان</strong></a> از جنگندههاي اف-15 و اف-4 هاي دهه 1960 ژاپني بود، اسكادران 94 ام با دستپاچگي در تيررس جنگندههاي آگريسور (دشمن فرضي) اف-16 متعلق به اسكادران 64 ام قرار گرفت و نخستين شكست و سرنگوني شبيهسازي شده را پذيرا گرديد. ماهنامه <a href="http://www.airforcesmonthly.com/">Airforce Monthly</a> جزئياتي را در شماره ماه جولاي به چاپ رساند:<br /><br /><strong><span style="color:#660000;">در </span><span style="color:#660000;"><span style="color:#660000;">جریان</span> 57 امین دوره تمرینات تاکتیکی مقابله با جنگندههای دشمن، برخی تاکتیکهای جالب اجرا شد که از پیش طراحی نشده بودند. جنگندههای شرکت کننده، با خطرات جدید روبرو گشتند. در این تمرینات به طور معمول جنگندههای دشمن فرضی که Red Air نامیده می شوند، به طور ناگهانی وارد صحنه نبرد می گردند. پرسنل کنترل کننده این تمرین که نیروی سفید یا White Force نام دارند، تأیید کردند که خطرات جدید، واکنشهای رخ داده بین دو گروه جنگندههای دشمن فرضی (<span style="color:#ff0000;">Red Air</span>) و جنگندههای خودی (<span style="color:#3333ff;">Blue Air</span>) بوده است. این تاکتیکها، جواب دادند. خلبان یک فروند جنگنده F-16C که نقش دشمن فرضی را در قالب اسکادران 64 ام بازی میکرد، نخستین سرنگونی F-22 را در تمرینات موسوم به Red Flag به ثبت رساند. سرهنگ دوم Dirk Smith (فرمانده اسکادران 94) چنین گفت: «دست کم نیمی از پرسنل اسکادران 94 ام، کمتر از 50 ساعت را با اف-22 سپری کردهاند و از توانمندی شگفتانگیز اف-22 بیخبر هستند و البته هر خلبانی نیز اشتباهاتی دارد. زیبایی کار تمرینات Red Flaq در این است که ما می توانیم صحنه نبرد فرضی را ترک کنیم و تاکتیکهای خود را برای نبرد با دشمن در قالب یک برنامه پیش بینی شده تمرین نماییم، اشتباه کنیم، درس بگیریم و بسیار تواناتر برای نبرد حقیقی آماده شویم.»</span></strong><br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="center"><br /><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=yrbgwscdlg8fdj5nbkn7.jpg"><img alt="yrbgwscdlg8fdj5nbkn7.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/yrbgwscdlg8fdj5nbkn7_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">عکسی از نمایشگر سربالای جنگنده سوپر هورنت F/A-18F که موفق به گیر انداختن یک F-22 شده است.</span></strong><br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="justify"><br />به نظر من، ایرادات پیش آمده برای اف-22، بهترین راه برای بهبود توانمندی هایش است و اگر یک جنگنده در داگفایت فرضی با سایر جنگندههای آمریکایی همچون اف-16 از دست برود، یک تجربه ژرف برای گروه سربازان اف-22 بدست خواهد آمد که چگونه آنها از تلهء یک نبرد بی سرانجام با خلبانان خارجی باتجربه که اساسن هواپیماهای متفاوتی را هدایتی میکنند، دوری کنند و این نکته را خلبانان تکخال جنگندههای Su-30 هندی یا خلبانان بسیار باتجربه Su-27 روسیه و حتا خلبانان تراز اول نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا که با جنگندههای تازه وارد Eurofighter پرواز میکنند، تأیید کردهاند. بدین جهت دور از ذهن می رسد که نیروی هوایی ایالات متحده بخواهد پرواز رپتورها را محدود کند و آنها را تنها در برخی تمرینات کنترل شده بسیار معروف شرکت دهد. شاید زمان آن فرا رسیده است که اف-22 ها برای شرکت در برخی تمرینات آموزشی بیشتر شرکت داده شوند.<br /><span style="color:#ffffff;">.<br /></span><span style="color:#ff0000;"><strong>پیوندها:<br /></strong></span><a href="http://www.wired.com/dangerroom/2007/07/first-f-22-rapt/"><strong>چگونگی سرنگونی نخستین اف-22</strong></a><br /><a href="http://www.fas.org/man/dod-101/sys/ac/F-117.MPG"><strong>دیدن فیلمی از اف-117 سرنگون شده</strong></a></div><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span></div>Arashhttp://www.blogger.com/profile/10630664041516455012noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-2738975866196891047.post-9376892406710017212010-04-04T23:57:00.003+04:302010-04-05T00:24:17.996+04:30مرور برخي حوادث پيش آمده براي جنگندههاي اف-22<div align="justify"><br /><strong><span style="color:#ff0000;">خرابي سيستم ديجيتال كنترل پرواز<br /></span></strong>به تاريخ 20 دسامبر 2004، سرخلبان ارشد آزمايشگر شركت لاكهيد مارتين، اجازهء برخاست از باند پايگاه هوايي Nellis در لاسوگاس را دريافت ميكند و استيك كنترل گرانقيمتترين و پيشرفتهترين هواپيماي جنگندهء تاريخ جهان يعني F/A-22 Raptor را به عقب ميكشد تا هواپيما پس از مدتي دويدن روي باند، از زمين كنده شود. لحظاتي بعد، سطوح كنترلي سمت چپ هواپيما، به علل نامعلوم قفل ميكند، دماغة رپتر به سمت پائين پيچ و تاب خورده و هواپيما به شدت غيرقابل كنترل ميشود. خلبان به ناچار دستهء پرتاب كنندهء صندلي را ميكشد و در كمتر از چند ثانيه، جنگندهء فوق پيشرفتهء 258 ميليون دلاري با شدت هرچه تمام در انتهاي باند نظامي و در 8 مايلي باند فرودگاه غیرنظامی لاس وگاس، به زمين كوبيده ميشود.<br /><span style="color:#ffffff;">.<br /></span></div><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=tldw6l17f92p5vn91z7.jpg"><img alt="tldw6l17f92p5vn91z7.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/tldw6l17f92p5vn91z7_thumb.jpg" border="0" /></a></p><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="justify">مسئولین به شدت به دنبال علت حادثه ميگردند؛ اما تكنسينهاي باتجربهء نيروي هوايي، بسيار زودتر از كارشناسان لاكهيد مارتين، به علت حادثه پي ميبرند: خرابي سيستم پرواز با سيم يا Fly By Wire ! كارشناس ارشد و آناليست سيستمهاي هوافضا – ريچارد آبولفيا – ميگويد: «هواپيما به دليل ايراد اساسي نرمافزار سيستم FBW از ابتدا به سمت چپ متمايل شد؛ ... سيستم كنترلي هواپيما، واقعن كشنده است.» با اين حال، اين آخرين مورد از خطاهاي فاحش رخ داده در رپتر نبود. اين هواپيما پس از گذشت دو دهه از برنامهء توليدش، بيش از 72 ميليارد دلار خرج روي دست ماليات دهندگان آمريكايي گذاشته است و اين مبلغ، 55 ميليارد دلار بيشتر از هزينهء پيشبيني شده در بودجهء اوليهاش ميباشد. به همين دلايل، پنتاگون تصميم گرفت به جاي 350 فروند، تنها 180 فروند را سفارش دهد.<br /><span style="color:#ffffff;">.<br />.</span><br /><strong><span style="color:#ff0000;">بازنشدن کاناپی</span></strong><br /><span style="color:#990000;">تاريخ: 10 آوريل 2006<br />مكان: پايگاه هوايي Langley در ويرجينيا<br /></span>يكي از مضحكترين حادثهها براي جنگنده اف-22 كه در نوع خود جالبترين است، منجر به حبس 5 ساعته خلبان اين هواپيماي 258 ميليون دلاري در كابين شد. اين حادثه در تاريخ 10 آپريل 2006 هنگامي رخ داد كه بعد از يك پرواز روزانه و بازگشت به پايگاه خلبان متوجه شد كه كاناپي اين هواپيما باز نميشود! انجام تمام راهكارهاي موجود از سوي خلبان و پرسنل فني هم ثمربخش نبود و سرانجام تصميم به برش شيشه كاناپي براي خروج خلبان گرفته شد! علت اين حادثه از سوي مسئولان نيروي هوايي مورد بررسي قرار گرفت و بنا بر اعلام ابتدايي مسئولان، نقص جدي در سيستم باز و بسته شدن كاناپي خلبان، علت بروز اين گرفتاري بوده و به احتمال بسيار بايد اين سيستم بهسازي يا بازسازي كامل شود كه بسيار هزينهبر خواهد بود. شما را به ديدن عكسهاي اين حادثه دعوت مينمايم. اميدوارم مورد توجه قرار گيرند:</div><div align="center"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=3ad6vua7nfowflx28jnr.jpg"><img alt="3ad6vua7nfowflx28jnr.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/3ad6vua7nfowflx28jnr_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">خلبان جنگندهء اف22 به شماره سريال 041 – 03 به تاريخ 10 آوريل 2006، درون كابين گير افتاده است!<br /></span></strong><span style="color:#ffffff;">.<br /></span><br /><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=0bg4knk7eqz93gyyvfq6.jpg"><img alt="0bg4knk7eqz93gyyvfq6.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/0bg4knk7eqz93gyyvfq6_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">نوارچسبهاي سفيدرنگي بر روي كاناپي نصب ميشوند تا هدايتگر محل برش شيشه باشند<br /></span></strong><span style="color:#ffffff;">.<br /></span><br /><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=yf9zl561cygdrr7o.jpg"><img alt="yf9zl561cygdrr7o.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/yf9zl561cygdrr7o_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">گروه نجات، عمليات برش كاناپي را آغاز ميكنند!<br /></span></strong><span style="color:#ffffff;">.<br /></span><br /><br /><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=j67myrbt3bqbwre95uy.jpg"><img alt="j67myrbt3bqbwre95uy.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/j67myrbt3bqbwre95uy_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">گروه نجات، خلبان اف22 را پس از برش شيشهء كاناپي، از درون جنگنده خارج ميكنند. پس از بررسي و آزمون راههاي گوناگون، برش كاناپي، آخرين روشي بود كه ناچار شدند آن را بكار گيرند.</span></strong><strong><span style="color:#660000;"><br /></span></strong><span style="color:#ffffff;">.<br /></span><br /><br /><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=tflgpg4suu8eg455cx.jpg"><img alt="tflgpg4suu8eg455cx.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/tflgpg4suu8eg455cx_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">خردهريزها و آشغالهاي برجاي مانده از برش كاناپي، در جاي جاي داخل كابين و روي صندلي اف22 پراكنده شدهاند.<br /></span></strong><span style="color:#ffffff;">.<br /></span><br /><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=w3tv8cfohbo6jvqm026.jpg"><img alt="w3tv8cfohbo6jvqm026.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/w3tv8cfohbo6jvqm026_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong><span style="color:#660000;">آشغال و خردهريزهاي ناشي از برش كاناپي بر روي صفحهء تابندهء نورهاي نمايشگر سربالا</span></strong><br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="justify"><br /><strong><span style="color:#ff0000;">اف-22 و گرما</span></strong><br />نيروی هوايی ايالات متحده به دنبال راهکاري است که جنگندههای اف-22 بتوانند برای مدت زمان طولانيتری با موتور و آويونيك روشن (Standby) بر روی باند پايگاههاي هوايي مناطق بسيار گرم همچون عراق و افغانستان، آماده برای عمليات باقي بمانند. جالب است بدانيد كه در دمای بالاتر از 49 درجه سلسيوس پس از گذشت 44 دقيقه، بيشتر سامانههاي الكترونيكي اف-22 شروع به از کار افتادن میکنند! بنابراين مدت زمانی طول میکشد تا بتوان پرنده را دوباره آمادهء پرواز كرده و عملياتي نمود؛ البته در طول پرواز به دليل وجود جريان هوا چنين مشکلی وجود ندارد.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=qe6hb7icpn5i33vfygf.jpg"><img alt="qe6hb7icpn5i33vfygf.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/qe6hb7icpn5i33vfygf_thumb.jpg" border="0" /></a></p><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span></div>Arashhttp://www.blogger.com/profile/10630664041516455012noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-2738975866196891047.post-58257972489353331312010-04-03T19:03:00.006+04:302010-04-03T19:50:53.621+04:30آینده ناروشن اف-22 رپتور<div align="justify"><br />پس از عملیات موفقیت آمیز طوفان صحرا (آزادسازی کویت)، طرح جنگنده اف-22 دچار برخی بازنگری های جدی گردید و این دگرگونی ها در سراسر دهه 1990 نیز به طور پیوسته ادامه پيدا كردند و بودجهء هنگفت آن به وسیلهء کنگره ایالات متحده تأمین میگردید. این یک برنامهء بسیار جدی بود تا ایالات متحده دارای پیشرفتهترین و پیچیدهترین جت جنگنده در جهان گردد و آمریکاییها نیز زمان و منابع تحقیقاتی کافی برای چنین کاری در اختیار داشتند. اما کار طراحی و ساخت اف-22 در برخی مراحل سیاسی میشد. نخستین دروغ، اغراق شدید در توانمندیهای آن بود. پیش از آنکه این سوپر جنگنده پا به عرصه وجود بگذارد، اف-22 بدین شکل معرفی شده بود: بهترین جنگنده جهان است، جنگ افزاریست که دست کم 20 سال از زمان خودش جلوتر میباشد و هر آمریکایی با دانستن این تکنولوژی برتر که مادر تمامی طرحهاست، میتواند با خیال آسوده شب را به صبح برساند! این گزافهگوییها همچنان بزرگتر میشدند. صحنههای تمرینی شبیه سازی شده با کامپیوتر نشان میدادند که جنگندههای اف-22 یک تنه صدها جنگنده دشمن را بدون حتا یک تلفات سرنگون میسازند!