از هنگام پیدایش جمهوری اسلامی در سی و یک سال پیش، ترور سازمان یافته در قالب اعدام های دسته جمعی توسط این رژیم آغاز میشود. صدها تن از بهترین افسران و فرماندهان باتجربه و تحصیل کرده، به جرمهای واهی به جوخههای تیرباران سپرده میشوند.
برای اسلامپرستان تشنه قدرت، خون و خونریزی تمامی ندارد. آنها به مخالفان و دگراندیشان، القابی که عمدتن به زبان عربی هستند انگ زده و سپس از دم تیغ اعدام میگذراندند. برای حکومت دینی که مشروعیت خود را نه از رای مردم بلکه از الله میداند، چسباندن واژههای زبان بیگانه (عربی) و موهوم و خیالی و بدون پشتوانه همچون معاند، منافق، محارب و ... به این مخالفان کاری بسیار ساده است. در یک دادگاه فرمایشی، یک آخوند روضهخوان سابق و حاکم شرع فعلی، به راحتی یک جوان دگراندیش را بدون داشتن وکیل و هیئت منصفه، محارب با خدا اعلام و سپس حکم اعدامش را امضا میکند.
جمهوری اسلامی که همواره خود را قربانی تروریسم معرفی میکند، از این حقیقت غافل است که خود بانی بزرگترین ترورهای سازمانیافته و نیافته در جهان است. قتلعام معترضان در سالهای دهه 60، قتلعام زندانیان سیاسی در شهریور 67، کشتار هدایت شده و سازمانیافته به نام قتلهای زنجیرهای از سال 67 که تاکنون نیز ادامه دارد، از این جمله است. این رژیم، نه تنها عملیاتهای تروریستی مهم و تاریخی همچون انفجار آمیا، انفجار خوابگاه نظامیان آمریکایی و فرانسوی در لبنان، بمبگذاری و ترور در رستورانها و اماکن غیرنظامی اسرائیل را محکوم نکرده است، بلکه مظنون اصلی در هدایت و سازماندهی چنین افکاری و عملیاتهایی به شمار میرود.
اگر امروز دکتر علی محمدی ترور میشود، این پیامی است آشکار به اساتیدی که از جنبش سبز یا جنبش معترضان حمایت کردهاند و اگر دیروز خواهر زاده میرحسین موسوی توسط یک سازمان اطلاعاتی - نظامی رژیم جمهوری اسلامی ترور میشود، این پیامی است آشکار به سران فرضی جنبش معترض همچون میرحسین موسوی و مهدی کروبی و هاشمی رفسنجانی. اما سازمانهای مخوف اطلاعاتی - نظامی جمهوری اسلامی با سازماندهی چنین ترورهایی، خوراک خوبی برای رسانههای سراسر دروغپرداز داخلی خود فراهم میآورند و ترور یک استاد معمولی فیزیک دانشگاه تهران را به موساد و MI6 و سیا نسبت میدهند؛ اما هیچگاه نمیگویند ترور یک استاد فیزیک، به چه کار موساد یا MI6 میآید؟ بلاشک، دستگاههای سراسر دروغپرداز حامی رژیم اسلامی، این روزها خواهند کوشید تا ترور چند دانشمند هستهای عرب در دهه 60 و 70 میلادی را که به طور مستقیم درگیر ساخت بمب اتم برای کشورهای متبوع خود بودند و توسط موساد ترور شدهاند، مشابه این ترور قلمداد کند.
اگر در سال 1367 که مرحوم دکتر کاظم سامی، به قتل رسید، امثال کروبی، موسوی و هاشمی رفسنجانی پیگیر این ترور و ترورهای بیشمار بعد از آن در داخل و خارج از کشور میبودند، امروزه دست کم شاهد این همه قتل و کشتار و بیرحمی سازمانیافته در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری نبودیم.
عکسهای خبرگزاری فارس از صحنه انفجار در قیطریه که به کشته شدن مسعود علی محمدی استاد دانشگاه تهران معرفی شده است عکسی از تروریست معروف « ابوناصر » دستیار « حسین منیف اشمر » دیده میشود. این دو تن از اعضای ارشد گروهک حزب الله لبنان در تهران هستند که در جریان سرکوب بی رحمانه ی مردم بی دفاع تهران، بارها و بارها دیده شدهاند. جالب اینکه صحنههای این انفجار بسیار شبیه به انفجارهای جنوب لبنان است که بارها و بارها توسط این گروهک ترتیب یافتهاند.
مجرم اصلی همواره در صحنه جنایت حاضر می شود
بی شک، تاریخ پر فراز و نشیب ایران در آیندهای نه چندان دور، به خوبی عاملان قتل هزاران دگراندیش، سیاستمدار، نظامی، روزنامه نگار، نویسنده، دانشجو، و ... را برملا خواهد کرد. خشم و عذاب الهی نزدیک است و برای سیهروزان، بخششی در کار نیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر