۱۳۸۸ دی ۲۶, شنبه

26 دی: سالروز خروج شاه فقید از ایران

هنوز بر كبود آسمانها، قلبي براي ميهنش مي‏طپد

ای خاک وطن گرچه شدم از تو برون / با چشم پرآب و قلب آغشته به خون
سوگند به خاک درت ای کاخ امید / تن بردم و دل نهادم آنجا به درون

سی و یک سال پیش، با شعله كشيدن خشم اقشار متحجر و منجمدالفكر مذهبي جهت ايجاد حكومت ديني مطابق اصول زندگی اعراب بدوي 1400 سال قبل، و با فشار و دروغ‏پراكني اقشار ديگري از به اصطلاح روشنفكران جامعه جهت اعطاي آزادي به فعاليتهاي گروهكهاي ايدئولوگ و تروريست نظير فدائيان، مجاهدين خلق و حزب توده، كشور به واسطهء اعتصاب كاركنان نمك‏نشناس شركت نفت، ترور مستشاران نظامي خارجي توسط تروريستهاي چپ و مذهبي، ترور، توهين، تحقير و آزار خانواده‏هاي نظاميان، كارشكني برخي از اعضای نيروي هوايي شاهنشاهي، و ... ايران در بحراني عظيم فرو رفت؛ شعله‏هاي ويرانگري كه نظام ملي 2500 ساله را مي‏رفت درهم بكوبد و دوباره ياد و خاطرهء گردن زدن دهها هزار تن از ایرانیان را توسط سپاه اعراب در تيسفون و ديگر نقاط ايران در 1400 سال پيش، زنده نمايد، با حكومت نظامي ازهاري، يا دولت ملي شاهپور بختيار نيز قابل برگشت نبود.

ياري اندر كس نمي‏بينيم، ياران را چه شد
دوستي كي آخر آمد، دوستداران را چه شد
گل بگشت از رنگ خود، باد بهاران را چه شد
كس نمي‏گويد كه ياري داشت حق دوستي
حق‏شناسان را چه حال افتاد و ياران را چه شد

شاه فقيد ايران، بر خلاف ميل باطني خويش، به جاي ايجاد فضاي بيشتر نظامي، كه برقراري آن، به دليل وجود نيرويي قدرتمند چون گارد جاويدان، امكان‏پذير بود، كشور خويش را با جسمي دردمند از يك بيماري مهلك و روحي آزرده، براي هميشه و با چشماني گريان ترك نمود، تا بدين ترتيب، شايد آرامش به ايران بازگردد. هنگامی که در روز 26 دی ماه 1357 شاه فقید ایران به همراه شهبانو فرح پهلوی و چند تن از اعضای خانواده‏اش از ایران خارج شد، شتاب تحولات جایی برای بازاندیشی دربارهء دلیل خروج زودهنگام او باقی نمی‏گذاشت. در سالهای گذشته با انجام برخی پژوهشها و پیدا شدن امکان دسترسی به برخی از اسناد مانند اسناد موجود در وزارت خارجه بریتانیا و انتشار برخی از نتایج برنامه مطالعه تاریخ شفاهی ایران، بحث دربارهء زندگی و شخصیت اعلاحضرت محمدرضا شاه پهلوی، ابعاد تازه‏ای یافته است. اعلاحضرت محمدرضا پهلوی، چهارمین شاه ایران بود که در یکصد سال اخیر ناخواسته کشور را ترک می‏کرد.

شاه فقید: «آیا فکر می‏کنید آقای خمینی می‏تواند همهء اینها را طراحی کند؟ مغز متفکر همهء چیزها باشد و همه چیز را سازماندهی کند؟ من می‏دانم که یک نفر به تنهایی نمی‏تواند چنین کاری انجام دهد. پولهای زیادی هزینه شده‏اند. می‏دانم که کارشناسان ارشد تبلیغات، به کار گرفته شده‏اند تا این اتفاقها بیفتد. من فکر نمی‏کنم او به تنهایی برنامه‏ریزی کرده باشد، برنامه‏ریزی‏ها در جای دیگری انجام شده است.»

شاه فقید برای پرهیز از خونریزی و قرار گرفتن در برابر مردمی که هر روز مرتجعین و تهی مغزان مذهبی آنان را تحریک می‏کردند، کشورش را ترک کرد. او گفت که شاه انتظار چنین فاصله‏ای میان خود و مردم را نداشت و این امر در شکست روحی او موثر بود. به گفته آقای میلانی، شاه پس از خروج از کشور تا زمان کوتاهی امور ایران را پیگیری می‏کرد، اما پس از مدتی و در دوران اقامت در مراکش دچار ناامیدی شد و دیگر به تماسهایی که از ایران گرفته می‏شد پاسخ نمی‏داد.

شاه فقید ایران، 18 ماه پس از ترک تهران و پس از آنکه دولت آمریکا به او اجازه اقامت نداد در پنجم مرداد ماه 1359 در مصر درگذشت و شهبانو فرح پهلوی در مراسم خاک سپاری او وصیت نامه وی را خواند. زنده نام محمد انورالسادات، رئیس جمهور فقید مصر، مراسم بسیار باشکوهی را برای خاکسپاری شاه فقید ایران برپا کرد.

در دورهء کوتاه 37 سالهء حکومت شاه فقید، نوسازی عمدهء نهادهای فرهنگی، اجتماعی، نظامی و دستگاه اداری با سرعت دنبال می‏شد که پس از برنامهء فرهنگی و غرورآمیز دولت در سال 1350 در قالب بزرگداشت دو هزار و پانصدمین سال شاهنشاهی ایران، وجهه و اعتباری بین‏المللی نیز برای ایرانیان بدست آمد. در جریان این برنامه، شاه فقید هدفش را دستیابی به تمدن بزرگ را مطرح کرد که از سوی تهی مغزان مذهب پرست داخلی، به عنوان بلندپروازی و تجمل افسار گسیخته توصیف شد.


شاه فقید برای ایجاد سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک) تلاش بسیاری کرد و موقعیت منطقه‏ای ایران را از نظر سیاسی و نظامی به مقام بسیار والایی رساند. نظر شاه در این زمان این بود که برای پیشرفت سریع‏تر کشور باید از هرگونه اختلاف سیاسی پرهیز کرد و به همین دلیل حزب واحدی به نام حزب رستاخیز را در سال 1352 تاسیس شد. شاه فقید امیدوار بود از طریق این حزب بتواند نیروهای نوسازی را سازمان دهد؛ نيروهايی که معتقد بود خود آنان را نمایندگی می‏کند تا بتوانند ایرانی آباد، سربلند، پرافتخار و آرام را در دل منطقهء پرآشوب و جنگ‏خیز خاورمیانه بسازند.


برخی از برنامه‏های سیاسی و فرهنگی شاه فقید که بسیار جلوتر از زمان خود بودند، همچون برابری حقوق اقلیت‏های دینی با مسلمانان، شرکت دادن زنان در انتخابات و آزاد سازی زنان در مسائل جامعه و ادارهء اجتماع، از سوی نیروهای مذهبی تهی مغز و مرتجع به رهبری آیت الله خمینی در ادامه برنامه کشف حجاب رضا شاه دانسته و محکوم می‏شد.


همچنین برخی از به اصطلاح منتقدان البته از نوع عقب مانده ذهنی، نظر مثبتی به تلاش شاه فقید برای نوسازی و تجهیز ارتش شاهنشاهی با سلاحهای جدید نداشتند و از اين تلاشها به عنوان هزینه‏های غیرضروری و وابسته کردن ایران به آمریکا ياد می‏کردند. نیروهای چپگرا او را با تعبیر ژاندارم منطقه در چارچوب سیاست جنگ سرد علیه شوروی مورد حمله قرار می‏دادند. با وقوع انقلاب مذهبی و آغاز جنگ ویرانگر هشت ساله با عراق، پوچی تمامی این ادعاها اثبات گشتند.

ما ايراني‏ها گاهي براي اصلاح يك شاخهء كوچك خشكيدهء درختي تنومند، كل درخت را از ريشه درمي‏آوريم و اين كاري بود كه در دي و بهمن 57 با موفقيت به انجام رسانديم تا اكنون، در جهنمي كه به نام بهشت عدالت اسلامي بنا كرده‏ايم، زندگي نمائيم و اين نيز حق ماست زيرا كه خودمان آن را خواسته‏ايم و تاكنون، برخلاف ابراز مخالفت و فحش و ناسزا گفتن‏هايمان در درون تاكسي و اتوبوس عليه نظام حكومت ديني ايران، بازهم در انتخابات فرمایشی و راهپيمايي‏هاي مضحک دولتي شركت مي‏كنيم تا مشت محكمي بر دهان استكبار و كل كشورهاي جهان زده باشيم تا اسرائيل، آمريكا، انگليس، فرانسه، آلمان، دانمارك، بلژيك، هلند، اسپانيا، كانادا، ژاپن، و ... را به زانو درآوريم.

تیرباران جمعی از اعضای گارد شاهنشاهی در کردستان (1358) توسط انقلابیون بنیانگذار اسلام ناب

هيچگاه از خود نپرسيديم كه علت ديو ناميدن كسي كه در تمامي عمر خويش، براي داشتن ايراني بهتر و آبادتر تلاش كرد، روستائيان را از نظام مخوف ارباب و رعيتي نجات داد، ارتشيان و معلمان را شان و منزلت اجتماعي بخشيد، به زنان، حق انسان بودن را عطا كرد، به اقليتهاي مذهبي بها داد و كتاب آسماني آنها را برابر با قرآن دانست، براي توسعهء كمي و كيفي آموزش و پرورش و دانشگاهها و ... كوشيد، چه بود؟ و علت فرشته ناميدن كسي را كه از همان ابتدا، با ادعاهاي دروغين آزادي و نظام دمكراتيك، خود و اطرافيانش را به قدرت رساند و سپس به قلمع و قمع مخالفين و دگرانديشان، بستن روزنامه‏‎ها، سركوب زنان و جوانان به بهانهء حجاب گرفته تا نوع چكمهء پايشان، و ... اقدام نمود، چيست؟


شورش 57 به روايت برخی از تصاوير


گزارش خروج شاه فقيد از ايران (كيهان 27 / 10 / 57 )


نظر يك بانوي شهروند در مورد حجاب اجباری (كيهان 3 / 11 / 57 )


رژهء گارد همیشه جاويدان در برابر زنده نام تیمسار علی نشاط (كيهان 4 / 11 / 57 )
دانلود همین فیلم


خروج 15 فروند شكاري تازه تحويل شدهء اف16 از ايران (كيهان 8 / 11 / 57 )

۲ نظر:

Shahdad گفت...

با درود فراوان
تارنگار بسیار بسیار بسیار زیبا و پرمحتوایی داری.امیدوارم همواره موفق و سربلند باشی.با سپاس فراوان و به امید دیدار هم میهن و برادر خوبم (آرش گرامی) در کنار میدان همیشگی شهیاد ایران در روز آزادی ایران.

مریم گفت...

یاور گرامی
تارنگار پاسارگاد برای پنجمین بار توسط رژیم اسلامی ف ی ل ت ر شده و در نتیجه به آدرسی تازه انتقال یافته است. لطفن آدرس پیوند را ویرایش نمایید.
لینک تارنگار شما پیشاپیش به آدرس تازه انتقال یافته است.
پاینده و پیروز باشید.