<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=tx8c511y2zdr93wai8xk.jpg"><img alt="tx8c511y2zdr93wai8xk.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/tx8c511y2zdr93wai8xk_thumb.jpg" border="0" /></a></p><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br />یکی از نخستین کاستیهای بزرگ اف-22 زمانی آشکار شد که قرار شد دستهای از آنها در اولین ماموریت خارج از کشور در پایگاه هوایی کادنا در جزیره اوکیناوا مستقر شوند. کامپیوترهای شش جنگنده اف-22 به هنگام پرواز از جزیره هاوایی به اوکیناوا در ژاپن، به هنگام عبور از مدار نصف النهار 180 (خط جهانی تغییر روز) دچار سردرگمی شده و از کار افتادند. جنگندهها، تمامی ارتباطات رادیویی و ناوبری را به یکباره از دست دادند و در یک هوای صاف و بسیار خوب، مجبور شدند پشت یک هواپیمای تانکر که به هاوایی بازمیگشت پرواز کنند تا راهشان را به پایگاه هاوایی گم ننمایند! (این رویداد کوچک در فیلم سینمایی Stealth نیز به نمایش درآمد.) هرچند مشکل رخ داده، ظرف 48 ساعت برطرف گردید و هواپیماها در دومین پرواز، خود را به اوکیناوا رساندند، اما این تنها یک واقعه بسیار کوچک در یک روز بود نه تمامی مشکلات یا پرسشهایی که پیرامون کاستیهای اف-22 مطرح میگردد یا وجود دارد و ما از آن بیاطلاعیم.<br /><br />با رشد شايعات مبني بر كاستيهاي فني اف-22، <a href="http://www.scribd.com/doc/16864124/Olsen-Complaint"><strong>دادخواهي آقاي اولسن</strong> </a>(كارمند اخراجي لاكهيد مارتين) نشان داد كه چقدر كمپاني لاكهيد در مورد اف-22 دروغبافي كرده است و چقدر اين بزرگنمايي در مورد توانمنديهاي اف-22 سياسي بوده است. با اين حال كنگره ايالات متحده براي آنكه صدها نفر مرتبط با توليد اف-22 در سراسر ايالات متحده شغلشان را از دست ندهند، با حفظ بودجه اين جنگنده موافقت نمود.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><a href="http://www.pauliddon.net/img/FA22%20Raptors.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 486px; CURSOR: hand; HEIGHT: 599px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.pauliddon.net/img/FA22%20Raptors.jpg" border="0" /> <p align="justify"></a><span style="color:#ffffff;">.</span><br />براي هر ساعت پرواز اف-22 در آسمان، 30 ساعت كار برابر 44000 دلار مصرف ميشود و در صورت نياز فوري، تنها 55 درصد از كل ناوگان اف-22 ميتوانند براي حفاظت از آسمان ايالات متحده آماده پرواز گردند! و بدتر از همه اينكه هر اف-22 بيش از 1.7 ساعت (102 دقيقه) نميتواند پرواز كند زيرا دچار يك نقص جدي خواهد شد كه باعث ميشود ماموريتش ناتمام بماند! مسئلهاي كه به هنگام تعمير و نگهداري اف-22 معلوم شده نشان ميدهد كه پرواز طولاني با اين جنگنده باعث ميشود مواد جاذب رادار روي بدنه فلزي گرم شده و به شدت در برابر باران و ساير بارشها آسيبپذير شوند و از بين بروند!<br /><br />جدا از اين مسئله كه جنگ سرد بيش از 20 سال است پايان يافته، در جنگهاي امروزي و شايد آينده، هيچگاه به چنين جنگنده پرايرادي نياز نباشد. آقاي <strong><span style="color:#ff0000;">رابرت گيتس</span></strong>، وزير دفاع ايالات متحده به تاريخ 22 جولاي 2009 و به هنگام اعلام پايان توليد اف-22 چنين گفت: «<strong><span style="color:#990000;">اف-22 كند شده است (برندگي يا تآثيرگذاري خود را از دست داده است) و به نظر نميرسد در هيچ جايي به جز نبردهاي خيالي تأثيرگذار باشد. با اين حال، پشتيبانان اف-22 به تازگي توانمندي جنگي آن را براي شركت در هر نبردي بهبود بخشيدهاند. اين گستردگي، از محافظت سواحل ايالات متحده در برابر موشكهاي كروز پرتاب شده از ناوهاي جنگي آغاز شده تا به يك ژنرال بازنشسته كه در منزلش مشغول تماشاي تلويزيون است نيز ميرسد. (اما براي مثال) توانايي اف-22 در برابر دزدان دريايي سومالي رنگ ميبازد. دزدان بسيار جواني كه تنها به چند مسلسل AK-47 (كالاشينكوف) مجهزند. آنها شغلشان را هم بسيار بهتر و هم بسيار كمهزينهتر از سه ناوشكن نيروي دريايي انجام ميدهند. اينها نمونههايي هستند كه نشان ميدهند چقدر يك پروژه 65 ميليارد دلاري با شمار توليد تنها 187 هواپيما ميتواند به بيراهه برود آنهم بدون يادآوري هزاران موقعيت شغلي در نيروي هوايي كه به واسطهء كمك به اين برنامه از دست رفتهاند.</span></strong>»<br /><br /></p><a href="http://latimesblogs.latimes.com/washington/images/2008/09/07/mccaininflightsuit.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 300px; CURSOR: hand; HEIGHT: 381px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://latimesblogs.latimes.com/washington/images/2008/09/07/mccaininflightsuit.jpg" border="0" /> <p align="center"></a><strong><span style="color:#660000;"><span style="color:#ff0000;">جان مک کین</span> (John Mc Cain) به عنوان خلبان اف-4 فانتوم در جنگ ویتنام حضور داشت و پنج سال را نیز در اسارت کمونیستها و ماموران KGB به سر برد. از وی به عنوان قهرمان جنگ در ایالات متحده یاد می شود. وی در جریان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری با باراک اوباما، میدان را به حریف واگذار کرد.</span></strong></p><p align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /><strong><span style="color:#ff0000;">سناتور جان مک کين</span></strong> نمايندهء آريزونا در سنا و خلبان سابق اف-4 فانتوم در جنگ ويتنام، بارها اصول صحيح خريد جنگ افزار را گوشزد کرده است. در گزارش منتشر شدهء بازرسان نيز به مشکل ايجاد شده براي خريد F-22 اشاره شده است. نيروي هوايي نيز تاييد کرده است که اطلاعات استفاده شده جهت بدست آوردن تخمين قيمت نهايي هواپيماها، از دفاتر برنامههاي C-130J و F-22 بدست آمده است.<br /><br />امروز جنگندهاي در اختيار است با قیمت بسيار بسيار گرانتر از رقيبش يعني سوخوي27 فلانكر Su-27 Flanker ای كه نزديك به 30 سال قبل ساخته شده و اين سوخو-27 هنوز هم بهترين جنگنده جهان به شمار ميرود.</p><p align="justify"></p><p align="justify"><em><span style="color:#ff6666;">در پست بعد، به برخی ایرادات فنی پیش آمده جنگنده اف-22 خواهیم پرداخت.</span></em></p><p align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span></p>Arashhttp://www.blogger.com/profile/10630664041516455012noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-2738975866196891047.post-17893370632339599502010-04-02T00:59:00.002+04:302010-04-02T01:36:24.218+04:3012 فروردین، روز ننگین جمهوری آدمکش اسلامی<div align="center"><br /><span style="color:#ff0000;"><strong><span style="font-size:130%;">وخیمترین گزارش بیست سال اخیر سازمان عفو بینالملل،<br />درباره نقض حقوق انسانی در ایران</span></strong><br /></span><br /><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=uxbaiscqz7lnuvmdheh.jpg"><img alt="uxbaiscqz7lnuvmdheh.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/uxbaiscqz7lnuvmdheh_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><br /></div><div align="justify">گزارش سازمان عفو بین الملل در مورد نقض حقوق انسانی در ایران، از جانب کارشناسان امور شدیدترین گزارش بیست سال اخیر در مورد سرکوبگریهای رژیم پلید اسلامی علیه شهروندان غیرنظامی تلقی شد. در این گزارش به موارد متعدد اعدام، بازداشتهای خودسرانه، شکنجههای شدید و بدرفتاری های قرون وسطایی علیه زندانیان سیاسی اشاره شده و تاکید گردیده که در ماههای پس از انتخابات ریاست جمهوری، بر شدت ارعاب و تجاوز به حقوق انسانی به میزان بسيار گسترده افزوده شده است.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><p align="center"><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=vds5126fjotrdrtx170y.jpg"><img alt="vds5126fjotrdrtx170y.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/vds5126fjotrdrtx170y_thumb.jpg" border="0" /></a></p><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /></div><div align="justify">حکومت اسلامي در ماههای اخیر نه تنها صدها تن از مخالفان رژیم را به زندان انداخته و یا اعدام کرده، بلکه شمار قابل توجهی از بازداشت و محاکمهشدگان افرادی هستند که در گذشته از بلندپایگان حکومت محسوب میشدند. این گزارش در حالی انتشار یافته که در ایران رشته حملاتی نیز علیه خانواده رفسنجانی و شخص علی اکبر هاشمی جریان دارد و این بار وزیر اطلاعات است که علیه این خانواده سخن میگوید. حملات مزبور ادامه تهدیدهايي است که از چند ماه پیش علیه میرحسین موسوی و مهدی کروبی آغاز شده و به طور فزاینده شدت میگیرد.<br /><br /><strong><span style="font-size:130%;color:#ff0000;">جزئیات تکان دهنده از شکنجه، تجاوز جنسی و اعدام در ایران</span></strong><br />در گزارش هشتاد صفحهای سازمان عفو بینالملل (امنستی اینترنشنال) آمده است که در جمهوری اسلامی ایران کسانی را که به مخالفت با رژیم بر میخیزند، به طور غیرقانونی به زندان میاندازند، آنان را به شدت شکنجه میکنند و حتا مورد تجاوز جنسی قرار میدهند و برخی را نیز به چوبه دار میآویزند. در گزارش تاکید گردیده که حکومت از انجام تحقیق علیه عاملان و آمران این گونه سرکوبگریها و عملیات وحشیانه جلوگیری میکند و به کارشناسان بینالمللی حقوق انسان امکان نمیدهد برای گردآوری اطلاعات و گفتگو با قربانیان این فجایع، از ایران دیدن کنند. در گزارش آمده است که گرچه در ایران دو کمیسیون تحقیقاتی برپا گردیده که یکی دولتی و دیگری پارلمانی است، ولی گزارش آنها هنوز انتشار نیافته و معلوم نیست چه وظیفه و اختیاراتی به کمیسیونها داده شده است. در گزارش یادآوری شده که حتا در ماههای اخیر نیز صدها نفر دیگر بازداشت شدهاند و شماری از آنان به اعدام و برخی دیگر نیز به دورههای طولانی زندان محکوم گردیدهاند.</div><div align="center"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=v95no99a5yu2fix4n4og.jpg"><img alt="v95no99a5yu2fix4n4og.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/v95no99a5yu2fix4n4og_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=y7f1qjwq2fh0w54ch9z5.jpg"><img alt="y7f1qjwq2fh0w54ch9z5.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/y7f1qjwq2fh0w54ch9z5_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><strong>دکتر <span style="color:#ff0000;">رامین پوراندرزجانی</span>، پزشک متعهد بازداشتگاه مخوف کهریزک که جان خود را در راه حفظ شرافتش از دست داد<br /></strong><span style="color:#ffffff;">.</span> </div><div align="center"><br /> <a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=3de0jqn55iwltz0vh9.jpg"><img alt="3de0jqn55iwltz0vh9.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/3de0jqn55iwltz0vh9_thumb.jpg" border="0" /></a></div><div align="justify"> <span style="color:#ffffff;">.</span><br />درباره فجایعی که در <strong><span style="color:#ff0000;">بازداشتگاه کهریزک</span></strong> رخ داده، جزئیات تکان دهندهای در این گزارش آمده است. در یک مورد گفته شده که یکی از مخالفان رژیم به مدت 43 روز در یک اطاقک فلزی شبیه کانتینر نگاهداری شده و هیچگونه رابطهای با خانواده خود نداشته و تنها پس از این مدت بوده که به او امکان داده شده با آنان تماس بگیرد. در یک مورد دیگر نیز از زبان یکی از زندانیان نقل شده که جوان غرقه به خونی را در میان زندانیان مشاهده کرده که پس از مدتی مرگ او اعلام شد که قطعن به دنبال شکنجههای وحشیانه ماموران اسلام ناب انقلابی محمدی جان باخته بود. در گزارش امنیتی آمده است که گرچه حکومت اسلامی ادعا می کند که در جریان تظاهرات و اعتراضهای مردمی در ماههای پس از انتخابات تنها 36 نفر کشته شدهاند، ولی شمار واقعی جانباختگان از 70 مورد بسیار فراتر است و شمار بازداشت شدگان بیش از چهارهزار نفر برآورد میشود که این بازداشتها توسط گروههای غیرقانونی و غیرمسئول متعلق به سپاه پاسداران هنوز هم ادامه دارند. در گزارشهای گروههای وابسته به جنبش سبز گفته شده بود که شمار مقتولین تظاهرات رقمی در حدود 160 نفر است. گفتنی است که حکومت ایران به دلیل توهم توطئه جهانی، این تظاهرات مردمی را به عوامل و حکومتهای خارجی و به ویژه به ایالات متحده و بریتانیا نسبت میدهد. بدینسان، حکومت همچنان ادعا میکند که از پشتیبانی مردم برخوردار است و این در حالی که اکثریت بزرگی از ایرانیان تحصیلکرده و نخبه خواستار برانداختن این رژیم هستند.</div><div align="center"><span style="color:#ffffff;">.</span><br /><a href="http://www.privateimage.com/viewer.php?file=iu6f53nd1rfyrmaz26ty.jpg"><img alt="iu6f53nd1rfyrmaz26ty.jpg" src="http://www.privateimage.com/images/iu6f53nd1rfyrmaz26ty_thumb.jpg" border="0" /></a><br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="justify"><br /><strong><span style="color:#ff0000;">انتقادهای گزنده وزیر اطلاعات از هاشمی رفسنجانی<br /></span></strong>متأسفانه جهانیان تمام هوش و حواس خود را متوجه برنامههای اتمی جاه طلبانه رژیم اسلامی ایران و خطرات آن کرده است و این واقعیت که ایرانیان وطن پرست در زندانها و سیاهچالهای مخوف رژیم اسلامی شکنجه و کشته میشوند، توجه کسی را جلب نمی کند. آقای اوبامای روشنفکر که میکوشد از محبوبیت در جهان اسلام برخوردار گردد، مسلمانی را که توسط حکومت اسلامی ایران کشته میشوند به دست فراموشی سپرده است. در این میان ارزیابی میشود که جناح احمدی نژاد (سپاه پاسداران)، که از حمایت کامل سیدعلی خامنهای (رهبر مسلمین کره زمین) نیز برخوردار است، زمینه را نه تنها برای بازداشت یا حبس خانگی میرحسین موسوی، مهدی کروبی و سید محمد خاتمی آماده میسازد، بلکه قصد دارد خانواده هاشمی رفسنجانی را نیز از دور خارج کند.<br /><br />آقای رفسنجانی اخیرن دوباره از "راهکارهای برون رفت از بحران سیاسی کنونی" سخن گفته که پیشنهادهای او با واکنش شدید حیدر مصلحی وزیر اطلاعات احمدی نژاد روبرو شد. مصلحی در سخنانی در حضور طلبهها و مدرسان مدرسه فیضیه قم، اظهارات اخیر رفسنجانی در مشهد را "تکان دهنده" خواند و گفت: «رفسنجانی مباحث سران فتنه را مطرح میکند». رفسنجانی در مشهد گفته بود که مواضعش برای حل بحران سیاسی کنونی رژیم همان است که در آخرین نماز جمعه در تهران بیان کرده بود. یادآوری میشود: از 26 تیرماه 1388 که آقای رفسنجانی در خطبه نماز جمعه تهران گفته بود که اگر حکومت حمایت مردمی را از دست بدهد باید کنار رود، از حضور در نماز جمعه و اجرای خطبه محروم شده است.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span></div>Arashhttp://www.blogger.com/profile/10630664041516455012noreply@blogger.com1tag:blogger.com,1999:blog-2738975866196891047.post-47523635290321239122010-03-31T18:40:00.004+04:302010-03-31T18:56:35.196+04:30آیا امکان دارد اف-22 جهت رقابت با یوروفایتر صادر شود؟<div align="justify"><br />یکی از اعلانهای مجلس سنا از نیروی هوایی ایالات متحده میخواهد تا گونهء صادراتی جنگنده اف-22 را طراحی کند. (<a href="http://www.reuters.com/article/politicsNews/idUSTRE5896JU20090910?pageNumber=1&virtualBrandChannel=11617http://www.reuters.com/article/politicsNews/idUSTRE5896JU20090910?pageNumber=1&virtualBrandChannel=11617"><strong>اینجا را بخوانید</strong></a>) پیش از این اف-22، گرانترین جنگنده تاریخ، به دلیل بهره مندی از نوینترین تکنولوژی پنهانکاری که آن را به <a href="http://www.pauliddon.net/2009/07/failure-that-was-f-22.html"><strong>بهترین جنگنده ساخته شده تاکنون</strong></a> تبدیل کرده است مجوز صادرات نداشت و آشکار است که بازار بسیار خوبی در صادرات، به ویژه نزد متحدین ایالات متحده پیدا خواهد کرد.<br /><br />اما پس از اینکه پرزیدنت اوباما خط تولید اف-22 را به هنگام ساخت 187 امین جنگنده تعطیل کرد و تهدید کرد که با کل برنامه مخالف است زیرا جنگی وجود ندارد که این هواپیماها در آن نبرد کنند. از آن زمان زنگ خطر بیکاری برای کارگرانی که درگیر تولید این جنگنده متعلق به دوران پایان یافتهء جنگ سرد هستند به صدا درآمد. با این حال تولید اف-22 با طراحی گونهء صادراتی میتواند همچنان ادامه بیابد و سناتورها آشکارا این مسئله را در کنگره مطرح کردهاند.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><a href="http://www.flightglobal.com/blogs/the-dewline/f22sunset.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 450px; CURSOR: hand; HEIGHT: 338px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.flightglobal.com/blogs/the-dewline/f22sunset.jpg" border="0" /></a><span style="color:#ffffff;">.</span><br />کشورهایی که به شدت علاقمند به خریداری اف-22 هستند عبارتند از: <span style="color:#ff0000;"><strong>استرالیا،</strong></span> <span style="color:#ff0000;"><strong>ژاپن</strong></span> و <span style="color:#ff0000;"><strong>اسرائیل</strong></span>. این در حالی است که استرالیا و اسرائیل قصد بکارگیری جنگنده اف-35 دارند و این جنگنده نیز تقریبن برای صادرات طراحی و ساخته شده است. اما با آشکار شدن اینکه آنها میتوانند اف-22 نیز خریداری کنند، کار خرید و گزینش هواپیمای جنگی برایشان پیچیده و دشوار شده است. اگرچه گمان میرود لاکهید مارتین با عرضه اف-22 به بازارهای جهانی، شانس خود را در رقابت با جنگنده بریتانیایی یوروفایتر به آزمایش میگذارد.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><a href="http://s3files.core77.com/gallery/images/33-Eurofighter-Typhoon-7.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 468px; CURSOR: hand; HEIGHT: 328px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://s3files.core77.com/gallery/images/33-Eurofighter-Typhoon-7.jpg" border="0" /></a><span style="color:#ffffff;">.</span><br />یورفایتر حدود شش سال پیش به بازار فروش عرضه شد و اندک اندک میزان تولیدش بالا رفت. اگرچه ایده طراحی این جنگنده با دارا بودن دو موتور و کانارد، در بین کشورهای همپیمان اروپای غربی شکل گرفته است و طرح متعارف آن به سالهای پیش از پایان جنگ سرد باز میگردد، اما همواره با اف-22 رپتور مقایسه می شود و چون با قیمتی کمتر از نصف رپتور ارائه گشته، گزینه ارزشمندتری نشان داده شده است.<br /><br /><strong><span style="color:#ff0000;">72 فروند یوروفایتر و 4.43 میلیارد پوند اسکناس </span></strong><br />بریتانیا، بزرگترین معامله نظامی تاریخش را با عربستان سعودی انجام داده است. این معامله، توافقنامه فروش 72 فروند یوروفایتر است که 24 فروند موجود از آنها که دقیقن مطابق استاندارد تولید شده برای نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا بودند، به جای نیروی هوایی بریتانیا، فورن به مقصد عربستان ارسال گشتند.<br /><span style="color:#ffffff;">.</span><a href="http://www.arabianaerospace.aero/media/images/articles/250.jpg"><img style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 450px; CURSOR: hand; HEIGHT: 299px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="http://www.arabianaerospace.aero/media/images/articles/250.jpg" border="0" /></a><span style="color:#ffffff;">.</span><br />این معاملهء صنایع هوافضای بریتانیا (BAe) مبلغ 4.43 میلیارد پوند ارزش دارد. تصور می کنم لاکهید مارتین بسیار علاقمند بود طرف این قرارداد شیرین باشد و در این بازار انحصاری و تقریبن راکد فروش جنگنده که به دلیل سختگیری شدید کنگره ایجاد شده است، سود خوبی از تعمیر و نگهداری بدست آورد. این معامله، وزنه قدرت را در منطقه خاورمیانه به شدت به سمت عربستان سعودی می برد و بزرگترین فروش یک تایپ جنگنده به یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس از زمانی است که 80 فروند اف-14 تامکت در قالب پروژه پادشاه ایرانی (Persian King) در اواخر دهه 1970 به ایران فروخته شدند.</div><div align="justify"> </div><div align="justify"><span style="color:#ff0000;">پیوند:</span></div><div align="justify"><span style="color:#000000;"><a href="http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1164450">امريكا جنگنده هاي فوق پيشرفته اف - 22 رپتور را در اختيار اسراييل قرار مي دهد.</a></span></div><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span></div>Arashhttp://www.blogger.com/profile/10630664041516455012noreply@blogger.com0